Wednesday 25 December 2013
Monday 16 December 2013
یورش وحشیانه مامورین وزارت اطلاعات در آستانه کریسمس به منازل کشیش زندانی و ۲ خادم کلیسا در کرج
یورش وحشیانه مامورین وزارت اطلاعات در آستانه کریسمس به منازل کشیش زندانی و ۲ خادم کلیسا در کرج
شکایت نامه کشیش زندانی بهنام ایرانی به کمیساریای عالی حقوق بشرو سایر سازمان های حقوق بشری در مورد یورش وحشیانه به منزلش و ۲ خادم کلیسا توسط مامورین وزارت اطلاعات کرج جهت ارسال به سازمانهای فوق و انتشار در رسانه ها در اختیار « فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» قرار داده شده است
بنام خداوند ،
اینجانب کشیش بهنام ایرانی محبوس در زندانهای حکومت اسلامی ایران که تنها و تنها به صرف دیگر اندیشی و پایبندی به ایمان مسیح و مشارکت در اجتماعات عبادی پرستشی هم کیشان خویش به این محکومیت گرفتار شده ام اعلام میدارم که حکومت اسلامی ایران که گویی از سرکوب دگر اندیشان و گروه های مذهبی غیر مسلمان هرگزخسته نمی شود و با ولعی سیری ناپذیر دنبال برقراری یک دیکتاتوری مذهبی است بار دیگر طبق عادت دیرینه خود در آستانه کریسمس و سال نو میلادی شیرینی این ایام را به کام فرزندان ما تلخ گردید و خانه های ما را مورد هجوم ماموران اطلاعاتی خود قرار داد.
امروز مورخ ۲۴ آذر ۱۳۹۲ برابر ۱۵ دسامبر ۲۰۱۳ راس ساعت ۰۸:۵۰ دقیقه صبح ماموران وزارت اطلاعات کرج بصورت هماهنگ و همزمان در ۳ گروه ۳ نفره به منزل بنده و ۲ تن دیگر از خادمان کلیسا به نام های امین خاکی و رضا ربانی ملقب به سیلاس یورش برده و در شرایطی که فقط همسران ما و فرزندان ما در خانه بودند . همه چیز را مورد تفتیش و بازرسی قرار دادند و حتی به اتاقهای خواب و کمدهای لباسهای زیر و وسایل بسیار خصوصییمان نیز رحم نکردند. و در این بازرسیها یک کامپیوتر لاپ تاپ کتاب مقدس من و همسرم و دخترم و کلیه دست نوشته ها و جزوات مسیحی را مصادره و با خود بردند .
این یورش به حدی در روحیه فرزندانم تاثیر گذاشته که پسر ۵ ساله ام به نام آدریل در حالی که به دنبال آنان حرکت می کرد،می گفته می خواهید مادرم را دستگیر کنید، می خواهید او را هم ببرید و گویی ترسی عظیم و نهفته در درونش بوده که همان طور که پدرش را از او جدا کرده اند می خواهند مادرش را هم ببرند و بلافاصله بعد از رفتن آنها پسرم تب کرده و دچار حالت تهوع شدید گردیده است و به هرجایی که مادرش میرود به دستشویی، آشپزخانه و غیره به او می گوید مامان نرو، مامان نرو در حال حاضر که این گزارش را آماده می کنم وضعیت روحی او و دختر داوازده ساله ام اصلا خوب نیست و به علت فشار عصبی که به همسرم وارد آمده دچار درد شدید معده گردیده است.
در بازرسی منزل امین خاکی دومین کسی که منزل او را مورد بازرسی قرار داده اند. یک لپ تاپ و تعداد زیادی جزوات و نشریات و ادبیات مسیحی را مصادره کردند. در منزل رضا ربانی ملقب به سیلاس نیز هرگونه کتاب و نشریان و کتب مذهبی دیگر پیدا کرده اند جمع آوری نموده و با خود بردند.
در پاسخ به طرح این مسئله از طرف همسران امین خاکی و رضا ربانی که اگر شما زنگ می زدید همسران ما می آمدند و چرا اینگونه به خانه های ما یورش آورده اید . درحالی که شوهران ما در منزل نیستند. با پاسخی توهین آمیز گفته اند ، می دانیم که اگر صوت بزنیم ،حتما می آیند. گویی آنان جز خودشان هر دگراندیشی دیگر را همچون سگ می بینند.
بنده در شرایطی این گزارش را اعلام می کنم که در زندان هستم و جدا از مشکلات خودم باید فشارهای حاصل از فشار روانی و امنیتی را که بر کلیسا و خانواده ام اعمال می کنند دائما به دوش بکشم.
بدین وسیله به مراجعی همچون کمیساریای عالی حقوق بشر، دیده بان حقوق بشر و سازمان عفو بین الملل و کلیه مراجعی که در حوزه های حقوق بشری فعالیت می کنند از حکومت اسلامی ایران بابت رفتارهای این چنین غیر انسانی و به دور از احترا به حقوق اقلیتها اعلام شکایت می نمایم و استدعا دارم که مراجع فرق نسبت به این بی عدالتیها بی تفاوت ننشینند و صدای مظلومانه ما را به گوش جهانیان و همه ملتهای حق طلب دنیا برسانند.
با تشکر،
کشیش بهنام ایرانی
زندان مرکزی کرج
۲۴ آذر ۱۳۹۲ برابر ۱۵ دسامبر 13
Monday 9 December 2013
Monday 2 December 2013
Tuesday 26 November 2013
Monday 18 November 2013
Monday 11 November 2013
Tuesday 5 November 2013
taninazadi: عربستان: سوریه توسط رژیم ایران و حزب الله اشغال شد...
taninazadi: عربستان: سوریه توسط رژیم ایران و حزب الله اشغال شد...: سایت حکومتی هم اندیشی: نشست خبری وزرای خارجه عربستان و آمریکا ساعتی پیش در ریاض برگزارشد. سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان در این کنفرانس ...
Tuesday 29 October 2013
Monday 28 October 2013
Monday 21 October 2013
Monday 14 October 2013
Friday 11 October 2013
درخواست پارلمان اروپا برای آزادی کشیش عابدینی
پارلمان اروپا روز پنجشنبه (۱۰ اکتبر/ ۱۸ مهر) در بیانیهای خواستار آزادی سعید عابدینی٬ کشیش ایرانی- آمریکایی محکوم به هشت سال حبس در ایران شد. گفته میشود عابدینی در تلاش بوده تا کلیسایی زیرزمینی برای مسیحیان در منزل شخصیاش ایجاد کند که از سوی سپاه پاسداران بازداشت شده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه در بیانیه پارلمان اروپا آمده است که سعید عابدینی و دیگر زندانیان عقیدتی باید بدون هر گونه تاخیر آزاد شوند. بر اساس این بیانیه نگرانیهایی مبنی بر اینکه عابدینی در زندان تحت خشونت فیزیکی و روانی بوده باشد وجود دارد.
سعید عابدینی نوکیش مسیحی شهروند آمریکاست که در ژانویه سال جاری (۲۰۱۳) در ایران به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد. در ماه اوت امسال نیز یک دادگاه تجدیدنظر در تهران بیتوجه به درخواستهای متعدد برای بازنگری در حکم صادر شده٬ هشت سال حبس برای عابدینی را تایید کرد. دولت آمریکا رسما به این حکم اعتراض کرده است. نغمه، همسر آقای عابدینی با دو فرزندشان در ایالت ایداهوی آمریکا به سر میبرد.
جان کری٬ وزیر امور خارجه آمریکا٬ نیز ۲۸ اوت (۶ شهریور) امسال با صدور بیانیهای "نگرانی عمیق" خود را در مورد سرنوشت سعید عابدینی اعلام کرد و خواستار همکاری جمهوری اسلامی برای آزادی و بازگرداندن او شد. در بیانیه وزیر امور خارجه آمریکا به اظهارات حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، در ماههای گذشته در مورد لزوم "بهبود روابط ایران با جهان" اشاره شد.
تقاضای آزادی فوری هفت عضو مجاهدین
در بیانیه پارلمان اروپا که روز گذشته صادر شد همچنین خواسته شده هفت عضو مجاهدین خلق ایران را که در حمله به اردوگاه اشرف در سپتامبر امسال دستگیر شدند آزاد شوند.
در این بیانیه با اشاره به این باور که این هفت نفر هماکنون در پایتخت عراق در زندان هستند خواسته شده است تا آنها فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه در بیانیه پارلمان اروپا آمده است که سعید عابدینی و دیگر زندانیان عقیدتی باید بدون هر گونه تاخیر آزاد شوند. بر اساس این بیانیه نگرانیهایی مبنی بر اینکه عابدینی در زندان تحت خشونت فیزیکی و روانی بوده باشد وجود دارد.
سعید عابدینی نوکیش مسیحی شهروند آمریکاست که در ژانویه سال جاری (۲۰۱۳) در ایران به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد. در ماه اوت امسال نیز یک دادگاه تجدیدنظر در تهران بیتوجه به درخواستهای متعدد برای بازنگری در حکم صادر شده٬ هشت سال حبس برای عابدینی را تایید کرد. دولت آمریکا رسما به این حکم اعتراض کرده است. نغمه، همسر آقای عابدینی با دو فرزندشان در ایالت ایداهوی آمریکا به سر میبرد.
جان کری٬ وزیر امور خارجه آمریکا٬ نیز ۲۸ اوت (۶ شهریور) امسال با صدور بیانیهای "نگرانی عمیق" خود را در مورد سرنوشت سعید عابدینی اعلام کرد و خواستار همکاری جمهوری اسلامی برای آزادی و بازگرداندن او شد. در بیانیه وزیر امور خارجه آمریکا به اظهارات حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، در ماههای گذشته در مورد لزوم "بهبود روابط ایران با جهان" اشاره شد.
تقاضای آزادی فوری هفت عضو مجاهدین
در بیانیه پارلمان اروپا که روز گذشته صادر شد همچنین خواسته شده هفت عضو مجاهدین خلق ایران را که در حمله به اردوگاه اشرف در سپتامبر امسال دستگیر شدند آزاد شوند.
در این بیانیه با اشاره به این باور که این هفت نفر هماکنون در پایتخت عراق در زندان هستند خواسته شده است تا آنها فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند.
کاترین اشتون٬ مسئولیت سیاست خارجی اتحادیه اروپا٬ هفته گذشته هشدار داده بود این خطر وجود دارد که این هفت نفر به ایران منتقل شده باشند.
در این بیانیه حمله به اردوگاه اشرف محکوم شده است. حمله به اردوگاه اشرف در روز یکشنبه (اول سپتامبر/ ۱۰ شهریور) انجام شد و براسا گزارش سازمان ملل متحد، به کشته شدن ۵۲ نفر انجامید. سازمان ملل متحد این حمله را با عنوان "جنایتی بیرحمانه" شدیداَ محکوم کرده است.
بخشی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در زمان صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق، در کمپ اشرف، اردوگاهی واقع در شمال بغداد، اقامت داشتند. دولت جدید عراق که خواهان داشتن روابط دوستانه با جمهوری اسلامی ایران است، مدتهاست که مجاهدین خلق را برای ترک عراق زیر فشار گذاشته است. شماری از اعضای سازمان مجاهدین با پشتیبانی سازمان ملل متحد به کشورهای دیگری که حاضر به پذیرش آنان بودند مهاجرت کردند. بقیه اعضای این سازمان در عراق هماکنون در انتظار خروج خود از این کشور به سر میبرند.
در زمان حمله اخیر به قرارگاه اشرف تنها حدود ۱۰۰ تن از اعضای مجاهدین در آنجا اقامت داشتند.
جابه جايی در يکی از مراکز اتمی رژيم
يک کارشناس ارشد وزارت خارجه آمريکا بر جابه جايی در يکی از مراکز اتمی رژيم تأکيد کرد
يک کارشناس ارشد وزارت خارجه آمريکا تأکيد کرد عکسهای ماهواره يی تخليه يک مرکز اتمی رژيم را نشان می دهند.
دن وايت در يک گفتگوی راديويی گفت: تصوير ماهواره يی از يکی از مراکز که کانون توجه جهانی شده نشان می دهد رژيم ايران در حال تخليه آنجا است. در نتيجه اين فکر پيش می آيد که آنجا در نهايت چيزی باقی نماند که بازرسان پيدا و آزمايش کنند.
روز پنجشنبه مقاومت ايران در يک کنفرانس مطبوعاتی در پاريس خبر داد رژيم ايران در حال انتقال يک مجموعه تحقيقات تسليحات اتمی از محلی متعلق به وزارت دفاع رژيم آخوندی به محلی دورتر است تا جامعه جهانی را اغفال کند.
کارشناس ارشد وزارت خارجه آمريکا همچنين در مورد تداوم تحريمهای اقتصادی عليه رژيم گفت: رئيس جمهور فقط می تواند به صورت محدود تحريمها را لغو کند، چون بيشتر آنها را کنگره وضع کرده است. رئيس جمهور اين اجازه را دارد که مصوبات کنگره را بر اساس روند خاصی لغو کند که البته فقط برای مدتی محدود قابل اجراست و در مدت زمانی بين 60 تا 90روز کنگره می تواند مجدداً تحريمها را اعمال کند.
يک کارشناس ارشد وزارت خارجه آمريکا تأکيد کرد عکسهای ماهواره يی تخليه يک مرکز اتمی رژيم را نشان می دهند.
دن وايت در يک گفتگوی راديويی گفت: تصوير ماهواره يی از يکی از مراکز که کانون توجه جهانی شده نشان می دهد رژيم ايران در حال تخليه آنجا است. در نتيجه اين فکر پيش می آيد که آنجا در نهايت چيزی باقی نماند که بازرسان پيدا و آزمايش کنند.
روز پنجشنبه مقاومت ايران در يک کنفرانس مطبوعاتی در پاريس خبر داد رژيم ايران در حال انتقال يک مجموعه تحقيقات تسليحات اتمی از محلی متعلق به وزارت دفاع رژيم آخوندی به محلی دورتر است تا جامعه جهانی را اغفال کند.
کارشناس ارشد وزارت خارجه آمريکا همچنين در مورد تداوم تحريمهای اقتصادی عليه رژيم گفت: رئيس جمهور فقط می تواند به صورت محدود تحريمها را لغو کند، چون بيشتر آنها را کنگره وضع کرده است. رئيس جمهور اين اجازه را دارد که مصوبات کنگره را بر اساس روند خاصی لغو کند که البته فقط برای مدتی محدود قابل اجراست و در مدت زمانی بين 60 تا 90روز کنگره می تواند مجدداً تحريمها را اعمال کند.
Transfer of death row prisoners to unknown locations
Transfer of death row prisoners to unknown locations
The mullahs’ henchmen transferred five Sunni death row inmates from Gohardasht Prison in the city of Karaj, west of Tehran, to an unknown location. The names of these prisoners are Shahram Ahmadi, Kave Sharifi, Arash Sharifi, Taleb Malaki and Behrouz Shah-Nazari.
According to published reports from inside Iran, these five inmates had told their fellow inmates before their transfer that they will go on hunger strike if they are not returned to their ward until Thursday, October 10th.
Thursday 10 October 2013
Wednesday 2 October 2013
دیپلماسی توییتری؛ مکالمه روحانی با بنیانگذار توییتر درباره فیلترینگ
دیپلماسی توییتری؛ مکالمه روحانی با بنیانگذار توییتر درباره فیلترینگ
مکالمه کوتاه جک دورسی٬ بنیانگذار توییتر با حسن روحانی درباره فیلترینگ اینترنت در ایران به یک بمب خبری تبدیل شده است. رئیسجمهور ایران بار دیگر تاکید کرد که استفاده از شبکههای اجتماعی٬ حق کاربران ایرانی است.
مکالمهای کوتاه در توییتر که حالا خبری داغ در بسیاری از رسانههای جهانی است٬ با یک توییت کوتاه از سوی جک دورسی٬ بنیانگذار سرویس توییتر آغاز شد. جک دورسی٬ عصر سهشنبه (۹ مهر٬ ۱ اکتبر) در این توییت خطاب به حسن روحانی٬ رئیسجمهور ایران که اکانتی فعال در توییتر دارد٬ گفت: «عصر بهخیر آقای رئیسجمهور. آیا شهروندان ایران قادر به خواندن توییتهای شما هستند؟»
سوال بنیانگذار توییتر ساده بود٬ اما به دیوار بلند فیلترینگ در ایران اشاره داشت که امکان دسترسی آزادانه به بسیاری از سرویسهای آنلاین و شبکههای اجتماعی٬ از جمله توییتر را از کاربران ایرانی سلب کرده است. او میخواست بداند که چرا در شرایطی که رئیسجمهور ایران حضوری موثر و منسجم در توییتر دارد٬ کاربران ایرانی از دسترسی آزادانه به این سرویس محروماند.
سوال بنیانگذار توییتر ساده بود٬ اما به دیوار بلند فیلترینگ در ایران اشاره داشت که امکان دسترسی آزادانه به بسیاری از سرویسهای آنلاین و شبکههای اجتماعی٬ از جمله توییتر را از کاربران ایرانی سلب کرده است. او میخواست بداند که چرا در شرایطی که رئیسجمهور ایران حضوری موثر و منسجم در توییتر دارد٬ کاربران ایرانی از دسترسی آزادانه به این سرویس محروماند.
حسن روحانی پنج ساعت بعد در پاسخ به این سوال گفت: «عصر بهخیر جک. همانطور که در گفتوگو با کریستین امانپور (از شبکه سیانان) گفتم٬ همه تلاش من این است که مردم ایران بتوانند از همه اطلاعات موجود در سطح جهانی استفاده کنند٬ چون این حق آنهاست.»
بیشتر بخوانید: پشت فرمان توییتر حسن روحانی چه کسی نشسته است؟
نکوهش تلویحی فیلترینگ و ستایش آشکار دسترسی آزادانه به اینترنت و سرویسهای آنلاین٬ اقدامی بیسابقه از سوی رئیسجمهوری اسلامی ایران است که با واکنش مثبت و سیل توییتهای عموما تحسینآمیز بسیاری از کاربران ایرانی و ناظران جهانی روبرو شده است. جک دورسی در واکنش به پاسخ روحانی از او تشکر کرد و گفت: «لطفا ما را در جریان بگذارید که چگونه میتوانیم در جهت واقعیت بخشیدن به این موضوع یاریگرتان باشیم.»
امید کاربران به حلوفصل بحران فیلترینگ در ایران
بسیاری از کاربران ایرانی و ناظران جهانی این سخنان رئیسجمهور ایران را نشانهای از احتمال بهبود وضعیت دسترسی به اینترنت در آینده نزدیک میدانند و به آن امید بستهاند. فیلترینگ اینترنت در ایران آنقدر گسترده و چندلایه است که بسیاری از کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی از اینترنت گرهخورده با فیلترینگ ایران با عنوان «فیلترنت» یاد میکنند.
پیشتر حسن روحانی در سفر خود به نیویورک در گفتوگو با کریستین امانپور که از تلویزیون سیانان پخش شد٬ در پاسخ به سوالی پیرامون وضعیت سانسور آنلاین در ایران٬ به تصریح گفته بود که در چند ماه آینده تلاش خواهد کرد که به وعدههای انتخاباتی خود جامه عمل بپوشاند٬ که دسترسی آزادانه به اطلاعات یکی از آنها است.
آقای روحانی در این مصاحبه همچنین با اشاره به استفاده حامیانش از شبکههای اجتماعی در جریان رقابتهای انتخاباتی در ایران گفت: «امروز شبکههای اطلاعاتی و شبکههای اجتماعی بزرگی در سطح جهان وجود دارد که استفاده از آنها حق همه انسانها و حق همه ملتها است.»
حالا با توجه به آنچه روحانی در این مکالمه توییتری که در مجموع تنها ۲۵۲ کاراکتر (برای سه توییت) بوده بیان کرده٬ امیدها بیش از پیش تقویت شده است تا دولتی که خود را "دولت تدبیر و امید" میداند بتواند پس از سالها گره کور فیلترینگ را در ایران باز کند.
دیپلماسی دیجیتال٬ منشا امید به آینده
دیپلماسی آنلاین دولت حسن روحانی به صورت قدرتمندانهای رو به پیشروی است. این نخستین بار نیست که اکانت توییتر رئیسجمهور ایران چشم دنیا را خیره میکند. پس از گفتوگوی تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا که تابوی "مذاکره مستقیم" را شکست هم این توییتر روحانی بود که مشروح مکالمات را منتشر کرد و منبعی مطمئن برای بسیاری از رسانهها شد.
در پی این رویدادهای تحولساز٬ تعداد کسانی که اکانتهای حسن روحانی در توییتر را دنبال میکنند٬ سیری صعودی در پیش گرفته است. دو اکانت توییتر او حالا بیش از ۱۰۰ هزار فالوئر از سراسر جهان دارد.
بهرهگیری هوشمندانه تیم رسانهای رئیسجمهور ایران از شبکههای اجتماعی و بهخصوص توییتر٬ ستایش بسیاری را در سراسر جهان برانگیخته است. حسن روحانی با حمایت کامل از کسانی که حضور اجتماعی او در شبکههای اجتماعی را مدیریت میکنند٬ نشان داده است که مقتضیات زمان خود را میشناسد و به بهترین نحو از ظرفیتهای آنلاین برای تحقق اهداف دولتاش بهره میگیرد.
به موازات حضور منسجم رئیسجمهور و برخی از وزرای دولت او در فضای وب٬ تلاشها و رایزنیهای حسن روحانی برای کند کردن تیغ فیلترینگ در پس پرده در جریان است و باید دید دولت او چه زمانی میتواند مطالبات کاربران ایرانی برای دسترسی آزادانه و پرسرعت به اینترنت را محقق سازد
.
Sunday 29 September 2013
جواد ظریف
این آقا جواد ظریف هست که 35 سال پیش جزو انقلابیون بود.
35 سال پیش 3 شرکت آلمانی و فرانسوی و آمریکایی برای ساخت تاسیسات اتمی در ایران با هم مسابقه داشتند.
ما مردم ایران کلی بدبختی کشیدیم و عزیزمون جلو چشممون از بی دارویی و کرسنگی پرپر زدند و مردم یا به جون هم افتادند یا تن به فاحشگی دادند که چیزی رو که 35 سال پیش ما با احترام داشتیم رو امروز گدایی کنیم؟
آقای جواد ظریف انقلاب کردی که چیزی رو که 35 سال پیش مردم ایران با مکنت داشتند ، امروز بری با سر کج برای آغا خامنه ای گدایی کنی؟
35 سال پیش 3 شرکت آلمانی و فرانسوی و آمریکایی برای ساخت تاسیسات اتمی در ایران با هم مسابقه داشتند.
ما مردم ایران کلی بدبختی کشیدیم و عزیزمون جلو چشممون از بی دارویی و کرسنگی پرپر زدند و مردم یا به جون هم افتادند یا تن به فاحشگی دادند که چیزی رو که 35 سال پیش ما با احترام داشتیم رو امروز گدایی کنیم؟
آقای جواد ظریف انقلاب کردی که چیزی رو که 35 سال پیش مردم ایران با مکنت داشتند ، امروز بری با سر کج برای آغا خامنه ای گدایی کنی؟
Tuesday 24 September 2013
ادامه اعتراضها به اعدام زندانیان اهل سنت در ایران
علمای سنی ایران از مقامات خواسته اند که به اعدامهای خودسرانه پایان داده شود.
مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت در زاهدان و حسن امینی، حاکم شرع مردمی کردستان در سنندج، با نوشتن نامه به رهبری و روسای ۳ قوه خواستار لغو حکم اعدام ۲۶ تن از جوانان کرد در زندان رجاییشهر شدند.
مولانا عبدالحمید در این رابطه خواستار مداخله رهبری شد. وی در بخشی از این نامه، که در ۲۸ شهریور ۱۳۹۲ به دفتر آیتالله خامنهای ارسال شد، نوشته است: «به هر نحوی که صلاح میدانید از اعدام این افراد جلوگیری فرمایند؛ زیرا اعدام این جمع اثرات منفی در داخل و خارج کشور به جا میگذارد.»
حسن امینی، حاکم شرع مردمی کردستان نیز در نامه خود خطاب به "مدیران درجه اول مملکت" خواستار الغای حکم اعدام زندانیان اهل سنت شد.
منابع خبری اهل سنت در روز یکشنبه ۳۱ شهریور از تجمع خانوادههای زندانیان اعدامی کرد در جلوی دادگستری تهران نیز خبر دادند.
خطر اعدام زندانیان اهل سنت بلوچ در ایران
"کمپینمعترضین به دستگیری مولوی نقشبندی" از برگزاری دادگاه این روحانی بلوچ خبر داده است. نقشبندی به مناسبت ترور مولوی مصطفی جنگیزهی، روحانی اهل سنت در راسک (۳۰ دی/۲۰ ژانویه) دستگیر شد. نقشبندی در دادگاه خود را بیگناه دانست و گفت که اعترافات او زیر شکنجه انجام گرفته است.
"کمپینمعترضین به دستگیری مولوی نقشبندی" از برگزاری دادگاه این روحانی بلوچ خبر داده است. نقشبندی به مناسبت ترور مولوی مصطفی جنگیزهی، روحانی اهل سنت در راسک (۳۰ دی/۲۰ ژانویه) دستگیر شد. نقشبندی در دادگاه خود را بیگناه دانست و گفت که اعترافات او زیر شکنجه انجام گرفته است.
حبیبالله سرباز، فعال مدنی که در ارتباط با اهل سنت ایران فعالیت میکند به دویچه وله میگوید: «در بلوچستان خطر اعدام ملکمحمد آبادیان از نزدیکان نقشبندی و ۳ تن از فرزندان وی وجود دارد. یکی از دامادهای نقشبندی، فرزند نقشبندی و دو تن از ملازادهها هم هستند که جزو خانواده بسیار معروفی در بلوچستان به شمار میآیند، در معرض خطر اعدام قرار گرفتهاند.»
این فعال مدنی بلوچ تاکید میکند آقای نقشبندی بیگناه دستگیر شده است و حتی خانواده جنگیزهی به دادگستری نامه نوشتند و خواستار آزادی نقشبندی و نزدیکان وی شدند.
نامه وکیل زندانیان اهل تسنن
"کمپین فعالان بلوچ" نیز گزارش داده است که وکیل زندانیان اعدامی اهل سنت در زندان رجایی شهر کرج که حکم اعدام آنها صادر شده است در روز شنبه ۳۱ شهریور در اعتراض به حکم اعدام موکلین خود نامهای توضیحی به مجامع حقوقی و سازمانملل نوشته است.
کمپین "فعالان بلوچ" از قول این وکیل آورده است که اتهام موکلین او طبق ماده ۱۳۸ نمیتواند "محاربه" باشد چون آنها هیچگاه دست به اسلحه نبرده و هیچ اقدامی در سلب آزادی و امنیت مردم مرتکب نشدهاند.
وکیل زندانیان اهل سنت ادامه میدهد، اقرار موکلین او در اداره اطلاعات زیر فشار شکنجههای روحی و جسمی صورت گرفته و متهمین در جلسه دادگاه تمام اتهامات وارده به خود را انکار کردند. وکیل زندانیان اعدامی اهل سنت در نامه خود همچنین توضیح میدهد که بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی اعمال هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و کسب اطلاعات ممنوع است.
این وکیل دادگستری در پایان نامه خود نوشته است فقط در روز برگزاری دادگاه، بدون اینکه اجازه دفاع از موکلین خود را در برابر قاضی داشته باشند، آنها را دیده است و تا کنون اجازه ملاقات با موکلین خود را نداشته است.
Monday 16 September 2013
Monday 9 September 2013
تشدید فعالیت گشتهای ارشاد در خیابانهای تهران
برخورد با شهروندان "بدپوشش" بار دیگر در خیابانهای تهران شدت گرفته است. پلیس شماری از کسانی که قصد تماشای یک کنسرت را داشتهاند، به دلیل نوع پوشش بازداشت کرد. افزون بر خانمها، آقایان "بدحجاب" نیز دستگیر شدهاند.
بر اساس گزارش رسانههای داخلی برخورد مأموران پلیس امنیت اخلاقی تهران با شهروندانی که "بدحجاب" خوانده میشوند، شدت گرفته است. به گزارش خبرگزاری مهر این طرح ویژه از روز شنبه (۱۶ شهریور/۷ سپتامبر) در برج میلاد، مراکز خرید مرکزی و غرب تهران و میادین بزرگ نظیر ونک، ولیعصر، هفتتیر و تجریش به اجرا گذاشته شده است.
در جریان برخورد با شهروندان تهرانی مأموران پلیس پیش از شروع کنسرت مازیار فلاحی، خواننده سبک پاپ، که عصر شنبه در برج میلاد برگزار شد، از ورود افراد "بدحجاب" به سالن کنسرت جلوگیری و شماری را نیز دستگیر کردند.
در این میان برخورد گشتهای ارشاد این بار تنها محدود به زنان نبوده و بر اساس گزارشها مردانی نیز که با "پوشش نامناسب و زننده" به محل اجرای کنسرت آمده بودند، بازداشت و به اداره پلیس امنیت اخلاقی منتقل شدهاند.
در این طرح جدید شلوارهای "ساپورت"، شلوارهای مدلدار و چسبان از موارد "بدحجابی" نام برده شده که با آنها برخورد میشود. به گزارش مهر حضور مأموران طرحهای امنیت اخلاقی هم اینک در سطح شهر تهران مشهود است و مردان "بدحجاب" نیز شناسایی و از سوی پلیس دستگیر میشوند.
"دولت در مورد گشتهای ارشاد نظری نداده"
برخورد نیروی انتظامی با شهروندانی که پوشش آنها غیراسلامی خوانده میشود، بخشی از طرحی است که چند ماه پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد در دیماه ۱۳۸۴ با عنوان "راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب" به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید. پس از تصویب این طرح مقابله با زنانی که به گفته مسئولان "پوشش اسلامی" را رعایت نمیکنند، شدت گرفت.
در جریان برخورد با شهروندان تهرانی مأموران پلیس پیش از شروع کنسرت مازیار فلاحی، خواننده سبک پاپ، که عصر شنبه در برج میلاد برگزار شد، از ورود افراد "بدحجاب" به سالن کنسرت جلوگیری و شماری را نیز دستگیر کردند.
در این میان برخورد گشتهای ارشاد این بار تنها محدود به زنان نبوده و بر اساس گزارشها مردانی نیز که با "پوشش نامناسب و زننده" به محل اجرای کنسرت آمده بودند، بازداشت و به اداره پلیس امنیت اخلاقی منتقل شدهاند.
در این طرح جدید شلوارهای "ساپورت"، شلوارهای مدلدار و چسبان از موارد "بدحجابی" نام برده شده که با آنها برخورد میشود. به گزارش مهر حضور مأموران طرحهای امنیت اخلاقی هم اینک در سطح شهر تهران مشهود است و مردان "بدحجاب" نیز شناسایی و از سوی پلیس دستگیر میشوند.
"دولت در مورد گشتهای ارشاد نظری نداده"
برخورد نیروی انتظامی با شهروندانی که پوشش آنها غیراسلامی خوانده میشود، بخشی از طرحی است که چند ماه پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد در دیماه ۱۳۸۴ با عنوان "راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب" به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید. پس از تصویب این طرح مقابله با زنانی که به گفته مسئولان "پوشش اسلامی" را رعایت نمیکنند، شدت گرفت.
اجرایی شدن این طرح و رفتار بعضا خشونتآمیز گشتهای ارشاد با زنان انتقادهای فراوانی را علیه نیروهای انتظامی در میان شهروندان ایرانی به همراه داشت.
اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی، هفته گذشته در مورد واکنش دولت یازدهم به اجرای مرحله جدید طرح "امنیت اخلاقی" گفته بود که دولت در زمینه این طرح "تاکنون نظری نداده و قولی هم از سوی آنها منتشر نشده است."
آقای احمدیمقدم تیرماه امسال اعلام کرده بود که آمدن دولتی جدید تغییری را در روند اجرای گشتهای ارشاد ایجاد نمیکند و تصمیمگیری بر سر این طرح را بر عهده شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی دانسته بود.
او همچنین در پاسخ به انتقادهایی که به نیروی انتظامی به دلیل اجرای این طرح وارد شده، مدعی شده بود که اگر این نیرو در برابر انتقادها سرسختانه مقاومت نکند، "بیحجابی در ایران رسمی خواهد شد."
پیش از این در هفتههای منتهی به انتخابات اجرای طرح "امنیت اخلاقی" در سطح شهر تهران به حالت "نیمهتعطیل" درآمده بود که فرمانده نیروی انتظامی علت آن را "مأموریتهای اولویتدار پلیس از جمله تأمین امنیت انتخابات" عنوان کرده بود.
اسماعیل احمدیمقدم تأکید کرده است که طرح برخورد با "بدپوششی" تعطیل نشده است.
اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی، هفته گذشته در مورد واکنش دولت یازدهم به اجرای مرحله جدید طرح "امنیت اخلاقی" گفته بود که دولت در زمینه این طرح "تاکنون نظری نداده و قولی هم از سوی آنها منتشر نشده است."
آقای احمدیمقدم تیرماه امسال اعلام کرده بود که آمدن دولتی جدید تغییری را در روند اجرای گشتهای ارشاد ایجاد نمیکند و تصمیمگیری بر سر این طرح را بر عهده شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی دانسته بود.
او همچنین در پاسخ به انتقادهایی که به نیروی انتظامی به دلیل اجرای این طرح وارد شده، مدعی شده بود که اگر این نیرو در برابر انتقادها سرسختانه مقاومت نکند، "بیحجابی در ایران رسمی خواهد شد."
پیش از این در هفتههای منتهی به انتخابات اجرای طرح "امنیت اخلاقی" در سطح شهر تهران به حالت "نیمهتعطیل" درآمده بود که فرمانده نیروی انتظامی علت آن را "مأموریتهای اولویتدار پلیس از جمله تأمین امنیت انتخابات" عنوان کرده بود.
اسماعیل احمدیمقدم تأکید کرده است که طرح برخورد با "بدپوششی" تعطیل نشده است.
الگوی مناسب ایران کدام است: سربازی اجباری یا ارتش حرفهای؟
کمپین "نه به سربازی اجباری" چند روزی پس از آن تشکیل شد که مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد تغییر الگوی سربازی به دوگانه اختیاری و حرفهای را داد. آیا در ایران میتوان قانون خدمت نظام اجباری را لغو کرد؟
۲۷ مرداد امسال مرکز پژوهشهای مجلس نتایج تحقیقی را منتشر کرد که مربوط به خدمت سربازی اجباری در ایران بود. بر اساس این تحقیق، به دلایل گوناگون از جمله استفاده از تکنولوژیهای مدرن در ارتش، لزوم تغییر الگوی خدمت سربازی در ایران مطرح شده است.
این گزارش که با عنوان "دو الگوی جدید پیشنهادی مرکز پژوهشهای مجلس برای سربازی در ایران" منتشر شده، پیشنهاد کرده که خدمت سربازی از حالت اجباری کنونی خارج شود و به دو صورت حرفهای و داوطلبانه درآید.
در این گزارش آمده است: «استفاده از سربازان وظیفه برای به کارگیری تکنولوژیهای نوین، ایده خوبی نیست. نکته شایان توجه دیگر در همین رابطه مقوله چابک سازی سازمانها و نیروهای مسلح است که در بسیاری از کشورها به منظور افزایش کارآمدی نیروهای مسلح در حال انجام است و به نظر میرسد حرفهای شدن نیروهای مسلح و اصل چابکی در قالبهای سربازی وظیفه با شکل سنتی و قدیمی آن در تقابل است.»
مرکز مطالعات مجلس سپس خدمت نظام وظیفه در ۱۹۸ کشور جهان را بررسی کرده و آماری را منتشر کرده است که بر اساس آن در ۵۷ درصد کشورها (۱۱۲ کشور) اساسا سربازی اجباری وجود ندارد و تنها ۱۰ درصد کشورها (حدود ۲۰ کشور) خدمت نظام وظیفه اجباری بیشتر از ۱۸ ماه دارند مانند آنچه هم اکنون در ایران وجود دارد. ۸ درصد کشورها (۱۵ کشور) نیز از هر دو نوع اجباری و داوطلب استفاده میکنند.
سایت "خبرآنلاین" چند هفتهای بعد از انتشار گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در تاریخ ۱۲ شهریور گزارشی در این زمینه منتشر کرد و در آن با استناد به دادههای آماری "موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت" از لزوم برقراری سیستم ارتش حرفهای سخن گفت.
در این گزارش آمده است: «تا سال ۱۴۰۰ سالانه بیش از نیم میلیون نوزاد پسر متولد میشوند که ۱۸ تا ۲۵ سال بعد باید به سربازی بروند که این تعداد برای نیروهای نظامی کافی نیست.»
در این گزارش سپس به سازمان نظام وظیفه و ستاد مشترک نیروهای مسلح پیشنهاد شده "طرحی جدید برای تامین نیروهای مورد نیاز نیروهای نظامی تدوین کنند. طرحی که قابل دسترسترین آنها همان سربازی حرفهای است".
کمپین نه به سربازی اجباری
دو هفته پس از انتشار گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، گروه "دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایران" به همراه "مرکز ایرانی مطالعات لیبرالیسم" کمپین "نه به سربازی اجباری" را راهاندازی کردند.
عبدالرضا احمدی، از موسسان این کمپین، درباره هدف راهاندازی آن به دویچه وله میگوید: «یکی از اهداف ما مطرح شدن این پرسش در جامعه است که تداوم قانون خدمت سربازی اجباری در ایران برای نزدیک به ۹ دهه، چه نتایج مثبتی با خود به همراه داشته است؟ ما میخواهیم با طرح این پرسش شاهد گفتگو در این حوزه بین مخالفان و موافقان لغو اجباری شدن سربازی باشیم تا از برآیند این گفتگوها گفتمان جدیدی دراین زمینه در سطح جامعه شکل بگیرد.»
آقای احمدی البته تاکید میکند که تنها بسط این گفتمان مد نظر این گروه نیست بلکه این کمپین در نظر دارد مقالات و یادداشتها و متونی که در کشورهای دیگر مطرح و منجر به اختیاری شدن سربازی شده را ترجمه و منتشر کند و با مخاطبان در میان بگذارد و نیز با کمک گرفتن از ابزارهایی مثل متن، اینفوگرافی یا پادکست به غنیتر شدن این گفتمان یاری رساند.
عبدالرضا احمدی همچنین اظهار امیدواری میکند که با روی کار آمدن دولت جدید امکان طرح خواسته کمپین "نه به سربازی اجباری" با قانونگذاران فراهم گردد و مقدمات تغییر قانون مهیا شود.او میافزاید: «متاسفانه امروز جای متونی چون یادداشتهای "میلتون فریدمن" که یک اقتصاددان لیبرال آمریکایی و یکی از مدافعان اختیاری شدن سربازی در آمریکا بوده است یا تجربیات جامعه مدنی و بسیاری از اندیشمندان دیگر در تحقق یک خواست مدنی در فضای تئوریک ما خالی است. ما در این کمپین سعی داریم تا این خلاءها را نیز پوشش دهیم.»
دشواری تغییر الگوی سربازی اجباری به خدمت داوطلبانه
حسین آرین، کارشناس مسائل نظامی در لندن، در گفتوگو با دویچه وله به اهمیت خدمت سربازی در منطقه خاورمیانه اشاره میکند. او تاکید میکند که لغو سربازی اجباری در ایران مستلزم داشتن یک ارتش حرفهای و قوی است.
او میگوید که در حال حاضر ۶۰ درصد نیروی زمینی ارتش و بخش بزرگی از سپاه پاسداران از سرباز تا درجهدار را افراد وظیفه تشکیل میدهند، بنابراین با حذف این نیرو در عمل ارتش خالی خواهد شد.
آقای آرین ادامه میدهد: «به باور من، قبل از لغو سربازی اجباری باید برنامهای جامع برای ایجاد یک ارتش حرفهای داشت. برای این کار باید ساختار ارتش و یگانها را تغییر داد و سطح آموزش را بالا برد. یگانها باید چابکتر شوند و تعداد وظیفهها کمتر باشد.»
حسین آرین به نکته دیگری اشاره میکند و آن تامین مالی چنین برنامهای است. او میگوید: «کسانی که خدمت سربازی اجباری میروند حقوق ناچیزی دریافت میکنند. ولی اگر قرار بر ارتش حرفهای باشد، استخدامشدگان باید حقوق مناسبی بگیرند و زندگیشان آنقدر تامین باشد که جز در ارتش در جای دیگری خدمت نکنند و این مستلزم یک برنامهریزی جامع و درازمدت است که ممکن است سالها طول بکشد. این روند در بریتانیا ۱۵ سال به طول انجامید.»
این کارشناس نظامی به مسئله تکنولوژیهای نوین نظامی نیز اشاره میکند. او معتقد است که استفاده از این تکنولوژیها به آموزش، دانش و سطح معلومات بالاتری نیاز دارد و در ایجاد یک ارتش حرفهای باید به این مسئله توجه شود.
عبدالرضا احمدی، از موسسان کمپین "نه به سربازی اجباری" نیز با نکات مورد اشاره آقای آرین موافق است. او میگوید: «ارتشهای حرفهای و قدرتمند در دنیای امروز عمدتا به نیروی انسانی متخصص و ورزیده در حوزههای اطلاعاتی، فنی و رزمی نیاز دارند و چنین نیرویی یقینا با دو ماه آموزش نظامی ایجاد نمیشود. چطور میتوان انتظار داشت سربازانی که غالبا در دوران سربازی، حقوقی ۵۰- ۶۰ هزار تومانی میگیرند و یک دوره آموزشی دو سه ماهه را میگذرانند از نیروهای ورزیدهای که سربازی برایشان منبع درآمد است و دورههای امنیتی و نظامی مداوم میگذرانند کاراتر باشند.»
در بین کشورهای منطقه، عراق از ابتدای سال ۲۰۱۳ و افغانستان، پاکستان، عربستان، امارات متحده عربی و بحرین از سال ۲۰۱۲ خدمت سربازی اجباری را حذف کردهاند. در ایالات متحده آمریکا نیز خدمت سربازی اختیاری است. آلمان از ژوئیه ۲۰۱۱ خدمت نظام اجباری را برای دوره صلح حذف کرده است، یعنی دیگر هیچ کس موظف به خدمت در ارتش نیست.
Monday 2 September 2013
Monday 19 August 2013
کودکانی که به اتاق های ملاقات عادت کرده اند
کیوان رحیمیان: از دیدار نوری زاد با خانواده ام حیرت کردم
کودکانی که به اتاق های ملاقات عادت کرده اند
کیوان رحیمیان در نامه ای از زندان رجایی شهر نوشته است که شنیدن خبر دیدار محمد نوری زاد از خانواده و یادداشت وی خطاب به پسر برادرش، او را در بهت و حیرت فرو برده است.
آقای رحیمیان در این نامه که برای انتشار در اختیار "روز" قرار گرفته با برشمردن برخی تضییقات و محرومیت هایی که شهروندان بهایی در ایران با آن مواجه هستند نوشته: با همه محرومیت ها و تضییع حقوق ، ما ترجیح میدهیم در ایران بمانیم.این ماندن نشانه چیست جز عشق به ایران و ایرانی؟
همزمان آرا حسامی، از بستگان فاران حسامی، همسر برادر آقای رحیمیان در مصاحبه با "روز" می گوید که سه عضو زندانی خانواده او همچنان از مرخصی و ملاقات حضوری محروم هستند و کودکان 12 و 4 ساله آنها در راه زندان های رجایی شهر و اوین بزرگ می شوند.
کیوان رحیمیان به اتفاق برادرش کامران رحیمیان در زندان رجایی شهر زندانی است و فاران حسامی، همسر کامران حسامی در بند زنان زندان اوین به سر می برد. آنها اساتید دانشگاه آنلاین بهاییان و متهم به "اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی" و "عضویت در جامعه بهائیت" هستند. کیوان رحیمیان به ۵ سال حبس تعزیری و کامران رحیمیان و فاران حسامی هرکدام به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده اند.
آرا حسامی، دخترعموی فاران حسامی به "روز" میگوید: آرتین اکنون 4 ساله شده اما با همان زبان کودکی شرایط را برای او توضیح داده اند و او درک کرده که پدر و مادرش به این زودی ها به خانه باز نمی گردند و باید به سالن های ملاقات زندان های اوین و رجایی شهر بسنده کند. او در این سالن های ملاقات بزرگ می شود و بیش از هر چیز اتوبوسی که او را به این دو زندان می برد تا پدر و مادرش را ببیند دوست دارد. ژینا هم 12 سال دارد، مادر او بر اثر سرطان فوت کرده و او هم به سالن ملاقات رجایی شهر خو گرفته؛جایی که می تواند دقایقی پدرش را ملاقات کند. این دو بچه همچنان با مادربزرگ شان زندگی میکنند؛ مادربزرگی که حالا دیگر برای نوه هایش هم پدری میکند و هم مادری، آن هم با اینکه خود مسن است و نیاز به استراحت و مراقبت دارد. مادربزرگی که همسرش را اوایل انقلاب کشتند و بی خبر جنازه اش را دفن کردند.
خانم حسامی توضیح میدهد: متاسفانه به درخواست فاران و کامران هیچ جوابی ندادند. آنها درخواست کرده بودند که یکی در زندان بماند و دیگری را آزاد کنند تا کنار کودکش باشد و وقتی محکومیت یکی تمام شد دیگری را به زندان ببرند اما هیچ پاسخی ندادند. به کامران هم گفته اند حتی درخواست مرخصی هم ندهد. او به خاطر امتناع از پوشیدن لباس زندان موقع ملاقات، با ماموران درگیر شده بود، پس از آن همه حقوق او را سلب کرده اند. فاران اما خودش تقاضای مرخصی نمیکند. او احساس میکند که اگر چند روزی به مرخصی بیاید موقع بازگشت به زندان ، آرتین از نظر روحی به هم خواهد ریخت و حالا که به وضعیت فعلی خو گرفته، بهتر است از نظر روحی او را به هم نریزد و آسیب بیشتری به بچه وارد نشود. من یک مادر هستم و می فهمم این فداکاری چقدر زجرآور است اما فعلا هیچ کاری از دست کسی برای تغییر این وضعیت ساخته نیست. کیوان هم که در همین شرایط کامران است و تاکنون با مرخصی او هم موافقت نشده است.
آرا حسامی درباره وضعیت روحی سه عضو زندانی خانواده اش میگوید: آنها خیلی قوی هستند، خیلی مثبت به همه چیز نگاه میکنند و حتی از درون زندان به خانواده روحیه و دلگرمی میدهند. میدانند برای چه این راه را انتخاب کرده اند و وجدان شان راضی است که اگر دارند سختی می کشند به خاطر هدف شان است که خدمت به هموطنان و کشورشان بوده. آنها هیچ جرمی مرتکب نشده اند و صرفا به خاطر اعتقاداتشان در زندان هستند . در این میان کسانی که دم از حکومت اسلامی و شیوه علی می زنند چگونه میخواهند پاسخ دو کودکی را بدهند که بدون هیچ گناهی ، کودکی شان در سالن های ملاقات زندان های اوین ورجایی شهر سپری می شود؟
او میگوید: فاران و کامران تاکنون تنها دو بار توانسته اند همدیگر را ملاقات کنند و از وضعیت همدیگر هم از طریق خانواده خبردار می شوند آن هم در سال ملاقات.
پیشتر خانم حسامی در مصاحبه ای با "روز" توضیح داده بود که فاران و کامران، تحصیلات شان را در کشور کانادا تمام کردند و برای خدمت به کشورشان به ایران بازگشتند. در حالیکه می توانستند در کانادا بمانند یا مثل خیلی از بهاییان دیگر اقامت بگیرند ولی نکردند و برگشتند ایران و اکنون پاسخ آنها زندان است. آنها مدرسان دانشگاه آنلاین بهایی بودند. فاران، رشته اش روانشناسی است و کتابی هم در همین زمینه منتشر کرده . تمام فعالیت های آنها در زمینه درس و آموزش بوده است.
فرهاد ثابتان، سخنگوی جامعه بهایی نیز در مصاحبه با روزگفته بود که دلیل بازداشت خانم حسامی و آقای رحیمیان صرفا و بدون تردید این است که در موسسه آموزشی بهائیان تدریس میکردند. همزمان موسسه ای هم داشتند که زبان زندگی یعنی ارتباط بدون خشونت را آموزش میدادند، در زمینه رفع صلح آمیز دعواهای مردم و ..
کیوان رحیمیان: چه می توانیم بکنیم؟
اخیرا محمد نوری زاد به دیدار خانواده این سه زندانی سیاسی یعنی ژینا و آرتین رحیمیان و مادربزرگ آنها رفته است. او پس از این دیدار در یادداشتی با عنوان "بوسه بر پای یک بهایی کوچک" که در وب سایت شخصی اش منتشر شد، نوشته بود: پسرک چهارساله ی بهایی را نشاندم بر یک صندلی، و از جانب همه ی گردنفرازان شیعه، از او پوزش خواستم و بر پاهای کوچکش بوسه زدم. چشم در چشم او دوختم و با التماسی آمیخته به درد، از او خواستم که اگر می تواند به روی منِ شیعه آب دهان بیندازد و به صورتم سیلی بزند.
آقای نوری زاد ، نویسنده و مستندساز و از منتقدان رهبر جمهوری اسلامی است که بعد از انتخابات جنجال برانگیز خرداد 88 چند بار زندانی شده است. حالا کیوان رحیمیان از زندان رجایی شهر در نامه ای که برای انتشار در اختیار "روز" قرار گرفته نوشته است که خبر دیدار آقای نوری زاد با خانواده اش و همچنین یادداشت او را در سالن ملاقات زندان رجایی شهر شنیده و در بهت و حیرت فرو رفته است.
آقای رحیمیان در این نامه نوشته است: انتشار اخبار مربوط به آن دیدار و سئوالات دخترم ژینا را بارها شنیده ام مانند چرا من بابابزرگ ندارم؟ چرا پدر جون را کشته اند؟ چرا تو، عمو و زن عمو در زندان هستید؟ مگر بهایی بودن جرم است؟ چرا نگذاشتند دانشگاه بروید مگر درس خواندن و درس دادن و اموزش جرم است؟ مگر نمی شود با اعتقادات متفاوت کنار هم زندگی کرد و .. این سئوالات مرا به تامل واداشت و خاطراتی را برای من زنده کرد.
او سپس به ذکر خاطراتی از پدرش پرداخته: در دوران کودکی پدرم در اراک به دلیل نداشتن آب لوله کشی ، او و برادرش مجبور بودند با کوزه از مسافتی دور، آب آشامیدنی بیاورند. او میگفت بارها وقتی به نزدیکی خانه می رسیدند تعدادی جوان و نوجوان با توهین های مذهبی به آنها، خاک در کوزه شان می ریختند و آنها مجبور می شدند کوزه را خالی کرده و مجددا برای آوردن آب بروند. پدرم تعریف میکرد در 8 سالگی برای خرید نان بیرون رفته بودم در بازگشت جوانی که شاگرد یک سلمانی بود مرا سگ بهایی خطاب کرد و من که خیلی ترسیده و رنجیده بودم به سرعت دور شدم. او تعریف میکرد که در سال دوم دبیرستان به واسطه یک دبیر ادبیات که دریچه جدیدی به جهان روی او باز کرده بود اکثر رمان ها و کتاب های داستان های کوتاه فارسی را میخواند و در یکی از کتاب های داستان رسول پرویزی مجددا به کلمه سگ بهایی برخورده است و بعد در یکی از آثار صادق هدایت، رمان سووشون سیمین دانشور و بعدها در رمان باغ بلور محسن مخملباف همین کلمات را دیده و به تامل واداشته که افراد از چه رو چنین کلماتی را بر زبان جاری میکنند؟
آقای رحیمیان در این نامه به خوار و بار فروش محل شان اشاره میکند که :مادرم می گفت هر بار برای خرید خامه و سرشیر به او کاسه میدادم کاسه را با کاغذی می گرفت تا مبادا کاسه ای که دست من خورده را لمس کند. این مرد اما بعد از شهادت پدرم به شدت متاثر بود.
او سپس نوشته است: در آن زمان فکر میکردم این تفکر فحاشی به یک کودک یا نجس شمردن ما بهائیان از کجا نشات می گیرد. بدون پاسخ دقیق به این سئوال فکر میکردم مردم و جامعه ما در حال تغییرهستند و مصداق هایی هم برای تایید این تغییر داشتم چند سال بعد محسن مخملباف در فیلم شب های زاینده رود و از زبان استادی مردم شناس میگوید جامعه هم مثل فرد تغییر میکند و این تاییدی بود بر پاسخ ذهنی من در آن زمان. پس از گفتگو با چند تن از هم بندیان و دوستانم در زندان و اطلاع از متن نامه ها این سئوال مجددا در ذهنم شکل گرفت و متوجه شدم رسوبات ذهنی به قول خانم کار ، دشمنی های اعتقادی، به قول جناب نوری زاد و کلمه بهایی به منزله یک توهین، به قول آقای علامه زاده هنوز وجود دارد.
آقای رحیمیان سپس به آنچه طی 30 سال گذشته و بخصوص دو سه سال اخیر بر او و خانواده اش رفته، اشاره کرده و نوشته است: احساس تعجب و حیرت از آنچه در این سی سال و بخصوص دو سه سال اخیر بر من و خانواده ام گذشته تبدیل شده از یک سو به رضایت از اینکه بهانه ای شده ایم برای طرح موضوعی به این شکل و امیدواری از اینکه جامعه ایرانی در مسیر حرکت به سوی دموکراسی و ازادیخواهی ، مساله بهائیان را طرح و برای حل آن تلاش کند. از طرف دیگر تبدیل شده است به افسوس و تاسف از اینکه من و تمام بهائیان در طی 170 سالی که از پیدایش این آئین می گذرد علیرغم همه تلاشی که کرده ایم و شاید به میزان کافی نکرده ایم هنوز نتوانسته ایم آنطور که شایسته است افکار و اعتقادات خود را بیان کنیم، نتوانسته ایم به صورت منطقی هموطنان خود را اقناع کنیم که ما هم چون آنان خیرخواه این کشور و ساکنانش هستیم و و آرزویی جز رشد، تعالی و توسعه این مرز و بوم نداریم. و از اینکه در کشور ایران متولد شده ایم و ایرانی هستیم بر خود می بالیم و از اینکه چنین هموطنانی داریم شادمانیم و باور داریم آینده این کشور درخشان است و برای این آینده با تمام وجود می کوشیم. بخشی از آنان هم که منطقا این فکر را پذیرفته اند شاید هنوز در اعماق قلب شان به یقین نرسیده اند وتردید دارند.
کیوان رحیمیان افزوده است: در تاریخ 170 ساله آیین بهایی، بهائیان درهمه ادوار قاجاریه و پهلوی و جمهوری اسلامی بارها و بارها در معرض فشارها و تنگناهای شدیدی قرار گرفته اند. با بهائیان از جمله خود من و خانواده ام که پدرم را سال 63 اعدام، اموال مان را مصادره و از ورود به دانشگاه منع کرده اند. در حالیکه از همان زمان، جوانان بهایی که به سربازی اعزام و حتی در جبهه شهید می شدند از ابتدایی ترین حقوق شهروندی که طبق ماده 956 قانون مدنی، جزو حقوق ذاتی محسوب می شود و حتی خود فرد حق ندارد آن را از خود سلب کند، محروم هستیم.
او آنگاه پرسیده است: با وجود همه این فشارها و تضییع حقوق ما ترجیح میدهیم در ایران بمانیم و این ماندن نشانه چیست جز عشق به ایران و ایرانی؟ در همین جا از تمام مردم ایران زمین خواهش میکنم بگویند برای اینکه ذهن همه از رسوبات پاک و زلال شود، مهر جایگزین بغض، صلح جایگزین خشونت، عشق جایگزین کینه و آگاهی جایگزین جهل گردد و همه ما ایرانیان پاک نهاد برای ساختن ایران آباد، آزاد، شاد و مملو از عدالت تلاش کنیم چه می توانیم بکنیم؟
نامه کامران رحیمیان
کامران رحیمیان، برادر کیوان رحیمیان هم پیشتر در نامه ای خطاب به محمد نوری زاد نوشته بود: باور دارم اگر بتوانیم صرف نظر از آنچه فردی می گوید یا انجام می دهد هر لحظه با روح انسانی طرف مقابل مرتبط بمانیم امکان خشونت ورزی را از خودمان خواهیم گرفت. و این گام اول است برای ساختن دنیایی که آرزویش را داریم و فکر می کنم شما در این راه قدم بر می دارید و نشستن روبروی آرتین و مادرم جلوه ای است از پیمودن این راه، پس لطفا تبریک مرا بپذیرید.
او در این نامه که نسخه ای از آن نیز در اختیار "روز" قرار گرفته نوشته: آقای نوری زاد! از قول آرتین سئوالاتی را مطرح کردید و حدس می زنم نیت تان یافتن کلماتی برای بیان احساس احتمالی آرتین و شاید گوشزد مسئولیت به دیگران بوده است. آرزو دارم آرتین و همه ما احترام را شرط لازم هر ارتباطی بدانیم و بپذیریم اختلاف عقیده، تفاوت باور و حتی تضاد ذهنی منافع وجود دارد و هیچکدام نه مجوز بی احترامی است و نه لازمه اش. پس آرزو دارم بتوانیم یادبگیریم نظرات خود را صادقانه و در نهایت احترام ابراز کنیم.
کامران رحیمیان در نامه خود خطاب به آقای نوری زاد افزوده بود: آقای نوری زاد! آرتین را کودک بهایی نامیدید، آرزو دارم آرتین و همه کودکان صرف نظر از اینکه در چه خانواده ای و با چه اعتقادی بزرگ می شوند، فرصت یادگیری و کسب آگاهی بیابند و با تلاش برای کشف حقیقت، آگاهانه اعتقاد خود را انتخاب کنند تا عملشان معرف باورشان باشد. در مقابل آرتین زانو زدید و بر پایش بوسه، این را نهایت ابراز محبت و احترام نه به آرتین بلکه به روح پاک انسان دریافت کردم و همزمان آرزو دارم هیچ انسانی در مقابل انسانی دیگر از روی شرم زانو نزند، چه احترام به هر فرد را ناشی از روح انسانی اش می دانم که دقیقا نقطه مشترک همه ماست و عزت و احترام هر دو طرف به یک اندازه مهم و باارزش است. از آرتین آب دهان انداختن و سیلی زدن طلب کردید، من این تقاضا را تلاش تان برای کاهش درد آرتین و اوج صداقت و مسئولیت پذیری تان شنیدم و همزمان آرزو دارم جسم هیچ انسانی بعنوان کالبد روح انسانی که جلوه ای از روح الهی است در معرض این تجربه قرار نگیرد.
محمد نوری زاد پس از دیدار یا ژینا و اریتن و مادربزرگ شان در یادداشت خود نوشته بود: در آن خانه ی کوچک، گرچه جای پدر و مادر آرتین خالی بود، اما جای رهبر و مراجع صاحب نام و مسئولین روحانی و غیرروحانی ما خالی تر بود. و من، بجای همه ی آنانی که در آنجا نبودند، از آرتین پوزشخواهی کردم... امروز در آن خانه ی کوچک، احساس کردم از رهبر مسلمین جهان به خدا نزدیکترم. از همه ی مراجع شیعه فهیم تر و باتقواترم. از آقایان روحانی و خاتمی و هاشمی رفسنجانی و همه نمایندگان مجلس برترم. چرا؟ چون اطمینان دارم همه ی اینان در دل آرزو می کنند ایکاش جای من بودند. و شهامت این را داشتند که آشکارا و بی واهمه از شماتتِ خشک مغزانِ دینی، در آن خانه ی کوچک می بودند. اما چه جای درد که ترسی پنهانی، همه ی غیرت مندی اینان را بخاک آغشته. ترس از بی آبرویی. که مثلاً: ای امان، رهبر مسلمین جهان را ببین که به خانه ی یک بهایی رفته! رییس جمهور منتخب را ببین که از حقوق تباه شده ی بهاییان می گوید! نمایندگان مجلس را ببین که برای دلجویی از آرتین این بهایی کوچک، و برای استجابتِ دعاهای خود دست به پاهای بهشتیِ او می سایند.
آقای نوری زاد نوشته بود: آرتین، این بهایی کوچک، عکس پدربزرگش را نشان من داد. پدربزرگی که سالها پیش به حکم دستگاههای اسلامیِ ما و احتمالاً بجرم جاسوسی اعدام شده است. کجایند صاحب نامان شیعه ی دوازده امامیِ ما تا عدل را در مقیاس علوی اش تماشا کنند و از تناول یک لذتِ مستمر در پوست نگنجند؟ خانه ی کوچک که می گویم یعنی همین! مادربزرگی با نوه اش. و مابقی؟ یا اعدام یا زندان.
Subscribe to:
Posts (Atom)