Wednesday 30 November 2011

Mr Mahmoud & Friends




Sunday 27 November 2011

مراسم دومین سالگرد آیت الله العظمی منتظری برگزار نمی‌شود


مراسم دومین سالگرد آیت الله العظمی منتظری برگزار نمی‌شود
خانواده آیت الله حسینعلی منتظری، از مراجع تقلید شیعه اعلام کردند برای دومین سال متوالی به دلیل ناتوانی در تامین امنیت شرکت کنندگان مراسم دومین سالگرد درگذشت او این مراسم برگزار نمی شود.
دفتر آیت الله منتظری با انتشار بیانیه ای اعلام کرده که چون “نمی توانیم امنیت شرکت کنندگان محترم را تضمین نمائیم و به دلیل در اختیار نداشتن مکان مناسب جهت برگزاری مراسم، از برگزاری مراسم دومین سالگرد در شهر قم خودداری می کنیم.”
در این بیانیه تاکید شده که دفتر آیت الله منتظری همچنان تعطیل است و آثار علمی او، حتی شرح نهج البلاغه، همچنان از چاپ شدن ممنوع می باشند؛ به علاوه، محل تدریس او که ۱۴ سال قبل توسط حکومت تعطیل شده بود، همچنان مسدود است.
آیت الله حسینعلی منتظری از مراجع تقلید شیعیان ۲۹ آذر ۱۳۸۸ در سن هشتاد و هفت سالگی در شهر قم درگذشت.
آقای منتظری از مهم ترین روحانیون منتقد دولت ایران به شمار می رفت که در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به صراحت موضعگیری کرد و از رفتار حکومت در قبال معترضان انتقاد کرد.
در دوران پس از انتخابات ریاست جمهوری، آقای منتظری با انتقاد از عملکرد مسئولان جمهوری اسلامی نسبت به بی اعتماد شدن مردم نسبت به حاکمیت هشدار داده بود.

ریاست "میمون" بر "مزرعه حیوانات" جمهوری‌اسلامی


محموداحمدی‌نژاد + اصول‌گرایان + جریان انحرافی
ریاست "میمون" بر "مزرعه حیوانات" جمهوری‌اسلامی


هم‌زمان با انتقادات اصول‌گرایان از اتفاقات رخ داده در روزنامه ایران، دامنه انتقادات از احمدی‌نژاد نیز بالا گرفته است. یک فعال سیاسی از جمهوری‌اسلامی با عنوان "مزرعه حیواناتی" نام برده که در آن "همه باهم برابرند، اما بعضی از بقیه برابرترند" و یک سایت نیز از احمدی‌نژاد با عنوان "میمونی" نام برده که از "منبر انقلاب" بالا رفته است.
درگیری‌های رخ داده در روزنامه ایران، حضور نیروهای دادستانی و مقاومت علی‌اکبر جوان‌فکر در مقابل بازداشت، آخرین حادثه ای است که انتقادهای تند اصول‌گرایان را از احمدی‌نژاد و اطرافیانش به دنبال آورده است. آنان مقاوت جوان‌فکر و سپس تهدید احمدی‌نژاد را، نمونه‌ای از عدم احترام به قانون توسط دولت معرفی کرده‌اند.
جهان‌نیوز با انتشار یادداشتی در این‌باره، با اشاره به رایزنی احمدی‌نژاد برای عدم بازداشت جوان‌فکر و همچنین تلاش وی برای انفصال حکم حمید بقایی، از وی با عنوان فردی نام برده است که برای نظام "شاخ و شانه و عربده" می‌کشد و او را تهدید کرده که "ملت ايران با حوصله است! و در شکستن شاخ آدمهايي که اهل شاخ و شانه کشيدن براي نظامند تخصص دارد!"
وی همچنین از جمهوری‌اسلامی با عنوان "مزرعه حیواناتی" نام برده که در آن "همه باهم برابرند، اما بعضي از بقيه برابرترند". کوشکی همچنین اقدام روزنامه ایران در سفید منتشرکردن صفحه نخست خود را "قرتی بازی مطبوعاتی" نامیده و از مدیران این موسسه با عنوان "غاصبان روزنامه ایران" یاد کرده است.
این تهدیدها در حالی علیه احمدی‌نژاد صورت گرفته است که وی پیش از این و هنگام بازداشت برخی اطرافیان رحیم‌مشایی، از کابینه به عنوان "خط قرمز" خود نام برده بود. وی همچنین پس از بازداشت قائم‌مقام بانک مرکزی، از این اقدام با عنوان "نامردی" یاد کرده و تهدید کرده بود که "این نامردی‌ها جواب دارد".
وی همچنین از دفتر رهبر جمهوری اسلامی به عنوان عامل اصلی اختلاس نام برده و تهدید کرده بود که اگر صحبت کند، مخالفان وی به "سوراخ موش" خواهند رفت.
در همین حال، یک سایت اصول‌گرای دیگر نیز با انتقاد از احمدی‌نژاد، وی را "میمونی" نامیده که "از منبر انقلاب" بالا رفته و افزوده است: "وقتی باب انتقاد بسته شد و با هر دلسوزی که انتقاد کرد به بهانه جلوگیری از تضعیف دولت به بدترین شکل برخورد شد٬ جریان سوم تیر هم منحرف شد و بیشتر هم منحرف خواهد شد. وقتی الآن سخنگوی «پایداری» بر سر این گفتمان که مشخص‌ترین تابلوهایش همان سطح زندگی حاکمان در حکومت اسلامی و بازگشت به پژو ۵۰۴ و سبک زندگی شهید رجایی و اینها بود بشود فلان وزیر معزول با خانه چند میلیاردی در نیاوران٬ یعنی اوضاع این گفتمان و انحرافاتش از این‌هم بدتر خواهد شد. اگر ارزش‌ها یادآوری نشود٬ آدم‌ها جایشان عوض می شود؛ یک‌زمان میمون‌ها با اعتماد به نفس از منبر پیغمبر بالا می‌روند و زمانی دیگر اشراف مرفه و متمول٬ سخن‌گوی پایداری بر سر ارزش‌ها می‌شوند و بعد هم احتمالاً فتنه‌گر به ریش همه می‌خندد و بر کرسی مجلس می‌نشیند".
این چندمین باری است که اصول‌گرایان با ادبیات این‌گونه بر یکدیگر می‌تازند. پیش از این برخی از اعضای جبهه پایداری، مخالفان خود را "گاو" و "بی‌عقل" خوانده بودند، مساله‌ای که با اعتراض منتقدان آن‌ها مواجه شده بود.
پیش از این برخی اصول‌گرایان از احمدی‌نژاد با عنوان فردی یاد کرده بودند که با وجود او و ادبیاتش، ایران دیگر نیاز به دشمن ندارد.

ویژه‌نامه‌ای درباره اختلاس
در تحولی دیگر، پس از حضور علی‌اکبر جوان‌فکر در دادسرای انقلاب و تفهیم اتهاماتی چون "نشر اكاذیب و پخش شایعات به قصد تشویش اذهان عمومی علیه مقامات كشوری و قضایی"، یکی از اعضای روزنامه ایران در وبلاگ خود، با اشاره به درگیری‌های رخ داده در دفتر این موسسه، اعلام کرده است که دلیل حمله به این روزنامه "نه گفتگوی جوانفکر با روزنامه اعتماد بود و نه کنفرانس مطبوعاتی او".
 امیرحسین خواجوی در وبلاگ خود نوشته است که دلیل اصلی این حمله، تلاش برای معرفی دست‌اندرکاران اختلاس 3هزارمیلیارد تومانی در ویژه‌نامه این روزنامه بوده است: "دستهای آلوده، نام ویژه نامه ای بود که در روز دوشنبه در روزنامه ایران منتشر شد و به بررسی علل و عوامل اختلاس سه هزار میلیاردی می پرداخت. برخی از متهمان اصلی پرونده خوب می دانستند که با انتشار این ویژه نامه دیگر نمی توانند انگشت اتهام را به سمت دولت دهم نشانه روند، دولتی که بارها پاک بودن و سلامت اقتصادی خود را به دیگران نشان داده است. هرچند این ویژه نامه منتشر شد، اما هیچگاه به دست مخاطبین خود نمی رسد، چرا که عوامل محترم... در اقدامی عجیب تمام نسخه های این ویژه نامه را در چاپخانه ضبط کردند و تعدادی از پرسنل چاپخانه را نیز بازداشت کردند".
پیش از این یکی از وبلاگ نویسان اصولگرا با انتشار مطلبی به نقل از بازداشت‌شدگان نوشته که "بدترین فحاشی ها نسبت به آنها و حتی رئیس جمهور صورت گرفت".
وی همچنین نوشت که بازداشت‌شدگان "نوچه‌های مشایی و بقایی" نامیده شده‌ و ماموران به آن‌ها گفته‌اند: "مطمئن باشید چند وقت دیگه احمدی نژادتون هم چشم بسته میاریم اینجا".
وی همچنین از 39 فرد بازداشت شده در جریان اتفاقات روزنامه ایران با عنوان "افراد فعال در درگیری‌های فتنه 88" نام برد.
حسن روزی‌طلب٬ خبرنگار سابق روزنامه ایران، نیز در این‌باره نوشت: "این حمله یادآور حمله اراذل و اوباش به روزنامه‌ها در دوران مصدق است".
وی با مقایسه این حمله با "فاجعه کوی دانشگاه"، افزود: "مسائل از مدل مساله حمله به کوی دانشگاه است. از همون مسائلی که آقا می گفت قلب من را جریحه دار کرده است".
وی اقدام ماموران دادستانی را "لشکرکشی و قرق کردن یک موسسه فرهنگی" نامیده و از "ضرب و جرح و دستگیری بیگناهان، پرتاب گاز اشک آور در محیط بسته، ضرب و شتم و فحاشی به خانم های خبرنگار و کار مند، فرستادن یک خبرنگار به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان ناجا، دستگیری بیش از 40 نفر و پابرهنه کشیدن آنها در خیابان، شکستن شیشه ها و مانیتورهای تحریریه" به عنوان اتفاقات رخ داده در این روزنامه نام برده است.


Wednesday 23 November 2011


مرگ در سکوت و تنهایی و غربت
ترکش 25 خرداد جان پناهنده ایرانی رادر آمریکا گرفت


سایت های متعلق به جنبش سبز و فعالان حقوق بشر در آمریکا گزارش می دهند، یک جوان پناهنده ایرانی در این کشور به دلیل فقدان رسیدگی پزشکی و درمان جراحاتی که از راهپیمایی 25 خرداد 1388 در سرش باقی مانده بود، جان سپرد.

آنها می گویند علیرضا صبوری میاندهی، جوان 22 ساله ای که در جریان راهپیمایی 25 خرداد 1388 در مقابل پایگاه بسیج 117 گردان عاشورا مورد اصابت گلوله به سرش قرار گرفته بود، در یکی از شهرهای کوچک اطراف بوستن در ایالات متحده در "سکوت و تنهایی و غربت" درگذشت.

بر اساس نامه ای که از این جوان در اختیار "روز" قرار گرفته، علیرضا پس از آنکه برای کمک به حادثه دیدگان تیراندازی مقابل پایگاه بسیج به آنجا مراجعه می کند، نزدیک به 25 ضربه باتوم از نیروهای لباس شخصی می خورد و در نهایت گلوله ای که دکترها آن را "دو زمانه" توصیف کرده اند به وی اصابت می کند.

یکی از عکس های مربوط به حوادث پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری که در آن مردم پیکر نیمه جان مردی را که سر و صورتش به خون آغشته است، حمل می کنند، تصویر علیرضا صبوری است.

علیرضا یک ماه در کما بود و در این مدت چند جراحی سنگین بر روی مغز او انجام و پس از به هوش آمدن از بیمارستان مرخص شد. با وجود این او پس از آزادی تا زمان مرگ و به علت باقی ماندن ترکش های گلوله در مغزش، با مشکلات جدی در تکلم، راه رفتن، غذا خوردن و انجام امور روزانه مواجه بود.

او خود در نامه اش می گوید: "من در حالی شبانه از بیمارستان خارج شدم که نیمی از بدنم لمس و فلج بود. دو بار روی مغز و جمجمه ام عمل کردند. تا مدتها بعد از عمل جراهی قدرت تکلم و بلع نداشتم و غذا را بوسیله لوله وارد معده ام می کردند. چندین ماه فیزیوتراپی و کاردرمانی کردم تا توانستم راه بروم. حتی کنترل ادرار و مدفوع هم نداشتم و خانواده ام سونداژ و پمبرز برایم می گذاشتند. در عمل جراحی دوم تکه بزرگ تیر را در آوردند، اما هنوز در سرم ترکش های ریزی هست."



عوارض همان ترکش‌ها

خواهر علیرضا صبوری به رسانه ها گفته است که او همراه با همسرش علیرضا را از ایران خارج کردند و با معرفی او به دفتر سازمان ملل خواستار آن شدند تا وی به آلمان برود و آنجا در کنار بستگانش به درمان خود بپردازد اما کمیساریای پناهندگان سازمان ملل با این درخواست مخالفت کرد و او را به آمریکا فرستاد.

خواهر علیرضا با اشاره به مدارک پزشکی مبنی بر اصابت گلوله به پیشانی برادرش افزوده است: "عوارض همان ترکشها که در سرش باقی بود و دو عمل جراحی مغز سنگین باعث مرگ زود هنگامش شد."

آیدا سعادت از افراد مرتبط با علیرضا در این خصوص می گوید: "خانوادهٔ علیرضا برای این دو عمل به زندگی شون چوب حراج زدند و بالاخره به دلیل مشکلات امنیتی که بعد از بهبود نسبی براشون پیش اومد مجبور شدند علیرضا رو از ایران خارج کنند به امید این‌که هم بتونه به مداوا ادامه بده و هم این‌که مزاحمت‌های امنیتی مزید بر بدبختی‌های دیگه نشه."

به گفته آیدا سعادت، "با وجود اینکه یکی از نزدیکان علیرضا در آلمان زندگی می‌کرد مسئولان کمیساریای عالی پناهندگان با انتقالش به آلمان مخالفت کردند و سرانجام او از امریکا سر در آورد و این اول مصیبت‌های علیرضا در بوستون امریکا بود. تا به امروز که حدود یک سال از انتقال علیرضا به امریکا می‌گذره او تنها با کمک تعدادی از ایرانیان مقیم بوستون روزگار می‌گذروند و در ‌‌نهایت هم به دلیل عدم رسیدگی پزشکی مناسب در سکوت و تنهایی دچار سکتهٔ مغزی شد و تمام."

او می افزاید: "بررسی‌های اولیهٔ پزشکی سکته مغزی علیرضا رو تایید کرده و الان هم جسدش در پزشکی قانونی و در نوبت کالبد شکافی هست."

لیلا ملک محمدی، خبرنگار در نروژ هم وضعیت علیرضا را اینچنین تشریح می کند: او مدت‌ها در کما بوده و سرانجام با تلاش تیم پزشکی این بیمارستان به هوش می‌آید ولی پزشک جراح او پس از دو بار عمل جراحی، موفق نمی‌شود جسمی را که در سر علیرضا هست، کاملا خارج کند.او تعادل روحی و جسمی خود را از دست داده و بارها در خانه و خیابان تشنج کرده بود. مادر وخواهران علیرضا، یازده ماه پس از بیست و پنج خرداد ۸۸، او را با مشکلات زیادی از کشور خارج و راهی ترکیه می‌کنند.در ترکیه او از سازمان ملل می‌خواهد او را به آلمان بفرستند؛ زیرا در آنجا خاله و دخترخاله‌ای دارد. اما سازمان ملل پروندهٔ او را به آمریکا می‌فرستد و او سرانجام رهسپار آمریکا می‌شود.زمانی که او در ترکیه بود خواهرش همراه با او به دفتر سازمان ملل می‌رود و می‌خواهد که موافقت کنند تا او همراه با برادرش و برای مراقبت از او به آمریکا برود که با این درخواست او موافقت نمی‌شود.علیرضا فرزند آخر خانواده بود و پنج خواهر بزرگ‌تر از خود داشت و تنها برادرش نیز از کشته شدگان جنگ هشت سالهٔ ایران و عراق است.او در همهٔ جملاتش مادرش را یاد می‌کرد و می‌گفت برای دو بار عمل او خیلی اذیت شده است و هر چه در توان داشته گذاشته تا علیرضا بهبود پیدا کند؛ اما از پدرش دل خوشی نداشت و به گفتهٔ خودش، پدرش از وابستگان نظامی جمهوری اسلامی ست که گویا هیچ کمکی برای بهبودی او یا خروجش نکرده است.

تظاهرات 25 خرداد 1388 بزرگترین تظاهرات اعتراضی برگزارشده پس از انقلاب 1357 در تهران بود که میلیون ها تن از طرفداران میرحسین موسوی نامزد معترض به نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری در آن شرکت داشتند.

این تظاهرات در آرامش برگزار شد اما پس از اتمام آن، درگیری های حاشیه ای و تیراندازی موجب کشته شدن دست کم 7 تن از معترضان و زخمی شدن تعداد بیشتری از آنها شد.علیرضا صبوری میاندهی یکی از قربانیان آن تظاهرات بود.

Saturday 19 November 2011

وضعیت نگران‌کننده جسمی مهدی کروبی


وضعیت نگران‌کننده جسمی مهدی کروبی


محمدتقی کروبی٬ فرزند مهدی کروبی٬ با انتشار یادداشتی به اعلام وضعیت پدر خود پرداخت و به نقل از مادرش نوشت که وضعیت جسمی مهدی کروبی٬ ناگوار است و وی دچار مشکلات جسمی و تنفسی شده است.
فرزند مهدی کروبی٬ با اشاره به انتقال مهدی کروبی به مکانی جدید٬ نوشته است: «نیروهای امنیتی با انتقال پدر به منزل مسکونی شان در جماران موافقت نکردند و به اعمال حبس ۱۰۰ روزه در آپارتمانی اداری و کوچک  بدون دسترسی به هوای آزاد و در کنار تعدادی از ماموران امنیتی مبادرت ورزیدند. بدنبال پیگیری های مکرر خانواده بویژه مادر بزرگوارم سه شنبه هفته گذشته قرارداد اجاره منزل مسکونی در یکی از محله های شمیران جهت گذراندن دوران حبس منعقد شد. بر اساس این قرارداد یک واحد از سه واحد استیجاری در اختیار پدر قرار گرفت. خانواده متعهد به پرداخت بخشی از مال الاجاره شد و بخش دیگر را وزارت اطلاعات بابت حضور نیروهایش بر عهده گرفت. بعد از فراهم شدن مقدمات، پدر به مکان جدید منتقل شد».
وی همچنین درباره وضعیت فاطمه کروبی نوشته است: «مقامات امنیتی اجازه بازگشت مادر را به حبس دادند. بدنبال خروج امروز مادر مطلع شدیم که مقامات امنیتی اجازه ماندن وی در کنار پدر را نمی دهند و اصرار دارند آقای کروبی  الباقی زمان نامعلوم حبس را به تنهایی بگذراند».
وی به نقل از مادرش درباره وضعیت جسمی مهدی کروبی نوشت: «وضعیت تنفسی آقای کروبی بدلیل شرائط نامساعد و عدم دسترسی به هوای آزاد در ۱۰۰ روز گذشته دچار مشکلاتی شده است که در حال حاضر ایشان از داروهای تجویز شده پزشک وزارت اطلاعات استفاده می کنند. ایشان همچنین اضافه کردند که بر خلاف ورود آسیب های جسمی،  روحیه آقای کروبی نسبت به مسیر انتخاب شده و عهد خود با مردم بسیار عالی و کم نظیر است».
فاطمه کروبی پیش از این نیز با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به آیت‌الله صادق لاریجانی٬ رییس قوه‌قضاییه٬ به تشریح وضعیت مهدی کروبی پرداخته و با اشاره با این مساله که «ساواک نیز با مهدی کروبی چنین رفتاری نکرده بود»٬ شرایط حبس کروبی را «دشوارتر از سلول انفرادی» دانسته بود.
وی در نامه خود اضافه کرده بود: «آقای کروبی طی ۲۱۰ روز گذشته از حقوق اولیه یک زندانی نظیر حق دسترسی به کتاب، روزنامه، تلفن، ملاقات منظم، هواخوری و … برخوردار نبوده است.»
فاطمه کروبی وضعیت جسمی همسر خود را بر اثر این فشار «در خطر» توصیف کرده و خواستار «معاینه ایشان توسط پزشکان مستقل و مورد اعتماد خانواده» شده بود.
اکنون نیز فرزند کروبی درباره وضعیت وی می‌نویسد: « کروبی کما فی السابق از حقوق اولیه یک زندانی مانند حق دسترسی به روزنامه، ملاقات منظم با نزدیکان، تلفن و …  برخوردار نمی باشد. هوا خوری ایشان بعد از انتقال تنها در محدوده آپارتمان مجاز شمرده شده است. حقیقت این است که در ۹ ماه گذشته شاهد رفتار متناقض و سختگیری های غیر متعارف نسبت به پدر  بوده ایم. محرومیت از حبس در منزل خود و تحمیل مکان دیگر به خانواده و تلاش در جهت تنها نگاه داشتن کروبی نگرانی خانواده را دوچندان کرده است. از حاکمیت انتظار داریم دایره و قلمرو این حصر ابداعی  که ابعاد مختلف آن در تاریخ این کشور ماندگار خواهد شد  را هر چه سریعتر مشخص کند».

Saturday 12 November 2011

Green movement protest in London




آی دزززززد!


آی دزززززد!


 فعلا که احمدی نژاد شوخی شوخی دارد جوراب رهبری را بادبان می کند، مسوولان نظامی کشور هم که تا چند روز قبل می خواستند آمریکا را نابود کنند، فعلا دست ها رو سینه، آرام نشسته اند. مجلس هم بعد از حمله شدید احمدی نژاد به بالا و پائین حکومت سووالش را پس گرفت. قوه قضائیه هم در سکوت کامل بسرمی برد. خاتمی و هاشمی هم که رفتند گل بچینند، موسوی و کروبی بندگان خدا هم فعلا بقول احمدی نژاد آزادند هر کاری می خواهند بکنند، سکولارهای مخالف هم که فعلا ایران را از موضوعات ذهنی شان پاک کردند. آمریکا هم که دست راستش به دست چپش دستور می دهد و گوش نمی کند. بهار عرب هم که فعلا پائیز است و برگ درخت می ریزد. در این هوا، با این وضع، جز پاسخ دادن به سووال مگر کاری هم دارید بکنید؟

سووال اول: صالحی گفت: "دزد داد می زند: آی دزد!!" جمله مربوط به کدام شخص است؟
گزینه اول: احمدی نژاد گفت: باید با دزدها برخورد کنیم.
گزینه دوم: جهرمی گفت ما باید جلوی دزدها را در بانک ها بگیریم.
گزینه سوم: رحیمی گفت دولت با شدت با دزدها مقابله می کند.
گزینه چهارم: جواد لاریجانی گفت، دزدهایی که زیر لوای دولت دزدی می کنند باید گرفت.
گزینه پنجم: مجلس خواستار پیگیری جدی دزدی و اختلاس شد.

سووال دوم: چرا وقتی دیروز احمدی نژاد به مجلس و رهبری حمله کرد، سووال از رئیس جمهور منتفی شد.
گزینه اول: چون پرونده همه را دارد و آبروی مخالفانش را می برد.
گزینه دوم: چون سووالات را می فرستند برای رهبر و او جواب می دهد.
گزینه سوم: چون فرض کنیم مجلس اشتباها رئیس جمهور را برکنار کند، بعدش چی؟
گزینه چهارم: چون آدمی که اره مصرف کرده، زیاد نباید سووال کند و تکان بخورد.

سووال سوم: داریوش قنبری گفت "آقای لاریجانی در فاصله نماز و ناهار به شدت تغییر کرد." چه تغییری کرد؟
گزینه اول: نماز خواند، یاد خدا افتاد، موبایل زنگ زد، بعد نظرش تغییر کرد.
گزینه دوم: نماز خواند، یاد خدا افتاد، به آقا زنگ زد، نظرش عوض شد.
گزینه سوم: ناهار خورد، یاد خدا افتاد، استخاره کرد، موبایل زنگ زد.
گزینه چهارم: کلا چون موبایلش تا قبل از ناهار و نماز خاموش بود، نظرش تغییر نکرد.
گزینه پنجم: علی لاریجانی وقتی نظرش را می فهمد که موبایلش زنگ می زند و نظرش را به او می گویند.

سووال چهارم: احمدی نژاد گفت "این دولت را خدا آورده، اگر کسی در ذهنش این باشد که او دولت را آورده، خدا حالش را می گیرد." به جای خدا حالش را می گیرد، چه جمله ای مناسب تر است؟
گزینه اول: خدا دهنش را آسفالت می کند.
گزینه دوم: خدا ترتیبش را می دهد.
گزینه سوم: خدا فکش را صاف می کند.
گزینه چهارم: خدا پوزش را می زند.
گزینه پنجم: خدا کودتا می کند.

سووال پنجم: برای چی عباس عبدی گفت "از گروگانم در تسخیر لانه جاسوسی عذرخواهی نکرده ام؟"
گزینه اول: چون ادب چیز خوبی نیست.
گزینه دوم: چون شعور چیز خوبی نیست.
گزینه سوم: چون اشتباه کردن طبیعی است، حتی اگر یک مملکت و دهها نفر نابود شود.
گزینه چهارم: چون یک ایرانی خوب هیچ وقت عذرخواهی نمی کند، مگر بعد از بازجویی.

سووال ششم: حالا که سردار نقدی امروز گفته است "اگر آمریکا فرماندهان سپاه را ترور هم بکند، ما در مقابل دست به اسلحه نمی بریم." یاد کدام جمله او می افتید؟
گزینه اول: ایران آماده دخالت در امور داخلی کشورهای غربی است.
گزینه دوم: به منافع غرب در همه جا حمله می کنیم.
گزینه سوم: مقتدرانه به ظالم حمله می کنیم.
گزینه چهارم: ناوهای آمریکا لگنی بیش نیستند.
گزینه پنجم: آمریکا عاجزانه درخواست مذاکره با ما را دارد.

سووال هفتم: کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی به دلفین چینی، سگ پودل فرانسوی، داروی محرک جنسی آفریقایی، خاویار ازبکستان و مشروب فرانسوی علاقمند است. برای چی؟
گزینه اول: چون دوسوم مردم کره سوء تغذیه جدی دارند.
گزینه دوم: چون 600 هزار نفر در دهه نود به دلیل گرسنگی مردند.
گزینه سوم: چون کره شمالی دیکتاتورترین کشور جهان است.
گزینه چهارم: چون سفر مردم کره شمالی به بیرون کشور بکلی ممنوع است.

سووال هشتم: احمدی نژاد گفت "نگذاشتند بانک ها را اصلاح کنم." چرا اینجوری شد؟
گزینه اول: چون نگذاشتند کشور را هسته ای کنم.
گزینه دوم: چون نگذاشتند تورم و فقر را از بین ببرند.
گزینه سوم: چون نگذاشتند مفسدین اقتصادی را سرجای شان بنشانم.
گزینه چهارم: چون نگذاشتند سیاست خارجی موفقی داشته باشم.
گزینه پنجم: کلا نگذاشتند من کاری بکنم، وگرنه من مهندس هستم.

Friday 11 November 2011