Sunday 28 June 2015
پاسخ های کوبنده سعید شنبهزاده، موزیسین ایرانی مقیم فرانسه به مجری صدای ...
سعید شنبهزاده بسیار رک و صریح تمام واقعیت ها و موانع سر راه موسیقی ایران را برشمرد و گفت حسن روحانی در حال بازی دادن مردم است.
سعید شنبه زاده در پاسخ به پیام یزدیان که دائماً از "امید به دولت روحانی" صحبت به میان میآورد و پرسید "آیا شما امیدوار نیستید که دولت روحانی بتونه اوضاع را به نفع موسیقی و اهالی پرشمار موسیقی و مردمی که موسیقی را نفس میکشند تغییر بده؟" قاطعانه گفت: معلومه که امیدوار نیستم میدونید صحبت شما مثل چه چیزی میمونه؟ مثل این هست که میخواهید آبی در یک ظرفی بریزید که ته نداره ...
در بخشی دیگر از برنامه مجری امیدوار به تغیرات روحانی تلاش نمود که سعید شنبه زاده را طرفدار دوران احمدی نژاد معرفی کند که باز هم با موضع گیری قاطعانه سعید شنبه زاده مواجه شد.
گزیده این سخنان را میتوانید در این ویدئو ببینید. لازم به ذکر است تصاویر، سخنان مقامات جمهوری اسلامی و اظهار نظر فعالین سیاسی توسط سپیده دم به این ویدئو اضافه شده است.
Friday 26 June 2015
مهاجرانی و نتایج ناخوشایند خوردن شیر خر-۴
مهاجرانی و نتایج ناخوشایند خوردن شیر خر-۴
وقتی مهاجرانی در مجلس از حکایت سعدی نقل کرد که «دو برادر یکی خدمت سلطان کردی و دیگری به زور بازو نان خوردی...» بسیاری را مدهوش هوش خویش کرد...اما ظاهرا سالها بعد خودش مدهوش سلطان سعودی شد.
مهاجرانی اگر نویسندهی سخنرانیهای روسای جمهوری ایران میشد، به حتم تاریخ ادبیات سیاسی ایران را متحول کرده بود. انتخابهای هوشمندانه و استفادهی بهینه از ادبیات قدیم و جدید در سخنرانیها و جلسات معروفش در مجلس، به سختی از خاطرهها میرود. اما اشکال کار اینجا است که عطاالله سعی میکرد با استفاده از حکایتهای سعدی، خودش را معرفی کند و حواسش به هیچ وجه به آیندهای نبود که به دست خودش و تحت تاثیر شرایط روزگار، نقض کنندهی تصویری میشد که ساخته بود.
وقتی در مجلس شورای اسلامی در پیشگاه نمایندگان مجلس پنجم، حکایت «۹۶ کلمهای» مورد علاقهاش را خواند، طرفداران خاتمی شادمان بودند از انتخاب یک ادیب دانشمند که خیال میکردند نفسی سلیم دارد و بهواقع طرفدار «تساهل» است:
دو برادر یکی خدمت سلطان کردی و دیگری به زور بازو نان خوردی. باری این توانگر گفت درویش را که چرا خدمت نکنی تا از مشقت کار کردن برهی؟ گفت تو چرا کار نکنی تا از مذلت خدمت رهایی یابی که خردمندان گفتهاند: نان خود خوردن و نشستن به که کمر شمشیر زرین به خدمت بستن.
به دست آهن تفته کردن خمیر به از دست بر سینه پیش امیر
عمر گرانمایه در این صرف شد تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا
ای شکم خیره به تایی بساز تا نکنی پشت به خدمت دو تا
عمر گرانمایه در این صرف شد تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا
ای شکم خیره به تایی بساز تا نکنی پشت به خدمت دو تا
مهاجرانی در وبلاگ خود، به خاطرهای اشاره میکند از «حاج آخوند» ده مهاجران که گویی تاثیر زیادی روی او گذاشته است. ظاهرا حاج آخوند با اشاره به حکایت ۹۶ کلمهای سعدی، کودکان را طوری اندرز داده که بعد از سالها، مهاجرانی کلمه به کلمهاش را به یاد دارد: «در زندگی انسان گاهی بر سر دوراهه قرار میگیرد. بین حقیقت و مصلحت. حقیقت همان است که دلتان میگوید و مصلحت همان است که عقل حسابگر میخواهد. برای حقیقت باید از چیزی بگذرید و برای مصلحت بر عکس چیزی به دستتان میآید. البته چیزی که به دستتان میآید مثل ماهی زنده چندان توی دست نمیماند؛ میلغزد. برای لقمهای نان هیچ وقت کمرتان را خم نکنید. برای همه دنیا هم کسی را تعظیم نکنید. یادتان باشد وقتی انسان حقیقت را میطلبد، اگر هم به ظاهر چیزی را از دست بدهد. در واقع چیز بزرگتری به دستش میآید. مصلحت طلب هم که خیال میکند چیزی به دست میآورد؛ نمیداند که چه گوهری را از دست میدهد.»
ماجرای ارتباط با نظام سلطنتی عربستان احتمالا بیربط به روابط خاندان هاشمی رفسنجانی با ملک عبدالله نیست. رابطهی قوی این خانواده با درباره سلطان را میتوان در میان اسناد اخیرا آزاد شده ویکیلیکس به خوبی دید: «فائزه رفسنجانی، دختر رئیس جمهور سابق ایران، به عنوان معاون رئیس کمیته ملی المپیک ایران ... در ضیافت خصوصی شام در ریاض در تاریخ ۱۳ ژوئن، که توسط همسر ولیعهد تدارک دیده شده بود، او به مدت ۳۰ دقیقه برای میزبانان سخنرانی کرد آن هم درحالی که تغییرات فائزه، او را غیرقابل شناسایی ساخته بود. او با کت و شلوار ملروز و مویی کوتاه در این مراسم حاضر شده بود.» جالب اینکه موی کوتاه فائزه هاشمی را در نظام اسلامی عربستان دیدهاند و در نظام اسلامی ایران ندیدهاند.
احتمالا بررسیهای بیشتر نشان خواهد داد که هم رابطهی هاشمیها و هم ارتباط کارگزارانشان همچون مهاجرانی با سلطان عربستان چگونه بوده است که سعود الفیصل، خیلی راحت هزینه درس خواندن فرزند عطاالله را تامین کرده است.
اما چیزی که هیچگاه فراموش نمیکنم، نقل قولهایی است که از دوستان قدیمی مهاجرانی به یاد دارم. کسانی که میگفتند از نظر مهاجرانی، افراد تاریخ مصرف دارند. گویی افراد پله میشوند تا عطا بالا برود.
رازهایی که مهاجرانی نگفته و نخواهد گفت
گفتهاند که خانه سعید امامی چندان دورتر از خانهی عطا نبوده است... گفتهاند که عطا مسائل مرتبط با مرگ سعیدی سیرجانی را دقیقتر از بقیه میدانسته...میگویند جلساتی با مسوولان امنیتی در دفتر مدیر روزنامه اطلاعات داشته...مهاجرانی برای چه آیندهای آماده میشد؟ نماینده مجلس که منتقدان و مخالفان نظام را لایق مرگ میدانست و بعدها معاون نخستوزیر شد...معاون پارلمانی ریاست جمهوری و بعد هم وزیر...
مهاجرانی راههای تاثیرگذاری بر رسانهها را خوب میدانست. میدانست چگونه روزنامهنگارانی را تبدیل به تبلیغگران خود کند، به نحوی که بسیاری از مخاطبان سادهدل نمیتوانند خبرها و سندهایی در باره مهاجرانی را باور کنند. باید بررسی کرد تحت مدیریت او، چه گروههایی از امکانات بیشتری بهرهمند شدهاند؟ چرا روزنامه شرق که ادعای کدیور در باره دروغ بودن ازدواج دوم مهاجرانی را منتشر کرده بود، از انتشار عکس سفره عقد خودداری کرد؟ چون گردانندگان و عطریانفر میدانستند که نباید چهرهی غیرواقعی «قهرمان فرهنگی» مخدوش شود.
میتوان بررسی کرد که در زمان حاکمیت تیم مهاجرانی بر جرس، چه میزان واقعیت به نفع یک جناح پنهان شده ... مثل زمانی که مسیح علینژاد در آکسفورد بود و انگار اتفاقی در آن حوالی نمیافتاد! علینژاد سر از مسائل کوچه پسکوچههای مناطق مختلف ایران در میآورد، اما در باره آکسفورد هیچ نمینوشت! قدرت خدا! چه کار رسانهای دقیقی! چقدر قابل دفاع! از بچههای جرس بپرسید که حوزههای ممنوعه چه بودهاند؟
...
در بارهی تک تک مطالبی که مهاجرانی نوشته، میتوان تحقیق کرد و منفعتی در لایههای پنهان بسیاری از نوشتههای او یافت.
...
مهاجرانی از جوانی به سید محمد خامنهای ارادتی ویژه داشت. میزان بودجهای که مهاجرانی به بنیاد صدرا داد معمولا از دیدهها و نظرها پنهان میماند. علت این ارادت چه بود؟
....
اگر حاج آخوند زنده بود، الان توی سر خودش میزد و گلستان سعدی را پاره پاره میکرد و میگفت:
به دست آهن تفته کردن خمیر، به از دست بر سینه نزد امیر عربستان سعودی برای گرفتن پول و غیره!
خودنویس
عبدالرحیم جعفری: زندگیام را نابود کردند
پنجشنبه هفته گذشته، ۴ تیر ماه دادگاه تجدید نظر حکم قطعی واگذاری انتشارات خوارزمی به سازمان تبلیغات اسلامی را صادر کرد. به موجب این حکم سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان سهامدار اصلی خوارزمی معرفی شده است.
انتشارات خوارزمی چهل و هفت سال پیش تأسیس شد. در سال ۱۳۵۲ بین سهامداران این انتشارات اختلاف پیش آمد که با پادرمیانی عبدالرحیم جعفری این اختلافات از میان برداشته شد. عبدالرحیم جعفری در همان سال تعداد قابل توجهی از سهام خوارزمی را خرید تا این نشر بتواند به فعالیتهایش ادامه دهد.
پس از انقلاب اسلامی در ایران، اموال عبدالرحیم جعفری توسط سازمان تبلیغات اسلامی مصادره شد. آن تعداد سهام خوارزمی هم که به عبدالرحیم جعفری تعلق داشت در مالکیت و تصرف این سازمان قرار گرفت.
بعد از اعلام حکم دادگاه تجدید نظر و تصرف انتشارات خوارزمی از سوی سازمان تبلیعات اسلامی، با عبدالرحیم جعفری، سهامدار انتشارات خوارزمی و بنیانگذار انتشارات امیرکبیر انجام دادم که میشنوید.
عبدالرحیم جعفری به علت کهولت سن و بیماری قادر به گفتوگویی طولانی نبود.
Thursday 11 June 2015
ایران در ردهبندی «افسردهترین کشورهای جهان»
ایران در ردهبندی «افسردهترین کشورهای جهان»
۱۳۹۴/۰۳/۲۰
محمود گودرزی میگوید ایران بر حسب آمار جهانی، جامعهای افسرده است و«متأسفانه بین ۱۵۰ کشور رتبه یکصد و پنجم را از نظر افسردگی به خود اختصاص داده» است.
به گفته وزیر ورزش و جوانان ایران، این آمار نشاندهنده رشد وحشتناک افسردگی در جامعه است. بر این اساس، بین ۱۵۰ کشور فقط مردم ۴۵ کشور، افسردهتر از ایرانیان هستند.
گودرزی، ورزش را درمانگر این افسردگی دانسته است. به گفته او آفرینش شادمانی بسیار هزینهبر است و باید به این هزینهها بهعنوان سرمایهگذاری کلان نگاه شود.
بنا بر اعلام پایگاه خبری وزارت ورزش، آقای گودرزی یادآور شده کشورهای صنعتی و مقتدر حتی برای کسب یک مدال طلا سرمایهگذاری میکنند و ایران نباید از این قافله عقب بماند اما «افزایش صددرصدی اعتبارات نیز کفاف حجم عظیم خواستهها را نمیدهد.»
وزارت ورزش در شرایطی ورزش را داروی درمان افسردگی جامعه میداند که مروری بر سرخط خبرهای ورزشی در خبرگزاریهای دولتی، حاکی است در خود جامعه ورزش و در جمع نخبگان ورزشی نیز نارضایتی و افسردگی مشهود است!
این روزها پرسپولیس و استقلال بهعنوان پرطرفدارترین تیمهای ورزشی، نشاطی را به جامعه تزریق نمیکنند و فعلاً با شتاب فزایندهای در مسیر تولید افسردگی هستند.
سرمربی تیم ملی والیبال، سرمربیان تیم ملی کشتی آزاد و فرنگی، سرمربیان تیمهای ملی تکواندو، کاراته و وزنهبرداری نیز به عنوان مدالآورترین رشتهها، بارها از روحیه نامطلوب و نارضایتی خود و اعضای تیمهایشان سخن گفتهاند.
در این نشست، معاون رئیسجمهور و سخنگوی دولت هم حضور داشته و وعدهای در خصوص تأمین منابع مالی ورزش کشور در راستای «درمان افسردگی جامعه» نداده است.
نوبخت گفته است: درآمد ۱۱۸ میلیارد دلاری نفت به ۲۴ میلیارد دلار تقلیل یافته و باید کشور را با آن اداره کنیم. در حالی که طرحهای نیمهتمام بسیاری هم روی دستمان مانده.
محمدباقر نوبخت معتقد است: «شرایط کنونی ما به بیماری شباهت دارد که به او میگویند علایم بیماری داری اما نسبت به گذشته رو به بهبودی هستی.»
وضعیت در ورزش بانوان بهمراتب بغرنجتر از اوضاع ورزش مردان است و با شرایط کنونی، بعید به نظر میرسد ورزش زنان بتواند کمکی به بهبود جایگاه ایران در «ردهبندی جهانی افسردگی» کند.
یکی از مباحثی که احتمالاً در ترویج افسردگی بین دختران ایرانی بیتأثیر نیست، ممانعت از حضور آنان در ورزشگاههاست.
رباب شهریان معاون توسعه امور ورزش بانوان میگوید: حضور خانوادهها در ورزشگاهها، مطالبه ورزشی نیست بلکه مطالبه زنان جامعه است اما وزارت ورزش تصمیمگیرنده نهایی نیست.
او یادآور شده رشتههایی که زمینه مناسب برای حضور بانوان در ورزشگاهها دارند به صورت موردی بررسی شده. با این حال از هیچ رشته ورزشی مشخصی نام نبرد و از معرفی نهادهایی که اتخاذ «تصمیم نهایی» را برعهده دارند، خودداری کرد.
خانم شهریان گفت پستهای بلاتصدی بانوان در کشور بسیار زیاد است و «متاسفانه متولی خاصی برای ورزش بانوان در شهرستانها وجود ندارد.» او تاکید کرد سهم اختصاص یافته به ورزش بانوان در رسانهها نیز کمتر از هفت درصد است.
به گفته وزیر ورزش و جوانان ایران، این آمار نشاندهنده رشد وحشتناک افسردگی در جامعه است. بر این اساس، بین ۱۵۰ کشور فقط مردم ۴۵ کشور، افسردهتر از ایرانیان هستند.
گودرزی، ورزش را درمانگر این افسردگی دانسته است. به گفته او آفرینش شادمانی بسیار هزینهبر است و باید به این هزینهها بهعنوان سرمایهگذاری کلان نگاه شود.
بنا بر اعلام پایگاه خبری وزارت ورزش، آقای گودرزی یادآور شده کشورهای صنعتی و مقتدر حتی برای کسب یک مدال طلا سرمایهگذاری میکنند و ایران نباید از این قافله عقب بماند اما «افزایش صددرصدی اعتبارات نیز کفاف حجم عظیم خواستهها را نمیدهد.»
وزارت ورزش در شرایطی ورزش را داروی درمان افسردگی جامعه میداند که مروری بر سرخط خبرهای ورزشی در خبرگزاریهای دولتی، حاکی است در خود جامعه ورزش و در جمع نخبگان ورزشی نیز نارضایتی و افسردگی مشهود است!
این روزها پرسپولیس و استقلال بهعنوان پرطرفدارترین تیمهای ورزشی، نشاطی را به جامعه تزریق نمیکنند و فعلاً با شتاب فزایندهای در مسیر تولید افسردگی هستند.
سرمربی تیم ملی والیبال، سرمربیان تیم ملی کشتی آزاد و فرنگی، سرمربیان تیمهای ملی تکواندو، کاراته و وزنهبرداری نیز به عنوان مدالآورترین رشتهها، بارها از روحیه نامطلوب و نارضایتی خود و اعضای تیمهایشان سخن گفتهاند.
در این نشست، معاون رئیسجمهور و سخنگوی دولت هم حضور داشته و وعدهای در خصوص تأمین منابع مالی ورزش کشور در راستای «درمان افسردگی جامعه» نداده است.
نوبخت گفته است: درآمد ۱۱۸ میلیارد دلاری نفت به ۲۴ میلیارد دلار تقلیل یافته و باید کشور را با آن اداره کنیم. در حالی که طرحهای نیمهتمام بسیاری هم روی دستمان مانده.
محمدباقر نوبخت معتقد است: «شرایط کنونی ما به بیماری شباهت دارد که به او میگویند علایم بیماری داری اما نسبت به گذشته رو به بهبودی هستی.»
وضعیت در ورزش بانوان بهمراتب بغرنجتر از اوضاع ورزش مردان است و با شرایط کنونی، بعید به نظر میرسد ورزش زنان بتواند کمکی به بهبود جایگاه ایران در «ردهبندی جهانی افسردگی» کند.
یکی از مباحثی که احتمالاً در ترویج افسردگی بین دختران ایرانی بیتأثیر نیست، ممانعت از حضور آنان در ورزشگاههاست.
رباب شهریان معاون توسعه امور ورزش بانوان میگوید: حضور خانوادهها در ورزشگاهها، مطالبه ورزشی نیست بلکه مطالبه زنان جامعه است اما وزارت ورزش تصمیمگیرنده نهایی نیست.
او یادآور شده رشتههایی که زمینه مناسب برای حضور بانوان در ورزشگاهها دارند به صورت موردی بررسی شده. با این حال از هیچ رشته ورزشی مشخصی نام نبرد و از معرفی نهادهایی که اتخاذ «تصمیم نهایی» را برعهده دارند، خودداری کرد.
خانم شهریان گفت پستهای بلاتصدی بانوان در کشور بسیار زیاد است و «متاسفانه متولی خاصی برای ورزش بانوان در شهرستانها وجود ندارد.» او تاکید کرد سهم اختصاص یافته به ورزش بانوان در رسانهها نیز کمتر از هفت درصد است.
احتمالاً رسانههای مکتوب یا رادیو مدنظر مسئول ورزش زنان ایران بوده، زیرا سهم ورزش زنان و پخش رقابتهای آنها در مقایسه با مردان در شبکههای تلویزیونی سیمای جمهوری اسلامی، به یک درصد هم نمیرسد.
تداوم واکنش به سخنان اخیر روحانی: تمام مشکلات را به مذاکرات پیوند نزنید
تداوم واکنش به سخنان اخیر روحانی: تمام مشکلات را به مذاکرات پیوند نزنید
شماری از مقامهای جمهوری اسلامی ایران در اظهارنظرهایی جداگانه و در واکنش به سخنان اخیر حسن روحانی، رئیس جمهور، از پیوند زدن مشکلات و مسائل اقتصادی ایران با بحث مذاکرات هستهای و تحریمها انتقاد کردند.
از جمله آیتالله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، روز چهارشنبه، ۲۰ خرداد ۹۴، در جلسه شورای عالی قضایی پیوند زدن تمام مشکلات و مسائل اقتصادی ایران به بحث مذاکرات هستهای و رفع تحریمها را «اشتباهی راهبردی» دانست.
رئیس دستگاه قضایی ایران گفت: «این که در مقابل دشمن به گونه ای سخن بگوییم که گویا تمام مشکلات کشور معطوف به تحریمهاست و کشور بر اثر این تحریمها کاملاً وا مانده و راهی به جلو ندارد، کار غلطی است.»
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، چند روز پیش از این در سخنانی گفته بود که «تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مسئله محیط زیست، اشتغال جوانان، صنعت، جامعه و آب آشامیدنی مردم حل شود، منابع آبی افزایش یابد و بانکها احیا شوند.»
این سخنان حسن روحانی باعث شد تا صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، بدون نام آوردن از رئیس جمهور خواستار «پرهیز از تکرار» این موضوع در محافل مختلف شود.
اما انتقادها به این اظهارات حسن روحانی به رئیس قوه قضائیه محدود نماند و به گزارش خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه، ابراهیم رئیسی، دادستان کل ایران، نیز در سخنانی «اعتماد به غیرخدا» را «ظلم به نظام و جامعه» دانست و تصریح کرد که «در منظومه جمهوری اسلامی، اعتماد به دشمن جایی ندارد و با آن نیز سازگار نیست».
آقای رئیسی نیز بدون نام آوردن از رئیس جمهور گفت: «این را که برخیها میگویند آب خوردن ما هم بسته به مذاکرات است، یک خطای راهبردی میدانم.»
او حتی تا آنجا پیش رفت که این گونه صحبت کردن را «کد دادن به دشمن» توصیف کرد.
در اظهار نظر جداگانهای، آیتالله محمد یزدی، رئیس مجلس خبرگان رهبری، روز پنجشنبه در اجلاسیه هیئت رئیسه این مجلس با تاکید بر این که «اصل مذاکرات» مورد تایید نظام و رهبری جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «اما دولت نباید همه مسائل روزمره را به مذاکرات گره بزند.»
در پی این اظهارنظرها، خبرگزاری فارس با طرح این پرسش با مقامها و مسئولان سیاسی عمدتا اصولگرا، نظر آنها را درباره ارتباط مشکلات و مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با نتیجه مذاکرات اتمی جویا شده است.
از جمله محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین، در پاسخ به این پرسش خبرگزاری فارس گفته است: «با رفع تحریمها همه مشکلات حل نمیشود و هر اقتصاددانی به این قضیه واقف است که همه مشکلات اقتصادی با رفع تحریم حل نمیشود.»
رئیس سازمان بسیج مستضعفین ادامه داد: «همه اقتصاددانان کشور بر این اتفاق نظر دارند که برداشته شدن تحریمها به هیچ عنوان تاثیری در اقتصاد کشور ندارد.»
پیش از اینها شماری از کارشناسان اقتصادی و صاحبنظران مسائل اقتصادی ایران نیز با تایید اثر مثبت رفع تحریمها بر اقتصاد ایران در عین حال به دولت و مقامهای دولتی توصیه کرده بودند که درباره آثار مثبت به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای و رفع تحریمها بزرگنمایی نکنند.
به باور این کارشناسان، بخشی از مشکلات و محدودیتهای اقتصادی ایران نتیجه مشکلات ساختاری و سوء تدبیرهایی است که ارتباطی با تحریمها یا مذاکرات هستهای ندارد.
هفتمین دور مذاکرات نمایندگان ایران و کشورهای ۵ بهعلاوه یک برای نگارش متن توافق جامع هستهای در وین در حال برگزاری است.
این دور از مذاکرات روز جمعه، ۲۲ خرداد، با برگزاری نشست عمومی معاونان وزیر خارجه ایران و ۵+۱ برای بررسی روند نگارش و تکمیل متن توافق جامع به پایان میرسد.
مذاکرهکنندگان تلاش میکنند تا مهلت ۱۰ تیرماه به توافق جامع اتمی دست یابند.
تایید شلیک گلوله توپ در سپاهانشهر در اطلاعیه استانداری اصفهان
- در پی انتشار اخبار ضدونقیض، روابط عمومی استانداری اصفهان در بیانیهای که چهارشنبه شب منتشر شد اصابت «یک گلوله توپ» به یک بوستان در سپاهانشهر را تایید کرد، هرچند که در این بیانیه نامی از عامل یا عوامل این حادثه به میان نیامده است.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، در بیانیه روابط عمومی استانداری اصفهان در روز چهارشنبه، ۲۰ خردادماه، پس از تایید خبر اصابت گلوله توپ، به استقرار چند پادگان نظامی در این منطقه اشاره شده است.
در این اطلاعیه همچنین تصریح شده است که «بنا به دستور استاندار استان این موضوع توسط یک تیم کارشناس در حال بررسی است».
استانداری اصفهان تاکید کرده است که جزئیات این حادثه پس از بررسی به اطلاع مردم خواهد رسید.
اگرچه در بیانیه استانداری اصفهان از اصابت یک گلوله توپ به بوستانی در سپاهانشهر اشاره شده است، روز چهارشنبه گزارشهای اولیه از این حادثه خبر از اصابت دو گلوله توپ در محوطه این بوستان در حاشیه جنوبی شهر اصفهان میدادند.
در همین حال با این که در ابتدا برخی منابع خبری یکی از واحدهای نظامی سپاه مستقر در اصفهان را عامل شلیک اشتباهی گلولههای جنگی توپ اعلام کرده بودند، پایگاه اطلاعرسانی سپاه صاحبالزمان شلیک گلوله توپ به سپاهانشهر توسط واحدهای سپاه مستقر در اصفهان را رد کرد.
یک منبع آگاه در ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز عصر چهارشنبه به ایرنا گفته بود که «هم اکنون چند تیم تحقیقاتی در حال بررسی این واقعه هستند و نتیجه از سوی معاونت اجتماعی و ارشاد فرماندهی انتظامی استان اصفهان اعلام میشود».
در شعاع چند کیلومتری سپاهانشهر که در جنوب شهر اصفهان و ابتدای جاده شیراز اصفهان قرار دارد، یگانهایی از ارتش و سپاه مستقر هستند.
به گزارش ایرنا، برخورد این گلوله توپ به زمین چالهای به عمق ۳۰ سانتیمتر و قطر ۸۰ سانتیمتر در زمین ایجاد کرده، اما تلفات جانی نداشته است.
وزارت کشور اعلام کرد سپاه افرادی را در رابطه با برهم زدن سخنرانی حسن روحانی شناسایی کرده است
وزارت کشور اعلام کرد سپاه افرادی را در رابطه با برهم زدن سخنرانی حسن روحانی شناسایی کرده است
قائم مقام وزیر کشور ایران اعلام کرده است که فیلمهای دوربین های داخل آرامگاه آیت الله خمینی، در اختیار سپاه پاسداران قرار گرفته تا درباره تلاش برای بر هم زدن سخنرانی حسن روحانی بررسی شود.
حسینعلی امیری دراینباره اضافه کرده است که افرادی هم در رابطه با این موضوع شناسایی شده اند اما اطلاعات هنوز تکمیل نشده و بررسی ها ادامه دارد.
هفته گذشته به دنبال شعارهای اعتراضی تعدادی از حاضران در مراسم درگذشت آیت الله خمینی، سخنرانی حسن روحانی، رییس جمهوری دچار اختلال شد. بنا بر گزارش ها پس از اندکی توقف، این سخنرانی ادامه پیدا کرد.
دانستن دیگر حق مردم نیست؟
برخی از دوستان لاجرم مجبورند فعلا فتیله «دانستن حق مردم است» را پایین بکشند و جامعه را به جاده خاکی بفرستند تا بتوانند محض رضای خدا! دوستان و هم حزبی هایشان را به صندلی های سفت و سخت و آزاردهنده بهارستان بچسبانند. به هرحال کمتر از ۹ ماه دیگر قرار است مجلس دهم زاده شود و به قول «برخی ها» امسال «سال بگم بگم ماست» پس چه بهتر که بگم بگم ها شامل مواردی باشد که به نفع خودشان باشد و در برخی مواقع هم «نگم نگم» چاره ساز است.
فردانیوز: «دانستن دیگر حق مردم نیست؟»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم مهدی رجبی است که در آن می خوانید؛
متاسفانه برخی ها قلم خود را فروخته اند و در نقش فعله یک جریان خاص، مرکب سیاه را بر کاغذ سفید می گذارند. افرادی که در کار خود آنقدر حرفه ای شده اند که وقتی به یک موضوعی برمی خورند که به ضرر خود و هم طیفانشان است، دست «چپ»شان را روی چشم خود می گذارند تا بخشی از واقعیت را نبینند!
روز سه شنبه، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد در صحن مجلس نتوانست پاسخ نمایندگان مجلس را بدهد و به دلیل قانع نشدن نمایندگان و پس از رای گیری، اخطار دوم بهارستان هم در جیب آقای جنتی نشست.
اما دلیل واقعی این سوال و اخطار چه بود؟ آیا یک جریان خاص! در مجلس طبق آنچه رسانه های یک جریان خاص دیگر عنوان می کنند، توانسته بود اکثریت مجلس را با خود همراه کند و وزیر ارشاد را زیر تیغ کارت زرد دوم قرار دهد؟ آنچه دیروز در رسانه های جریان اصلاحات و به ظاهر حامیان دولت واضح بود، این بود که مجلس به جهت «حمایت از مطبوعات» به وزیر دولت یازدهم کارت زرد داده است و به نوعی مجلس را به عنوان ابزار فشار و خفقان بر مطبوعات معرفی کرده بودند.
تیترهایی نظیر «متهم: علی جنتی، اتهام: حمایت از مطبوعات و...»، «مواجهه سیاسی با وزیر فرهنگی»، «دفاع تمام قد وزیر ارشاد از آزادی بیان در بهارستان»، «همزبانی با سوال، همدلی با استیضاح»، «دولت در حلقه فشار مجلس»، رشد آزادی مطبوعات و کارت زرد دوباره» و نقل قول هایی از وزیر درخصوص آزادی بیان و مطبوعات، مطالبی بود که هم صنفان ما خیلی خوب از ماجرای سه شنبه بهارستان گلچین کرده بودند.
البته این امر طبیعی است و برخی از دوستان لاجرم مجبورند فعلا فتیله «دانستن حق مردم است» را پایین بکشند و جامعه را به جاده خاکی بفرستند تا بتوانند محض رضای خدا! دوستان و هم حزبی هایشان را به صندلی های سفت و سخت و آزاردهنده بهارستان بچسبانند. به هرحال کمتر از ۹ ماه دیگر قرار است مجلس دهم زاده شود و به قول «برخی ها» امسال «سال بگم بگم ماست» پس چه بهتر که بگم بگم ها شامل مواردی باشد که به نفع خودشان باشد و در برخی مواقع هم «نگم نگم» چاره ساز است.
اما بد نیست ماجرای سوال از وزیر ارشاد را بررسی کنیم. اگر بخواهیم در یک جمله یا چند کلمه دلیل طرح سوال را مطرح کنیم، می توان گفت و نوشت که: «سیاست یک بام و دو هوا»
اتفاقا برخلاف آنچه رسانه های یک جریان خاص سعی در القای آن داشته و دارند، این است که چرا وزارت ارشاد دولت اعتدال به برخی ها آزادی بیان بیش از حد می دهد و بر دهان برخی دیگر که اتفاقا منتقد دولت هستند، برچسب می زند؟ چرا روزنامه های به ظاهر حامی دولت می توانند به ائمه، احکام اسلام توهین کنند و یا نهادی قانونی چون مجلس را با انواع و اقسام تیترها و مطالب دور از ادب به سخره بگیرند و زیر سوال ببرند، اما رسانه های منتقد اجازه ندارند، درخصوص برخی مسائل عادی جامعه و رفتارهای اشتباه دولت واکنش نشان دهند؟ چرا مصوبه شورای عالی امنیت ملی درخصوص کشورهای همسایه و یا افتضاح یکی از آقایان در پرونده کرسنت باید اجرایی شود و متخلفان راهی دادگاه شوند، اما درخصوص مصوبه دیگری در خصوص یکی از افراد ممنوع التصویر هیچ برخوردی صورت نمی گیرد و اجازه می یابند تا عکس و مطالب و تیتر آن فرد را روی جلد نشریات خود ببرند؟ چرا یارانه رسانه های منتقد دولت در پیچ بروکراسی و بهانه های عجیب و غریب گیر می کند، اما رسانه های خاص چنین شرایطی را تجربه نمی کنند.
به قول قدیمی ها بد نیست کج بنشینیم و راست بگوییم. بد نیست کمی به وجدانمان رجوع کنیم و ببینیم ما را چه شده است.
دوستان هم صنفی که حالا در جناح بندی ها جای دیگری برای خود یافته اند، کاش حواسشان بود که از حق همکاران خود دفاع کنند و به جای حق السکوت گرفتن در مقابل رفتارهای دوگانه می ایستادند. به هرحال این چرخ گردون حساب و کتاب ندارد و ممکن است عروسی از کوچه آنها رخ بربندد!
متاسفانه برخی ها قلم خود را فروخته اند و در نقش فعله یک جریان خاص، مرکب سیاه را بر کاغذ سفید می گذارند. افرادی که در کار خود آنقدر حرفه ای شده اند که وقتی به یک موضوعی برمی خورند که به ضرر خود و هم طیفانشان است، دست «چپ»شان را روی چشم خود می گذارند تا بخشی از واقعیت را نبینند!
روز سه شنبه، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد در صحن مجلس نتوانست پاسخ نمایندگان مجلس را بدهد و به دلیل قانع نشدن نمایندگان و پس از رای گیری، اخطار دوم بهارستان هم در جیب آقای جنتی نشست.
اما دلیل واقعی این سوال و اخطار چه بود؟ آیا یک جریان خاص! در مجلس طبق آنچه رسانه های یک جریان خاص دیگر عنوان می کنند، توانسته بود اکثریت مجلس را با خود همراه کند و وزیر ارشاد را زیر تیغ کارت زرد دوم قرار دهد؟ آنچه دیروز در رسانه های جریان اصلاحات و به ظاهر حامیان دولت واضح بود، این بود که مجلس به جهت «حمایت از مطبوعات» به وزیر دولت یازدهم کارت زرد داده است و به نوعی مجلس را به عنوان ابزار فشار و خفقان بر مطبوعات معرفی کرده بودند.
تیترهایی نظیر «متهم: علی جنتی، اتهام: حمایت از مطبوعات و...»، «مواجهه سیاسی با وزیر فرهنگی»، «دفاع تمام قد وزیر ارشاد از آزادی بیان در بهارستان»، «همزبانی با سوال، همدلی با استیضاح»، «دولت در حلقه فشار مجلس»، رشد آزادی مطبوعات و کارت زرد دوباره» و نقل قول هایی از وزیر درخصوص آزادی بیان و مطبوعات، مطالبی بود که هم صنفان ما خیلی خوب از ماجرای سه شنبه بهارستان گلچین کرده بودند.
البته این امر طبیعی است و برخی از دوستان لاجرم مجبورند فعلا فتیله «دانستن حق مردم است» را پایین بکشند و جامعه را به جاده خاکی بفرستند تا بتوانند محض رضای خدا! دوستان و هم حزبی هایشان را به صندلی های سفت و سخت و آزاردهنده بهارستان بچسبانند. به هرحال کمتر از ۹ ماه دیگر قرار است مجلس دهم زاده شود و به قول «برخی ها» امسال «سال بگم بگم ماست» پس چه بهتر که بگم بگم ها شامل مواردی باشد که به نفع خودشان باشد و در برخی مواقع هم «نگم نگم» چاره ساز است.
اما بد نیست ماجرای سوال از وزیر ارشاد را بررسی کنیم. اگر بخواهیم در یک جمله یا چند کلمه دلیل طرح سوال را مطرح کنیم، می توان گفت و نوشت که: «سیاست یک بام و دو هوا»
اتفاقا برخلاف آنچه رسانه های یک جریان خاص سعی در القای آن داشته و دارند، این است که چرا وزارت ارشاد دولت اعتدال به برخی ها آزادی بیان بیش از حد می دهد و بر دهان برخی دیگر که اتفاقا منتقد دولت هستند، برچسب می زند؟ چرا روزنامه های به ظاهر حامی دولت می توانند به ائمه، احکام اسلام توهین کنند و یا نهادی قانونی چون مجلس را با انواع و اقسام تیترها و مطالب دور از ادب به سخره بگیرند و زیر سوال ببرند، اما رسانه های منتقد اجازه ندارند، درخصوص برخی مسائل عادی جامعه و رفتارهای اشتباه دولت واکنش نشان دهند؟ چرا مصوبه شورای عالی امنیت ملی درخصوص کشورهای همسایه و یا افتضاح یکی از آقایان در پرونده کرسنت باید اجرایی شود و متخلفان راهی دادگاه شوند، اما درخصوص مصوبه دیگری در خصوص یکی از افراد ممنوع التصویر هیچ برخوردی صورت نمی گیرد و اجازه می یابند تا عکس و مطالب و تیتر آن فرد را روی جلد نشریات خود ببرند؟ چرا یارانه رسانه های منتقد دولت در پیچ بروکراسی و بهانه های عجیب و غریب گیر می کند، اما رسانه های خاص چنین شرایطی را تجربه نمی کنند.
به قول قدیمی ها بد نیست کج بنشینیم و راست بگوییم. بد نیست کمی به وجدانمان رجوع کنیم و ببینیم ما را چه شده است.
دوستان هم صنفی که حالا در جناح بندی ها جای دیگری برای خود یافته اند، کاش حواسشان بود که از حق همکاران خود دفاع کنند و به جای حق السکوت گرفتن در مقابل رفتارهای دوگانه می ایستادند. به هرحال این چرخ گردون حساب و کتاب ندارد و ممکن است عروسی از کوچه آنها رخ بربندد!
تأیید برخورد گلوله توپ جنگی به سپاهانشهر اصفهان
تأیید برخورد گلوله توپ جنگی به سپاهانشهر اصفهان
استانداری اصفهان خبر برخورد گلوله توپ به سپاهان شهر در جنوب اصفهان را تأیید کرد. سپاه پاسداران شلیک گلوله را تکذیب کرده بود اما رسانهها از فرود یک گلوله توپ که "به اشتباه شلیک شده"به یک مکان تفریحی اصفهان خبر دادند.
روابط عمومی استانداری اصفهان پنجشنبه ۲۱ خرداد (۱۱ ژوئن) با انتشار اطلاعیهای خبر برخورد یک گلوله توپ به یک بوستان در سپاهانشهر، در حاشیه جنوبی شهر اصفهان را تأیید کرد.
در این اطلاعیه تصریح شده است که این موضوع در دست بررسی کارشناسانه است و نتیجه بررسیها به اطلاع عموم خواهد رسید.
همزمان تأکید شده که در این حادثه کسی آسیب ندیده و تنها ترکشهای ناشی از انفجار به درختان اطراف برخورد کرده است. در اثر برخورد گلوله در پارک سپاهانشهر چالهای به عمق ۳۰ سانتیمتر و قطر ۸۰ سانتیمتر به وجود آمده است.
پایگاه اینترنتی "نسیم آنلاین" روز چهارشنبه نوشته بود از قرارگاه "شهید زین الدین" سپاه پاسداران اصفهان دو گلوله توپ شلیک شدهاند. به نوشته این پایگاه اینترنتی، این گلولهها که از قرار معلوم به "اشتباه شلیک" شدهاند، یکی در حوالی سیتی سنتر اصفهان و دیگری در پارک شهرک سپاهانشهر فرود آمدند.
این درحالی است که سخنگوی سپاه پاسداران روز چهارشنبه ۲۰ خرداد (۱۰ ژوئن) گفته بود: «هیچ یک از مجموعهها و واحدهای نظامی سپاه پاسداران امروز نه تمرین نظامی داشتهاند و نه هیچ گلولهای شلیک شده است.»
در همان روز حسینعلی حاجی دلیگانی، عضو مجمع نمایندگان استان اصفهان در مجلس در توضیح حادثه گفته بود: «طبق اطلاعات به دست آمده ظاهراً امروز مانوری برگزار شده که بر اثر اشتباه در تشخیص گرا، توپها به اطراف استخری در سپاهانشهر اصابت کرده است.»
وی افزوده بود: «اینکه شلیک توپها از سوی کدام واحد نظامی بوده هنوز مشخص نبوده و در حال بررسی است.»
اژهای: حکم ده سال حبس مهدی هاشمی تأیید شد
اژهای: حکم ده سال حبس مهدی هاشمی تأیید شد
معاون قوه قضاییه ایران از محکومیت قطعی مهدی هاشمی به ده سال زندان خبر داد. فرزند علیاکبر هاشمی رفسنجانی در سه مورد "اختلاس، ارتشا و جرائم امنیتی" مجرم شناخته و از اتهام "جاسوسی" تبرئه شده است.
غلامحسین محسنیاژهای، معاون و سخنگوی قوه قضاییه ایران پنجشنبه ۲۱ خرداد (۱۱ ژوئن) از تأیید حکم ده سال زندان برای مهدی هاشمی خبر داد.
او "اختلاس، ارتشاء و مسائل امنیتی" را جرائم تائید شده مهدی هاشمی خواند و افزود: «طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی هر یک از جرایم، مجازات مستقل میگیرد و در مقام اجرا نیز طبق همین ماده قانونی اشد آن حکم اجرا میشود.»
بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، اگر فردی در چند مورد مجرم شناخته شود، سنگینترین مجازات برای او در نظر گرفته میشود.
معاونت قوه قضاییه افزود که مهدی هاشمی در کیفرخواست ۱۲ اتهام داشته که دادگاه بدوی برخی از آنها را ادغام کرده است. او افزود: «مهدی هاشمی در خصوص اتهام جاسوسی تبرئه شد اما برخی مسائل امنیتی مانند اختلاس و ارتشاء را دادگاه بدوی حکم داد و دادگاه تجدیدنظر تایید کرد.»
سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ۲۴ اسفندماه گذشته (۱۳۹۳) جزئیاتی از حکم دادگاه بدوی مهدی هاشمی را اعلام کرده بود. او آن زمان گفته بود، فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی "به استناد ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبان ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری به حبس، جزای نقدی و انفصال" محکوم شده است.
همان زمان خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران به نقل از منابع خود اعلام کرده بود که مهدی هاشمی به سه اتهام در مجموع به ۱۵ سال حبس محکوم شده است.
طبق خبری که فارس اسفند ماه منتشر کرده بود، مهدی هاشمی در یک اتهام به ۷ سال حبس، پرداخت جزای نقدی و انفصال از خدمت و در دو اتهام دیگر به ۵ و ۳ سال حبس (در مجموع ۱۵ سال) محکوم شده است.
اگر حکم با رعایت تبصره ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی تأیید شده باشد، فرزند هاشمی رفسنجانی حداکثر ۷ سال در زندان خواهد ماند. پروندهای که گفته میشود حکم آن تأیید شده از اردیبهشت ۹۲ تا بهمن ۹۳ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه بررسی شد.
مهدی هاشمی پیشتر در خارج از ایران بود و گفته میشد مشغول رسیدگی به امور دانشگاه آزاد است. او دوم مهرماه ١٣٩١ به ایران بازگشت و پس از مراجعه به دادستانی بازداشت و روانه زندان اوین شد. فرزند هاشمی رفسنجانی پس از حدود سه ماه حبس با تودیع وثیقه ١٠ میلیاردی آزاد شد.
برخی جناحهای سیاسی مهدی هاشمی رفسنجانی را مرد پشت پرده ناآرامیهای پس از انتخابات ۱۳۸۸ معرفی میکنند. او همچنین به رشوهخواری در یک پرونده نفتی و تخلفاتی در زمان حضورش در ستاد سوخت متهم میشود. از سوی دیگر، نزدیکان هاشمی رفسنجانی حکم مهدی هاشمی و حبس فائزه هاشمی را به اهرم فشاری برای تسویه حساب سیاسی با اکبر هاشمی رفسنجانی تعبیر میکنند.
Monday 8 June 2015
تحولات جدید؛ احتمال دستگیری احمدی نژاد قوت گرفت
تحولات جدید؛ احتمال دستگیری احمدی نژاد قوت گرفت
صداوسیمای رژیم: سخنگوی قوه قضائیه از دستگیری حمید بقایی معاون رئیس جمهور سابق خبر داد.
حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژه ای در نشست خبری خود افزود: بازپرس پرونده آقای بقایی ساعتی پیش او را احضار کرد و وی هم اکنون بازداشت است.
وی از بیان جزئیات پرونده آقای بقایی خودداری کرد و گفت: از بیان جزئیات معذورم.
گفتنی است محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد نیز پیش تر به زندان محکوم شده بود و اکنون در اوین بسر می برد.
با بازداشت یکی دیگر از نزدیکان احمدی نژاد، حلقه محاصره خود وی تنگ تر شده است.
به آتش کشیدن خیمه "آقا" با ساپورت زن اروپايی
به آتش کشیدن خیمه "آقا" با ساپورت زن اروپايی
سایت الف: حدود دو روز از انتشار تصاویر پوشش بسیار عجیب و غیررسمی «ماریچه اسخاکه»، نماینده هلند در پارلمان اروپا در دیدار با رئیس مجلس شورای اسلامی در تهران میگذرد اما هنوز حواشی این ماجرا فروکش نکرده است.
روز گذشته «حسین شیخالاسلام»، مشاور بینالملل رئیس مجلس شورای اسلامی این اقدام را ناآگاهانه و از سر عدم دقت در تنظیم پروتکل تشریفات و آداب دیپلماتیک خواند. اما بررسی دقیقتر ماجرا مشخص میکند که این نماینده پارلمان اروپا عمدا تلاش کرده تا با نوعی پوشش خاص، قوانین جمهوری اسلامی را زیر پا بگذارد.
بررسی سابقه عملکرد و نوع پوشش "ماریچه اسخاکه" در مجامع رسمی و عمومی اثبات میکند که او به هیچ عنوان نسبت به آداب دیپلماتیک ناآگاه نبوده و قصدی دیگر از نوع پوشش عجیب خود داشته است.
عدم آگاهی نسبت به پروتکل تشریفات و آداب دیپلماتیک از سوی فردی که کرسی بزرگترین اتحادیه منطقهای در تاریخ را در اختیار دارد، به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست؛ چرا که مساله نوع پوشش خانم اسخاکه در تهران بیشتر از آنکه زیر پا گذاشتن قانون حجاب و پوشش رسمی بانوان در ایران باشد، تلاش برای تحقیر یک دیدار رسمی با حضور یکی از مقامات ارشد نظام بوده است.
Tuesday 2 June 2015
وهای ایران: مردم را برای جنگ آماده کنید!
وهای ایران: مردم را برای جنگ آماده کنید!
گروههای تندرو در ایران میگویند مسئولان کشور فقط صحبت از "توافق" میکنند اما "جنگ قطعا اتفاق خواهد افتاد" و باید مردم را برای جنگ آماده کرد. طرفداران دولت در مقابل میگویند تندروها کسبوکارشان در جنگ و جنگطلبی است.
حسن روحانی معتقد است پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ پیروزی گفتمان "تعامل با جامعه جهانی" بود. او پیش از انتخابات گفته بود: «ما برای اینکه به اهداف ملی دست پیدا کنیم و برای اینکه کشور را از تحریم ظالمانه نجات دهیم و برای اینکه روابطمان را با دنیا براساس تعامل سازنده بنیانگذاری کنیم در این عرصه ورود کردهایم.»
پس از پیروزی درانتخابات نیز گفت: «پیام انتخابات ۱۳۹۲ سیاست خارجی پویا و فعال با جهان بود که البته همراه با احترام، منافع و حفظ حقوق متقابل است.»
براین اساس او بلافاصله پس از آغاز دوره ریاستجمهوریاش مذاکره جدی با قدرتهای بزرگ بهویژه آمریکا برای حل و فصل مناقشهی هستهای و برچیدن تحریمهای ایران را در دستور کار نخست دولت خود قرار دارد.
دو سال مذاکرات نفسگیر تیم سیاست خارجی روحانی با قدرتهای جهانی اکنون به هفتههای و روزهای پایانی خود نزدیک میشود. آگاهان میگویند اصولگرایان تندرو این روزها تمام نیروی خود را به کار گرفتهاند تا مانع از توافق دولت روحانی با قدرتهای جهانی شوند. تجمع و تحصن روزهای اخیر تندروها در شهرهای مختلف کشور بخشی از این تلاشهاست.
«مردم را برای جنگ آماده کنید!»
پایگاه خبری "آرمان پرس"، یکی از تریبونهای تندورهای اصولگرا، در مخالفت با سیاست دولت در مذاکرات هستهای، اعلام کرده که "قطعا جنگ خواهد شد" و از مسئولان کشور خواسته "مردم را برای جنگ و جهاد آماده کنند".
این وبسایت نوشته است: «این روزها و در زیر سایه افزایش تهدیدها و حتی تهدید اتمی کشورمان برای اولین بار در طول انقلاب اسلامی، مسئولان نه تنها برنامهای برای آمادگی مردم در مقابل این تهدیدها ندارند بلکه در اقدامی عجیب مردم را به فرار از جنگ و پناه بردن به دیپلماسی خنده که انتهای آن به هیچ عنوان مشخص نیست دعوت میکنند.
بیشتر بخوانید: صفحه ویژه پرونده هستهای ایران
به نظر این وبسایت اصولگرا، دولت روحانی هیچ اعتقادی به "جنگ" و "آمادهسازی" مردم ندارد، "اما نیروهای اصولگرا را چه شده است که در سکوتی خفتبار فرو رفتهاند و تلاشی برای تزریق نیروی جنگ و جهاد در مویرگهای جامعه نمیکنند؟"
"آرمانپرس" میافزاید: «تا به کی باید فریاد توافق سر داد و از جنگ فرار کرد؟ مباحث مذاکره و تحریم تا به کجا؟ چرا ملت را درگیر تورم و رفاه و بیمه کردهایم؟ و چرا هیچ کس خبری از جهاد پیش رو دم نمیزند؟ جهاد و جنگی که قطعا اتفاق خواهد افتاد.»
«کسبوکار تندروها در جنگ است»
یک روحانی طرفدار سیاستهای دولت اما میگوید ذات وجودی و کسب و کار گروههای تندرو در "جنگ و جنگطلبی است؛ حالا چه جنگ نرم، چه جنگ سرد، چه جنگ لفظی و چه جنگ با سلاح".
آیتالله محسن غرویان، یکی از استادان حوزه عملیه قم با اشاره به تجمعهای تندروها در روزهای اخیر به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت: «اینها (تندروها) میخواهند تمام مملکت را به این حالت جنگطلبی بکشانند و از صلح و آرامش و روابط حسنه و توافق، اصلا تنفر دارند، به طور ژنتیکی و ذاتی اینچنیناند و این تجمعها هم در راستای همین هدف است.»
غرویان افزود، همین چند ساعت پیش پیامکی برای من فرستادند که "مسئولان مملکت چرا مردم را برای جنگ آماده نمیکنند؟ فقط صحبت از توافق میکنند و صحبت از آرامش میکنند؛ مگر جنگ و جهاد در اسلام نداریم؟ باید مردم را برای جنگ هم آماده کرد؛ سخن از توافق و سبد کالا نباید باشد".
این استاد حوزه میگوید: «متأسفانه عدهای دنبال این تفکر خشونت و جنگ و زدوخورد با همه دنیا هستند و نمیخواهند توافق برقرار شود. مسئله دیگر هم این است که واقعا بسیاری از اینها درد مردم را درک نمیکنند و میگویند تحریم هیچ اثری ندارد. آن آقا هم در دولت قبل میگفت این قدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامهدانتان پاره شود و از این حرفها؛ اما الان همانها آمدهاند و میگویند تحریمها باید یکجا لغو شود.»
آیتالله غرویان معتقد است، هدف تندروها «شکست دادن مذاکرات و دولت در زمینه دیپلماسی خارجی است چراکه اینها از انتخابات ۹۲ به این طرف عقدهدار شدهاند؛ کاندیدای خودشان در آن انتخابات رأی نیاورده و به هر حال میخواهند این دولت را زمین بزنند».
Subscribe to:
Posts (Atom)