Tuesday 29 January 2013
Monday 28 January 2013
" راهیان نور" یا " راهیان مرگ " ؟!
" راهیان نور" یا " راهیان مرگ " ؟! | |
مسؤلین جنایت پیشه جمهوری متحجر اسلامی، فقط با کشته شدن هزاران نفر پیر و جوان ایرانی، در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق، کشتار همه روزه زندانیان ( چه سیاسی و چه از نوعی دیر)، و عدم رسیدگی به وضعیت زلزله زدگانی که هیچ کمک به موقعی از سوی حکومت منفور این رژیم دریافت نکردند؛ درنتیجه خیلی از این بی پناهان در اثر نبودن امکانات مختلف جان سپردند؛ و بسیاری دیگر از انواع ستمهائی که به ملت بی پناه ایران روا می دارند راضی نشده و نیستند. این دریوزگان بارگاه اهریمن، پس از آنکه امام کودن و راحل شان، جام زهر را نوشید( توسط شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی به او خورانده شد، تا با ادامه جنگ موافق نباشد و به آتش بس رضایت بدهد). نوشیدن آن جام زهر، به او <تحمیل گردید>؛ با خاتمه یافتن آن جنگ هشت ساله، که غیر از آنهمه کشتار زیانهای جبران ناپذیر دیگری را نیز به بار آورد. برای آنکه مردم ایران و سایر نقاط گیتی، به ریش ایشان پوزخند نزنند و نگویند: " شما که می خواستید از راه کربلا به قدس بروید؛ چطور شد که جام زهر را نوشیدید؟ " شروع کردند به راه اندازی برنامه سفرهای به سوی مناطق جنگی، که مردم را به جاهائی که عملیات جنگی بیشتر در آن مناطق رخ داده بود. با تدارک دیدن این برنامه های غیرضروری، باز هم تعداد زیادی از فرزندان ایران ر،ا به سوی مرگ و نیستی و تباهی می برند و جان آنها را به خطر می اندازند! این گروهها که با عنوان " راهیان نور" ، به نواحی غربی و جنوبی کشور برده می شوند؛ تا جاهائی را که در آن مکانها رزمندگان زیادی جان باخته اند و به دست صدامیان کشته شده اند. از افراد میانسال و یا مسن، کمتر در میان شان بوده، ولی نونهالان کودک و نوجوان و جوان های زیادی از سرزمین مان بوده و هستند؛ که تعداد زیادی از ایشان، هنگام سفر با کاروان " راهیان نور" ، در جاده های غیر قابل استفاده نقاط دور دست درون سرزمین مان ایران، با تصادفات و واژگون شدن خودروهای کهنه و قدیمی در این جاده ها، به جای نور و روشنائی، به سوی تاریکی گور رهسپار گشته و " راهیان مرگ " گردیده اند! هزاران ننگ و نفرین، بر کسانی که بارها دیده اند بر سر این اتوبوسها و مینی بوسها و سرنشینان خردسال آنها چه آمده است؟ اما همچنان عده ای را برای رهسپار نمودن به جایگاه مرگ و نیستی شان، با کاروان " راهیان نور" به سوی مسیرهای " راهیان مرگ " اعزام می دارند! مسؤل روابط عمومی " سپاه شهدا " آذربایجان غربی، خبر داده که اتوبوس حامل دانش آموزان پسر ارومیه ای،که برای بازدید عارم مناطق عملیاتی دفاع مقدس بوده اند دچار حادثه شد. این فرد که حق دوست نام دارد، در گفت و گو با ایسنا در این رابطه افزوده است: " بر اثر این حادثه ( واژگون شدن اتوبوس )، یکی از دانش آموزان فوت کرده و شانزده نفر بقیه نیز مجروح شده اند. " و البته چه بسا تعداد دیگری از مجروحان هم از این حادثه جان سالم به در نبرند و به جای ملاقات با نور، گور را در چند گامی خودشان ببینند! هزاران ننگ و نفرین، بر خانواده ها و پدران و مادرانی که اینهمه رویدادهای ناگوار را می بینند؛ اما همچنان اجازه می دهند، تا مسؤلان جنایتکار این رژیم ددمنش، عزیزان ایشان را با خودشان به سوی مرگ ببرند. اینان ( پدران و مادران این کشته شدگان) چرا به این حقیقت نمی اندیشند که وقتی خودشان همراه فرزندان شان نیستند؛ آنها را حتی با آشناترین کسانی که می شناسند؛ به سوی این سفرهای طولانی و مبهم نفرستند؟! شاید بگوئید که این افراد از مأموران حکومتی می ترسند، و به چنین اموری رضایت می دهند. گیریم این پاسخ درست باشد، بنابراین مفهومش این می شود که خودشان را از درگیر شدن با مسؤلان مدرسه فرزندشان کنار می کشند؛ اما اجازه می دهند که این اطفال بی گناه، به همراه چنین غولهای بی شاخ و دمی راهی دوردستها بشوند و در خطر بیفتند. خودشان با این جانوران وحشی درگیر بشوند بهتر است یا کودک و نوجوان شان؟ خیر، موضوع فقط ترس از حکومتی های جنایتکار نیست؛ موضوع حدود نود درصد یا بیشتر فرهنگی و اقتصادی است! نزد خودشان می اندیشند، این شانس بزرگی است که فرزند آنها، بدون پرداختن هزینه ای، به همراه هم کلاسی هایش به این اردوها برود. آری آنها نمی دانند که چه خواهد شد؟ هرگز نمی توانند تصور بکنند که کودک یا نوجوان شان، ممکن است از این سفر برنگردد. اما کم و بیش شنیده اند، که تاکنون چه تعداد از این اتوبوسها، با سرنشینانی به سن فرزندان ایشان، به سفر نور رفته اند و سر از گور در آوردند! مبارزه با حکومتی جبار و خونریز، دست گرفتن سلاح و یا رفتن به خیابانها و تظاهرات کردن نیست؛ همراهی نکردن با برنامه های این حرامزادگان سخیف، روی خوش نشان ندادن به مأموران آنها، که از بی سر و پا ترین اقشار جامعه بوده اند؛ یکی دیگر از راههای مبارزه با جلادان حکومت آخوندی است. حال که فرزند نازنین شان، در این سنین کودکی و نوجوانی، به خاطر بی خردی های سران رژیم، و عدم توانائی ایشان در اداره مملکت، جان شیرین را از دست می دهند و راهی گورستان می گردند؛ کدام یک از این جنایتکاران پاسخگوی این پدران و مادران خواهند بود؟ هیچیک، چون کسی نیست که از آنان بپرسد: " با عزیز من چه کردید؟ " ! زمستان 2571 آریائی هلند محترم مومنی روح |
بازداشت بیش از ۱۰ روزنامه نگار در تهران
بازداشت بیش از ۱۰ روزنامه نگار در تهران | |
شامگاه یکشنبه ۸ بهمن نیروهای امنیتی به دفاتر چندین روزنامه هجوم آورده و شماری از روزنامهنگاران شاغل در این روزنامهها را بازداشت کردهاند. روزنامههای آرمان، بهار، شرق، اعتماد و هفتهنامه آسمان از جملهی این نشریات هستند. به گزارش جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی ، بر اساس گزارشها مطهره شفیعی٬ دبیر سرویس سیاسی و نرگس جودکی٬ دبیر سرویس اجتماعی روزنامه آرمان، ریحانه طباطبایی و امیلی امرایی از روزنامه بهار، پوریا عالمی و پژمان موسوی از روزنامه شرق، ساسان آقایی٬ جواد دلیری، نسرین تخیری و احسان مازندرانی از روزنامه اعتماد، مهدی یزدانیخرم٬ اکبر منتجبی، صبا آذرپیک از هفتهنامه آسمان از جمله بازداشتشدگان هستند. شب گذشته نیز میلاد فدایی اصل٬ دبیر سرویس سیاسی خبرگزاری کار ایران (ایلنا) و سلیمان محمدی٬ دبیر سرویس حوادث روزنامه بهار بازداشت شده بودند. پیگیری های اولیه خبرنگار مهر درباره علت بازداشت این افراد حکایت از همکاری برخی از این افراد با رسانه های فارسی زبان به اصطلاح ضد انقلاب دارد. دادستانی انقلاب نیز اعلام نموده است به زودی اطلاعیه ای در این زمینه صادر خواهد کرد. دستگیری شمار زیادی از روزنامه نگاران در تهران در حالی صورت می گیرد که هفته گذشته محسنی اژه ای به شکلی تحویلی خبر از بازداشت روزنامه نگاران داده بود. وی در کنفرانس خبری هفته گذشته گفته بود: "برخی افراد از یک طرف در نشریات خودمان کار می کنند و از طرف دیگر با بیرون از کشور در ارتباطند." وی افزود: "ما اطلاعات و منابع موثقی داریم که برخی افراد از یک طرف در نشریات خودمان کار می کنند و از طرف دیگر با بیرون در ارتباط هستند حال اگر با این فرد برخورد کنیم در بوق می کنند که فلان روزنامه نگار را دستگیر کردند". اسامی و شمار خبرنگاران بازداشتشده هنوز قطعی نیست و ممکن است شمار بازداشتشدگان بیشتر از این تعداد باشد. http://parsdailynews.com/110612.htm | |
فراخوانی از طرف خانواده زندانی سیاسی ، حسین پناهی
فراخوانی از طرف خانواده زندانی سیاسی ، حسین پناهی | |
مردم شریف کردستان، احزاب سیاسی، شخصیتهای مستقل، روزنامه نگاران، سازمانهای حقوق بشری و دفاع از حقوق زندانیان سیاسی کرد و همه خوانندگان این فراخوان همچنان که مطلعید حدود 6 سال است که وضعیت کنونی ، دستگیری ، کشتن و تبعید و انواع فشارهای جسمی و روحی برای خانواده ما پیش آمده و خانواده ما در طول این 6 سال تحت فشار شدید اطلاعات ایران بوده که در این مدت دچار سختی ومشقتهای فروان شده ایم، اما در این مدت تنها پشتیبان ما، شما عزیزان بوده اید که تا به امروز خانواده ما توانسته است تاب تحمل اینهمه فشارها را بیاورد. در چند روز گذشته فشار دوباره برای تبعیدو اذیت و آزار خانواده ما در کردستان فزونی یافته ودر تازترین مورداین فشارو دسگتیریها 3 نفر از اعضای خانواده ما دستگیر شده و به دهها بارو به طرق مختلف از طرف اطلاعات تهدید شده ایم. شواهد نشان می دهد که این بار ریشه خانواده ما را از بیخ بکنند، هم اکنون همه اعضای خانواده ما دستگیر شده اند و شب گذشته پدرم از طرف اطلاعات احضار شده و از وی خواسته اند که محل اقامت خویش را ترک کنند، پدرم به دلیل فشارهای روحی تعادل خویش را ازدست داده وایشان را در بیهوشی به بیمارستان منتقل کرده اند. ما خانواده حسین پناهی به پشتیبانی شما مردم کردستان امید داریم، شما که در غم و شادی ما شریک بوداه اید. به اطلاع شما می رسانیم که ما خانواده حسین پناهی به هیچ قیمتی آماده نیستیم که محل اقامت خویش را تغییر داده و همه فشارها ی که در این سالها از طرف اطلاعات و سپاه پاسداران بر ما تحمیل شده را غیر مشروع و دور از انسانیت دانسته و از همه گروههای سیاسی و افراد مستقل ، روزنامه نگاران ، فعالان جامعه مدنی و همه سازمانهای دفاع از حقوق بشرو همه طیفهای کردستانی داخل و خارج کشور و افراد ساکن منطقه ، دوستان خواهانیم که پشتیبان ما بوده و صدای ما را به همه برسانند. با احترام خانواده حسین پناهی | |
گزارش ارسال شده به پارس دیلی نیوز |
پاسدار یحیی شرفی:670 سایت را فیلتر کردیم
پاسدار یحیی شرفی:670 سایت را فیلتر کردیم | |
فرمانده انتظامی آذربایجانغربی گفت: در 9ماه سال جاری 670 سایت غیراخلاقی توسط پلیس فتای آذربایجانغربی فیلتر شده است. پاسدار یحیی شرفی امروز در گفتوگو با سایت حکومتی فارس گفته:دشمن با نشانه گرفتن ارزشهای اخلاقی و با توطئهچینی برای افراد جامعه به ویژه جوانان در صدد ضربه زدن به کشور اسلامی ایران است. وی گفته: امروز مردم ما بیش از گذشته پایبند اخلاق اسلامی هستند و با حفظ وحدت و دشمنشناسی تمام بحرانها را پشت سر گذاشتهاند. شرفی با بیان اینکه دشمن با ورود و تبلیغات گسترده در فضای مجازی و اینترنت به دنبال اهداف شوم خود است، گفت: خرید و فروش فیلمهای غیراخلاقی و تبلیغ و عرضه داروهای غیر مجاز از جمله جرایم اینترنتی شایع هستند. فرمانده انتظامی آذربایجانغربی افزود: در 9 ماه سال جاری 670 سایت غیر اخلاقی توسط پلیس فتای آذربایجانغربی فیلتر شده است. وی فرهنگسازی در زمینه استفاده از وسایل ارتباطی از جمله اینترنت و ماهواره را بسیار مهم عنوان کرد و گفت: دشمن با تمام قدرت جنگ نرم را آغاز کرده است تا ارزشهای دینی و اسلامی را از ما بگیرد ولی هرگز به مقصود خود نخواهد رسید. شرفی ادامه داد: مبارزه با معضلات اجتماعی از جمله بدحجابی و وجود اراذل و اوباش توسط کارکنان فرماندهی نیروی انتظامی با جدیت تمام پیگیری میشود. |
ایران اسلام زده، خودکشی دختر جوان بعد از تجاوز آقازاده های ثروتمند به وی
ایران اسلام زده، خودکشی دختر جوان بعد از تجاوز آقازاده های ثروتمند به وی | |
تحقیقات ماموران پلیس در مورد مرگ مشکوک دختری که موردتعرض چند جوان ثروتمند قرار گرفتهبود در حالی در دستورکار قرار دارد که خانواده وی مدعی هستند این دختر خودکشی کردهاست. به گزارش سایت حکومتی شرق، ، دختر جوانی سههفته پیش به همراه مادرش به پلیس تهران مراجعه کرد و گفت توسط چهارجوان مورد آزارجنسی قرارگرفتهاست. این دختر 20ساله به پلیس گفت: شب گذشته در باشگاه ورزشی با چنددختر آشنا شدم که مدتی بود آنها را در باشگاه میدیدم. آنها به من گفتند در خانهشان میهمانی دارند و از من هم دعوت کردند در این میهمانی شرکت کنم. بعد از باشگاه به خانه آمدم و لباسهایم را پوشیدم و به آدرسی که داشتم رفتم. خانه بزرگی در بالای شهر تهران بود و میهمانان زیادی حضور داشتند. چندین پسر هم در آن میهمانی بودند. آنها به من نوشیدنی تعارف کردند و من برداشتم. یکدفعه احساس کردم بدنم بیحس شد. اصلا متوجه نبودم چه اتفاقی افتادهاست. وقتی به حالت عادی برگشتم، فهمیدم چهار پسرجوانی که در آن میهمانی بودند من را مورد آزار قرار دادهاند. خیلی حال بدی داشتم و حتی نمیتوانستم روی پاهایم بایستم، وقتی اعتراض کردم که چرا اینکار را با من کردند و تهدید کردم شکایت میکنم، مسخرهام کردند و گفتند خانوادههایی ثروتمند دارند و من هیچکاری نمیتوانم انجام بدهم. دختر جوان به پزشکیقانونی منتقل شد تا در مورد ادعای تجاوز مورد معاینه قرار گیرد. همچنین ماموران موظف شدند متهمان را شناسایی و بازداشت کنند. بعد از اینکه پزشکیقانونی نظر خود را اعلام کرد، پرونده با توجه به مطرح شدن ادعای تجاوز به شعبه 78 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. هیات قضات این شعبه به ریاست قاضی باقری تشکیل جلسه دادند تا پرونده را مورد بررسی قرار دهند. آنها با بررسی نظریه پزشکیقانونی متوجه شدند ادعای دخترجوان مبنی بر تجاوز، موردتایید قرارگرفته است. وقتی دستور بازداشت چهار مرد جوان و دخترانی که شاکی را اغفال کردهبودند، صادر شد پلیس به محل رفت و تحقیقات خود را آغاز کرد. ماموران متوجه شدند جوانانی که در خانه ویلایی بالای شهر تهران جمع شده بودند، همگی از خانوادههای بسیار ثروتمند تهرانی (آقازاده ها)بودند که آن خانه را با مبلغ بسیارگزافی اجاره کرده و تاکنون چندین پارتی در آنجا برگزار کردهاند. ماموران موفق شدند سهنفر از چهارمرد جوان را بازداشت کنند اما باوجود صدور حکم بازداشت، سه دختر و یک پسر جوان دیگر آنها توانستند متواری شوند. وقتی سهمرد جوان از سوی شعبه 78 مورد بازجویی قرارگرفتند مدعی شدند دختر شاکی خودش به برقراری رابطه با آنها تمایل داشت. یکی از این پسران گفت: ما به او پیشنهاد دادیم و او هم قبول کرد. این دختر، معتاد به انواع مواد مخدر است و آن روز هم مقدار زیادی مواد استفاده کردهبود و در حالیکه نشئه بود با ما رابطه برقرار کرد اما حالا که متوجه شده خانوادهای ثروتمند داریم، قصد دارد با این شکایت از ما پول بگیرد. دختر جوان این ادعا را رد کرد و گفت حاضر است آزمایش بدهد تا ثابت شود اعتیاد ندارد. به این ترتیب یکبار دیگر این دختر به پزشکی قانونی انتقال یافت و نتایج آزمایشها نشان داد او معتاد نیست و گفتههای سهمرد جوان کذب است. نتیجه این نظریه به شعبه 78 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و دستور ویژه برای بازداشت متهمان فراری از سوی این شعبه صادر شدهبود که مادر مقتول به قضات شعبه 78 خبر داد دخترش خودکشی کرده و پرونده در دادسرای جنایی تهران در حال رسیدگی است. در حالیکه پرونده تجاوز به دختر جوان در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی میشود، پرونده مرگ مشکوک این دختر نیز در اداره آگاهی تهران در حال بررسی است. زمانی که مادر این دختر به پلیس خبر داد که دخترش خودکشی کرده، یکهفته از شکایت او مبنی بر تجاوز میگذشت. این زن به ماموران گفت دخترش خود را از پشتبام خانه به پایین پرت کردهاست. او گفت: از وقتی دخترم موردتجاوز قرارگرفت وضعیت روحی خوبی نداشت و گفتههای تحقیرآمیز این پسران هم به شدت وضعیت او را به هم ریخت؛ البته من و پدرش فکر نمیکردیم او خودکشی کند، شب حادثه تصور میکردیم در اتاقش است که صدایی مهیب را شنیدیم. بیرون رفتیم و متوجه شدیم دخترم خودش را از پشتبام به حیاط پرت کردهاست. پلیس با توجه به شکایت قبلی دخترجوان تحقیقات ویژهای را درخصوص مرگ مشکوک او آغاز کرده و پرونده تجاوز نیز همچنان در شعبه 78 دادگاه کیفری استان تهران در حال رسیدگی است. |
دستگیری روزنامه نگاران در ایران برای سومین روز پیاپی ادامه دارد
دستگیری روزنامه نگاران در ایران برای سومین روز پیاپی ادامه دارد بازداشت روزنامه نگاران در ایران برای سومین روز پیاپی همچنان ادامه دارد. تا ساعت تنظیم این گزارش ۱۶ روزنامه نگار ایرانی در مجموع این سه روز توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده اند.
دوشنبه ۲۸-۱-۲۰۱۳، کیوان مهرگان روزنامه نگار اصلاح طلب که در سایت شفنا فعالیت می کرد و همچنین حسین یاغچی روزنامه نگار در هفته نامه آسمان بازداشت شده اند.
به گزارش العربیه، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی یکشنبه به ساختمان روزنامه های اصلاح طلب شرق، بهار، اعتماد، آرمان و هفته نامه آسمان یورش برده و ۱۱ تن از روزنامه نگاران را بازداشت کردند.
امیلی امرایی، ساسان آقایی، اکبر منتجبی، جواد دلیری، نسرین تخیری، میلاد فدایی اصل، مطهره شفیعی، نرگس جودمی، سلیمان محمدی، پژمان موسوی و پوریا عالمی، روزنامه نگارانی هستند که یکشنبه در محل کارشان بازداشت شده اند.
صبا آذرپیک خبرنگان پارلمانی پیشین روزنامه اعتماد و شماری از روزنامه های اصلاح طلب نیز شامگاه یکشنبه با یورش ماموران به خانه اش بازداشت شد.
سلیمان محمدی و میلاد فدایی اصل دو روزنامه نگاری هستند که شنبه پس از خروج از محل کارشان بازداشت شدند.
حکم بازداشت شماری دیگر از روزنامه نگاران صادر شده است که به دلیل حضور نداشتنشان در محل کار یا منزل هنوز دستگیر نشده اند.
از سویی خبرگزاری "مهر" به نقل از محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران گزارش داده است که اتهام روزنامه نگاران بازداشتی، مطبوعاتی نبوده است.
حسینی افزود: "در حال بررسی موضوع هستیم و بعد از جمعآوری اطلاعات زوایای این موضوع مشخص خواهد شد."
وی اضافه کرد: "هنوز بررسی دقیقی در مورد دلایل این مسئله انجام نشده و به محض تکمیل اطلاعات در این خصوص اطلاعرسانی خواهد شد."
http://www.parsdailynews.com/110635.htm
تشدید جنگ علی خامنهای، علیه روزنامهنگاران
تشدید جنگ علی خامنهای، علیه روزنامهنگاران | |
یکشنبه سیاه : دست کم ١٢ روزنامهنگار در کمتر از ٢٤ ساعت بازداشت شدندو تعدادی دیگر از روزنامهنگاران نیز باید در روزهای آینده خود را به شعبههای مختلف دادگاههای انقلاب و از این میان شعبه ٩ دادسرای فرهنگ و رسانه معرفی کنند. در تاریخ ٨ بهمن ١٣٩١ نیروهای قضایی – امنیتی با یورش به دفاتر چهار روزنامهی بهار، شرق، اعتماد، آرمان و هفتهنامه آسمان، پس از بازرسی محل و ضبط کامپیوتر و ابزارکار روزنامهنگاران برخی از اعضای تحریره این نشریات را بازداشت و به محل نامعلومی انتقال دادند. حکم بازداشت تعدادی دیگر از روزنامهنگاران نیز صادر شده است. کریستف دولوار دبیر اول گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام کرد :" تشدید سرکوب بی وقفهی روزنامه نگاران در ایران ادامه دارد، هنوز دوران ترور و سرکوبی که از فردای انتخابات مورد اعتراض خرداد ١٣٨٨ آغاز شد، به پایان نرسیده است. ٥ ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران، این بازداشتها هشداری روشن است! دهان و زبان روزنامهنگاران و رسانهها بسته خواهد شد." گزارشگران بدون مرز خواهان آزادی بدون فوری و بدون قید و شرط همهی روزنامهنگاران زندانی در ایران است. مقامات مسئول ایران باید به بازداشتهای خودسرانه و پی در پی که تنها هدفشان تضمین ثبات و ادامه حیات نظام است، پایان دهند. فرجام این اقدامات تنها شکست است. بنا بر اطلاعات جمعاوری شده از سوی گزارشگران بدون مرز، دست کم ١٢ روزنامهنگار در کمتر از ٢٤ ساعت بازداشت شدهاند. در تاریخ ٨ بهمن، ساسان آقایی، نسرین تخیری، جواد دلیری و امیلی امرایی، همکاران روزنامهاعتماد، مطهره شفیعی، نرگس جودکی و صبا آذرپیک از روزنامه آرمان، پوریا عالمی و پژمان موسوی از روزنامه شرق و اکبر منتجبی از هفتهنامه آسمان بازداشت شدند. در تاریخ ٧ بهمن نیز، میلاد فدایی اصل روزنامهنگار خبرگزاری ایلنا و سلیمان محمدی روزنامهنگار روزنامهی بهار در محل کار و منزل خود بازداشت شده بودند. منازل روزنامه نگاران بازداشت شده نیز از سوی نیروهای قضایی – امنیتی ساعت ها مورد بازرسی قرار گرفته و لوازم کار، دست نوشتهها و کامپیوترهای آنها مصادره شده است. تعدادی دیگر از روزنامهنگاران نیز باید در روزهای آینده خود را به شعبههای مختلف دادگاههای انقلاب و از این میان شعبه ٩ دادسرای فرهنگ و رسانه معرفی کنند. از ٢٢ دیماه به ویژه در تهران تعدادی از روزنامهنگاران از سوی اطلاعات سپاه پاسداران و وزرات اطلاعات، احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بودند. در بازجوییها از این روزنامهنگاران پرسشها چون " چه برنامه ای در انتخابات آینده دارید، از کدام نامزدها می خواهید حمایت کنید؟ و سوالات متعددی در باره سخنرانی ١٩ دی ماه رهبر جمهوری اسلامی پرسیده شده بود. علی خامنهای در این سخنرانی اعلام کرده بود "آن کسانی که راجع به انتخابات توصیههایی میکنند، حواسشان باشد به دشمن کمک نکنند. دائما نگویند انتخابات باید آزاد باشد. از اول انقلاب ۳۴ انتخابات داشتیم. کدامش آزاد نبوده است؟ " در تاریخ ٢ بهمن غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل جمهوری اسلامی ایران در نشست مطبوعاتی اعلام کرده بود : " براساس اطلاعاتی که از منابع موثق به دست من رسیده است، متأسفانه عدهای از روزنامهنگاران امروز جدای آنکه در روزنامههای کشور قلم میزنند دستشان در دست غربیها و ضد انقلاب است." |
Monday 21 January 2013
هشدار نسبت به "رشد خداناباوری و بیدینی" در ایران
حکومت جمهوری اسلامی ایران در عمر بیش از سه دههای خود تلاش کرده است اقتصاد، فرهنگ، سیاست و حتی علم و دانش را "اسلامی" کند. در این شرایط گزارشهایی از افزایش "خداناباوری و بیدینی" در میان ایرانیان منتشر شده است.
وبسایت خبری "بازتاب امروز" در گزارشی که روز شنبه (۱۹ ژانویه/ ۳۰ دی) منتشر کرد از گسترش روزافزون تظاهر به خداناباوری در شبکههای اجتماعی توسط نسل جوان ایرانی خبر داد. این گزارش تصریح میکند که در سالهای اخیر "ترویج خرافات از سوی برخی مسئولان و رسانهها به طور رسمی" انجام میشود و این موضوع موجب شده که مردم و جوانان از دین زده شوند.
به نوشته سایت بازتاب امروز، حوادث سال ۱۳۸۸ خورشیدی و "استفاده حداکثری از دین و باورهای مذهبی برای مقابله با معترضان" موجب شد تا بیدینی به صورت یک "سونامی" در میان جوانان افزایش یابد، به نحوی که تعداد زیادی از افراد عدم باور خود به دین و یا حتی خدا را به شکلی علنی در شبکههای اجتماعی ابراز میکنند.
نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران در خردادماه سال ۱۳۸۸ با اعتراضات صدها هزار نفری روبرو شد؛ اعتراضاتی که کشتهشدن دهها نفر و حکم زندان طویلالمدت برای برخی از معترضان و فعالان سیاسی منتقد حکومت را در پی داشتند.
سران مذهبی حکومت ایران مخالفان خود را متهم به ضدیت با مبانی دینی و اسلامی میکنند. در همین حال محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی، و برخی از روحانیان نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی در سالهای اخیر از "نزدیکبودن ظهور امام دوازدهم شیعیان" خبر دادهاند؛ امری که با انتقاد برخی از روحانیان سنتی روبرو شده است.
افزایش اینگونه اظهار نظرها موجب شده است که برخی از ایرانیان در فضای مجازی به نقد جدی یا همراه با طنز اعتقاداتی از این دست بپردازند.
از هاله نور تا رمال مخصوص دولت
محمود احمدینژاد نیز از جمله کسانی است که در هفت سال گذشته بارها به ترویج اعتقادات خرافی متهم شده است. پیشتر انتشار فیلم اظهارات وی در دیدار با جوادی آملی، یک روحانی بلندپایه ایرانی، خبرساز شد.
رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران پس از بازگشت از اولین سفرش به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل مدعی شد که یک "هاله نور" در تمام مدت سخنرانی وی را احاطه کرده است. محمود احمدینژاد بعدها بیان چنین اظهاراتی را رد کرد.
در چند سال اخیر و با بالا گرفتن اختلاف میان رئیس دولت و رهبر جمهوری اسلامی، برخی از رسانههای "اصولگرا" از حضور و کمکگرفتن از رمالان در دولت خبر دادند. به گفته مسئولان قضایی جمهوری اسلامی، چند نفری هم در این رابطه دستگیر شدند. برخی از خبرگزاریها نیز اظهارات فردی را منتشر کردند که متهم بود با کمک رمالی ضمن همکاری با برخی از نزدیکان محمود احمدینژاد، از صدها زن سوء استفاده جنسی کرده است.
پیشتر هم میرحسین موسوی، یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم، در تبلیغات انتخاباتی دولت محمود احمدینژاد را "دولت رمالی و کفبینی" خوانده بود؛ ادعایی که با انتقاد شدید رهبر جمهوری اسلامی نیز روبرو شد.
از دامان مذهب به آغوش "الحاد و ارتداد"
به نوشته سایت بازتاب امروز، حوادث سال ۱۳۸۸ خورشیدی و "استفاده حداکثری از دین و باورهای مذهبی برای مقابله با معترضان" موجب شد تا بیدینی به صورت یک "سونامی" در میان جوانان افزایش یابد، به نحوی که تعداد زیادی از افراد عدم باور خود به دین و یا حتی خدا را به شکلی علنی در شبکههای اجتماعی ابراز میکنند.
نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران در خردادماه سال ۱۳۸۸ با اعتراضات صدها هزار نفری روبرو شد؛ اعتراضاتی که کشتهشدن دهها نفر و حکم زندان طویلالمدت برای برخی از معترضان و فعالان سیاسی منتقد حکومت را در پی داشتند.
سران مذهبی حکومت ایران مخالفان خود را متهم به ضدیت با مبانی دینی و اسلامی میکنند. در همین حال محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی، و برخی از روحانیان نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی در سالهای اخیر از "نزدیکبودن ظهور امام دوازدهم شیعیان" خبر دادهاند؛ امری که با انتقاد برخی از روحانیان سنتی روبرو شده است.
افزایش اینگونه اظهار نظرها موجب شده است که برخی از ایرانیان در فضای مجازی به نقد جدی یا همراه با طنز اعتقاداتی از این دست بپردازند.
از هاله نور تا رمال مخصوص دولت
محمود احمدینژاد نیز از جمله کسانی است که در هفت سال گذشته بارها به ترویج اعتقادات خرافی متهم شده است. پیشتر انتشار فیلم اظهارات وی در دیدار با جوادی آملی، یک روحانی بلندپایه ایرانی، خبرساز شد.
رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران پس از بازگشت از اولین سفرش به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل مدعی شد که یک "هاله نور" در تمام مدت سخنرانی وی را احاطه کرده است. محمود احمدینژاد بعدها بیان چنین اظهاراتی را رد کرد.
در چند سال اخیر و با بالا گرفتن اختلاف میان رئیس دولت و رهبر جمهوری اسلامی، برخی از رسانههای "اصولگرا" از حضور و کمکگرفتن از رمالان در دولت خبر دادند. به گفته مسئولان قضایی جمهوری اسلامی، چند نفری هم در این رابطه دستگیر شدند. برخی از خبرگزاریها نیز اظهارات فردی را منتشر کردند که متهم بود با کمک رمالی ضمن همکاری با برخی از نزدیکان محمود احمدینژاد، از صدها زن سوء استفاده جنسی کرده است.
پیشتر هم میرحسین موسوی، یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم، در تبلیغات انتخاباتی دولت محمود احمدینژاد را "دولت رمالی و کفبینی" خوانده بود؛ ادعایی که با انتقاد شدید رهبر جمهوری اسلامی نیز روبرو شد.
از دامان مذهب به آغوش "الحاد و ارتداد"
"بازتاب امروز" در بخش دیگری از گزارش یادشده میافزاید تعداد زیادی از کسانی که در شبکههای اجتماعی در توصیف اعتقادات دینی خود از واژه "غیر معتقد" استفاده میکنند، در خانوادههای مذهبی به دنیا آمدهاند، این روند با وجود این در حال گسترش است. این گزارش همچنین از افزایش تعداد دختران و زنانی خبر میدهد که تصاویر بیحجاب خود را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند.
این وبسایت خبری مدعی است: «برخی افراد نیز با بهرهگیری از زمینه دلزدگی جوانان از سوءاستفاده از دین، به صورت متمرکز و سازماندهیشده به تئوریزه کردن خداناباوری در میان جوانان پرداخته و با ترجمه و طرح نوشتهها و اشکالات وارده از سوی خداناباوران در غرب، سعی در تثبیت این نوع عقیده در میان اعضای ایرانی شبکههای اجتماعی دارند».
اما برخی از جامعهشناسان میگویند این اتفاق واکنش به فضایی است که درون کشور وجود دارد و نسل جوان ایرانی نسبت به آن معترض است. به باور این کارشناسان، ایرانیان در فضای مجازی هویت واقعی و دیدگاهها و سبک زندگیای را به نمایش میگذارند که به آن باور دارند، در حالی که در زندگی روزمره باید این "من واقعی" را به علت فشارهای حکومت انکار یا مخفی کنند.
سایت بازتاب امروز نیز در بخشی از گزارش مزبور به تاثیر عملکرد حکومت جمهوری اسلامی و فضای حاکم بر جامعه ایران به عنوان یکی از دلایل گسترش خداناباوری و بیدینی تاکید میکند: «زدگی از سوءاستفاده از دین و استفاده ابزاری و حداکثری از نفوذ دین در جامعه ایران برای تامین مقاصد سیاسی و اقتصادی در کنار دامنزدن به خرافات از سوی برخی محافل مذهبی و رسمی موجب بروز بستر این گرایش به بیدینی و خداناباوری شده است».
"خداناباوران در حکومت الهی"
نشریه آلمانی "دی تسایت" در اکتبر سال گذشته میلادی (۲۰۱۲) در نسخه آنلاین خود در گزارشی زیر عنوان "به عنوان یک خداناباور در حکومت الهی" به بررسی افزایش آتئیسم در ایران پرداخت. تهیهکننده این گزارش در این باره با برخی از جوانان در ایران گفتوگو کرده که گرچه در خانوادههای مذهبی بزرگ شدهاند، اما دیگر اعتقادی به وجود خالق ندارند.
این گزارش همچنین نگاهی دارد به زندگی دوگانه یک "بیخدا" در کشوری با حکومت اسلامی که در ادبیات قضایی اسلام به عنوان ملحد یا مرتد شناخته میشود و میتواند با مجازات مرگ روبرو گردد.
در بخش دیگری از این گزارش به حضور و فعالیت خداناباوران ایران در فضای مجازی اشاره شده است؛ فضایی که به آنها اجازه میدهد با هویت جعلی و بدون آنکه خطر تعقیب قضایی و مجازاتهای سخت تهدیدشان کند، به بحث در مورد عقاید خود بپردازند. در یک نمونه ذکر شده، صفحهای مختص به ناباوران با عنوان "کانون آگنوستیکها و آتئیستهای ایران" بیش از ۳۸هزار دنبالکننده دارد
.
اعتراض زندانیان سیاسی اوین به تبعید ابوالفضل قدیانی
شماری از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در نامهای به صادق لاریجانی نسبت به تبعید ابوالفضل قدیانی به زندان قزل حصار کرج اعتراض کردند. سایتهای مخالف دولت همچنین از تبعید یک زندانی دیگر به زندان رجایی شهر خبر میدهند.
روز یکشنبه ( ۱ بهمن/۲۰ ژانویه) سایت خبری کلمه، نامه ۳۹ زندانی سیاسی زندان اوین را منتشر کرد که در آن خطاب به رییس قوه قضاییه ایران نسبت به اعمال فشار و تبعید برخی زندانیان سیاسی و عقیدتی اعتراض شده است.
به گفته این زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین، ابوالفضل قدیانی از تاریخ ۲۵ دی ماه "بدون رعایت ضوابط قانونی و با نقض آشکار مقررات و قوانین جاری" از بند ۳۵۰ اوین به زندان قزل حصار منتقل شده است. این نامه تصریح میکند که در زندان قزل حصار هیچ زندانی سیاسی وجود ندارد و محل نگهداری زندانیان مواد مخدر و خطرناک است.
زندان اوین در تهران، محل نگهداری شماری از زندانیان سیاسی
امضا کنندگان این نامه با اشاره به اینکه در پی افشای "شکنجههای منجر به قتل" ستار بهشتی توسط تعدادی از زندانیان بند ۳۵۰ برخوردها و محدودیتها افزایش یافته است از رییس قوه قضاییه ایران خواستهاند "ضمن اصلاح خطاهای صورت گرفته"، نسبت به بازگرداندن زندانیان منتقل شده به دیگر زندانها و همچنین توقف سیاستها "خودسرانه و غیر قانونی" اقدام کند.
فشار به مسنترین زندانی سیاسی ایران
ابوالفضل قدیانی که با ۶۷ سال سن مسنترین زندانی سیاسی ایران محسوب میشود. وی یکی از اعضای برجسته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است که در پی انتخابات جنجالبرانگیز ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ دستگیر و به اتهام توهین به آیتالله خامنهای و محمود احمدینژاد به سه سال زندان محکوم شد.
پیشتر وی در نامهای از بند ۳۵۰ زندان اوین خطاب به صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه درباره خبر احتمال تبعید خود نوشت: «اگر هدف شما این است که با این تهدیدات مرا از بیان دیدگاههایم باز دارید، بدانید که من قبل از انقلاب در رژیم شاه زندانی سیاسی بودهام و شکنجههای آن رژیم را تجربه کردهام و به حبس ابد محکوم شدهام و پس از سالها تحمل زندان به لطف مجاهدتها و مبارزات مردم و سقوط آن رژیم استبدادی آزادی خود را باز یافتم.»
تبعید و انفرادی برای چند زندانی سیاسی و عقیدتیقدیانی همچنین در اطلاعیهای اخیراَ پیشنهاد داد که روز "نهم دی ماه" که از طرف حکومت روز "غلبه بر فتنه" لقب گرفته، روز "نکبت استبداد دینی" نامگذاری شود زیرا این روز "نمایشدهنده حقارت و واماندگی استبداد در برابر خواست آزادیخواهانه ملت ایران است".
در بخش دیگری از نامه زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین به رییس قوه قضاییه به انتقال تعدادی از دراویش گنابادی زندانی در این بند به سلول انفرادی اشاره شده است: «هفت نفر از دیگر زندانیان این بند که از دراویش مظلوم نعمت اللهی که خود حقوقدان و وکیل دادگستری هستند… برخلاف قانون به سلولهای انفرادی منتقل کردهاند که هنوز از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست.»
امضا کنندگان این نامه خطاب به صادق لاریجانی میافزایند: «قدیانی و دیگر همبندهای ما قربانی ایستادگیشان در برابر خودکامگی و اقدامات خلاف قانون قضات و ضابطین قضایی از جمله دستور غیر قانونی ابوالقاسم صلواتی شدهاند، که شما مدیریت آنها را بر عهده دارید.»
در خبری دیگر سایت کلمه گزارش داد که مهدی تحققی عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز از زندان اوین به رجایی شهر کرج تبعید شده است. پیشتر محمد سیفزاده حقوقدان و مصطفی نیلی فعال دانشجویی نیز از اوین به زندان رجایی شهر کرج تبعید شده بودند.
ترانهای به یاد ندا آقا سلطان از هاوایی
جهان موسیقی نگاه "ندا" را فراموش نکرده است؛ این بار یک خوانندهی زن اهل هاوایی به یاد ندا آقا سلطان میخواند. او در صفحهی فیسبوک خود در بارهی او مینویسد: «ندا سرچشمهی الهام من، ما و همهی بشریت است.»
کاوهی (Kawehi) خوانندهی جوانی از اهالی هاییتی است که یک بار دیگر نام ندا آقا سلطان را با ویدئوی ترانهای که ۱۷ ژانویه در یوتیوب منتشر ساخت، در یادها زنده کرد. این ویدئو تا بهحال میلیونها بار کلیک خورده است و ظاهرا ارتش سایبری جمهوری اسلامی نیز برای حذف آن فعال شده است.
این خوانندهی جوان که تا کنون بیش از ۲۰۰ اجرا در پلاتفرمهای متعدد داشته است، در این باره مینویسد: «پس از انتشار ویدئوی "ندا" ایمیلهای نفرتانگیز زیادی دریافت کردهام که از من میخواهند آن را حذف کنم. من نمیخواهم به یک به یک این افراد جواب بدهم. پاسخ من ولی این است: "نه".»
ندا آقاسلطان
ندا؛ نماد دموکراسی
کاوهی که در سال ۲۰۱۱ در مجلهی موسیقی "۱۰۰ آهنگ و خوانندهی ناشناخته" معرفی شده، دربارهی انگیزهی سرودن ترانهای برای ندا در صفحه فیس بوک خود مینویسد: «ندا به چهرهی جنبش دموکراسی و صدای زنان در ایران بدل شده است... پس از ساعتها تحقیق دربارهی زندگی او، تصمیم گرفتم من هم به او پاسخ بدهم.»
این خوانندهی ساکن لس آنجلس که به سرودن اشعار صمیمانه و خلق نواهای سادهی بیادماندنی که اغلب با گیتار همراهی میشوند، معروف است، در ترانهی خود، ابتدا به شرح چگونگی کشتهشدن ندا میپردازد و آن را با واژهها و عکسهایی گویا به تصویر میکشد. فیلم اصلی اصابت گلوله به ندا که با تلفن همراه فیلمبرداری شده،هنگام اجرای ترانه در پسزمینهی ویدئو پخش میشود. کاوهی در صفحه فیس بوک خود مینویسد: «من در مونتاژ ویدئویی خودم از عکسهای واقعی که به عنوان سند خیلی حساس و مهماند، استفاده کردهام. ندا سرچشمهی الهام من، ما و همهی بشریت است.»
کاوهی در بارهی چگونگی سرودن ترانه و تنظیم آهنگ این ویدئو مینویسد: «در جریان تحقیق دربارهی زندگی ندا به این نتیجه رسیدم که نمیتوانم یک ترانهی عاشقانهی احساسی هجو در این خصوص بنویسم. مهم در این فاجعه صداهایی هستند که باید شنیده شوند.»
"صدایی باید شنیده شود"
کاوهی این مضمون را در ترانهاش در این بند بازگو میکند:
«من مسئولم
و میدانم که اکنون
قانونها ساده بودند؛
تو آنچه مجاز است را بهجا گذاشتی
صدایی باید شنیده شود.
تو به من نشان دادی چرا و چگونه»
ترجیعبند این ترانه ندا را به عنوان "چهرهی جنبش دموکراسی ایران" مخاطب قرار میدهد:
«تو میتوانی چشمهای مرا داشته باشی
ولی سنگهایت را در باغچهی خود بجای بگذار
رودخانهات، جادهات
تو میتوانی چشمهای مرا داشته باشی
تو میتوانی بخواهی راهی که من هموار میکنم
به نبرد با خدای تو بیانجامد»
اعتراض به همرهان ندا
در بند دیگر کاوهی، از همرهان ندا با انتقاد یاد میکند:
«آنان ترا رفته و صامت میخواهند
ترا شهید میخوانند و میگذارند که خشونت در خیابانها بیداد کند
کاری کن سخت
تا این دروغ دربارهی تو
بیارامد
آنان بودند که گفتند: "ندا نترس، نترس"
"ندا، با من بمان، بمان"»
رضایت از نتیجهی کار
کاوهی که ویدئوهای خود را معمولا در پلاتفرمهای CBS News Most Viral Videos, Vimeo, Booooooom! Sony Music پخش میکند، دربارهی چگونگی ساختن آخرین کار خود، میگوید: «من و پل، مسئول این ویدئو هستیم. شعر و آهنگ ترانه، کار من است. من میخواستم که همه چیز ساده باشد. تنها یک رسانه؛ من و پل با دوربیناش. کاری کم خرج که به یک گروه فیلمبرداری نیاز نداشته باشد.»
این خوانندهی جوان ضمن شرح امکانات محدود و نحوهی استفاده از آنها مینویسد: «ما از همه امکاناتی که در اختیار داشتیم، استفاده کردیم و کوشیدیم کار خوب از آب درآید. من از نتیجهی آن راضی و خوشحالم.»
برخی از کامنتنویسهای یوتیوب هم از کار کاوهی راضی و خوشحالند و از جمله مینویسند: «خیلی خوبست که مرگ ندا در سراسر جهان انعکاس پیدا میکند. مرگ ندا هر چند تلخ و دردناک بود، ولی این فایده را داشت که دنیا فهمید، چه اتفاقهایی در ایران میافتد. وقتی رژیم ملاها بربیفتد، باید در سالروز مرگ ندا از او، از همهی انسانهایی که مانند او برای پاسداری از حقوق بشر جان دادند، یاد کرد.»
برخی از کامنتنویسها هم ساختن این ویدئو را "بیربط" میدانند: «برای زندانیان گونتانامو آواز بخوون. ایران به تو ربطی نداره.»
برای مشاهده این ویدئو از لینک زیر استفاده کنید:
DW.DE
دو جوان به اتهام "زورگیری" در ملاءعام به دار آویخته شدند
حکم اعدام دو جوان که فیلم "زورگیری" آنها در اینترنت منتشر شده بود در ملاء عام در پارک هنرمندان تهران اجرا شد. بکارگیری "خشونت برهنه" در ایران بارها مورد انتقاد نهادهای داخلی و بینالمللی واقع شده است.
علیرضا مافیها و محمدعلی سروری که فیلم "زورگیری" آنان با قمه در پایگاه اینترنتی یوتیوب منتشر شده بود، صبح یکشنبه (۲۰ ژانویه / اول بهمن) به دار آویخته شدند. شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران در جلسهی علنی نهم دیماه این دو را به اتهام "محاربه و افساد فیالارض" به اعدام محکوم کرده بود. این حکم سپس در دیوان عالی کشور تأیید شد.
در سالهای اخیر نمایش عمومی "اراذل و اوباش" نیز به یکی از برنامههای پلیس جمهوری اسلامی برای "ارتقاء امنیت اجتماعی" تبدیل شده است. به گفته پلیس تهران ۹۵ درصد "اراذل" دستگیر شده در طرح موسوم به "امنیت محلهمحور" کمتر از ۲۵ سال دارند. به گفته مقامات انتظامی ایران طرح یادشده برای برخورد قضایی با "اراذل و اوباش" در محلات است. بیشتر تخلفات در این محدوده شامل جرایمی نظیر «زورگیری، قمهکشی، مشروبخواری، فروش خرد مواد مخدر، مزاحمت وسرقت» میشود.مافیها و سروری در آذر ماه سال جاری با همدستی ۲ تن دیگر از یک شهروند تهرانی سرقت و او را با قمه زخمی کردند. سن هر چهار متهم کمتر از ۲۵ سال ذکر شده است. تصاویر این اقدام توسط دوربین امنیتی ساختمان ضبط و به سرعت در فضای مجازی منتشر شد. همدستان دو شهروند اعدامشده نیز به تحمل ۱۰ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۵ سال تبعید به یکی از شهرستانهای دورافتاده محکوم شدند.
انتشار تصاویر این "زورگیری" با واکنشهای منفی فراوانی در فضای مجازی روبرو شد. بسیاری "زورگیری در روز روشن در پایتخت" را به ناامنی جامعهی ایران تعبیر کردند.
"کاهش سن جرم به زیر ۲۵ سال"
"پارک هنرمندان" صبح روز یکشنبه تبدیل به محل اجرای حکم اعدام شد؛ چند نفر برای تماشای صحنه خشونت از درخت بالا رفتهاند
در جمهوری اسلامی ایران از جمله برای جرایمی همچون قتل، سرقت مسلحانه یا قاچاق مواد مخدر حکم اعدام در نظر گرفته میشود. نسبت تعداد اعدامهای سالیانه به جمعیت ایران، این کشور را در رتبهی نخست شمار اعدام در جهان قرار داده است. افزایش ناهنجاریهای اجتماعی، کاهش سن بزهکاری و رتبه ایران در شما اعدامها نشان میدهند که احکام سنگین یا اجرای آنها در انظار عمومی نتوانسته اثر محسوسی بر کاهش جرایم داشته باشد. اجرای احکامی چون اعدام یا زدن شلاق در ملاءعام نیز از این قاعده مستثنی نیست.
لزوم احترام به حیثیت انسانی متهم
حفظ حرمت شخصی افراد دستگیرشده نیز از مواردی است که ظاهرا از دید مقامهای قضایی و انتظامی جمهوری اسلامی ارزش چندانی ندارد. نمایش خیابانی "اوباش" یا اجرای حکم اعدام در ملاءعام بارها مورد انتقاد نهادهای داخلی و بینالمللی بودهاند. عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر، اخیرا به دویچه وله گفت که چرخاندن "اوباش" در شهر تنها امری خلاف کرامت و حیثیت انسانی نیست، بلکه در چارچوب قوانین کنونی ایران نیز جرم محسوب میشود.
به اعتقاد جامعهشناسان، استفاده از خشونت برهنه در برابر دیدگان شهروندان نه تنها اثر بازدارنده ندارد، بلکه با کاهش قبح اعمالی از این دست، زمینهی گسترش خشونت در بطن جامعه را فراهم میکند؛ خشونتی که هر از گاهی در قالب حادثهای تکاندهنده ظاهر میشود. یکی از این حوادث که واکنشهای فراوانی را برانگیخت، اخیرا در تهران رخ داد. ظهر روز ۲۴ مهرماه در خیابان مدنی تهران جوانی ۲۲ ساله در حالی که یک چاقوی قصابی در دست داشت، در خیابان میدوید و به رهگذران حمله میکرد. او در مدت کوتاهی ۱۱ تن را زخمی کرد.
فرد ضارب پس از مدت کوتاهی در قم دستگیر شد و برای "عبرت" دیگران در محل حادثه در معرض دید عموم قرار داده شد.
هشدار نسبت به "رشد خداناباوری و بیدینی" در ایران
حکومت جمهوری اسلامی ایران در عمر بیش از سه دههای خود تلاش کرده است اقتصاد، فرهنگ، سیاست و حتی علم و دانش را "اسلامی" کند. در این شرایط گزارشهایی از افزایش "خداناباوری و بیدینی" در میان ایرانیان منتشر شده است.
وبسایت خبری "بازتاب امروز" در گزارشی که روز شنبه (۱۹ ژانویه/ ۳۰ دی) منتشر کرد از گسترش روزافزون تظاهر به خداناباوری در شبکههای اجتماعی توسط نسل جوان ایرانی خبر داد. این گزارش تصریح میکند که در سالهای اخیر "ترویج خرافات از سوی برخی مسئولان و رسانهها به طور رسمی" انجام میشود و این موضوع موجب شده که مردم و جوانان از دین زده شوند.
به نوشته سایت بازتاب امروز، حوادث سال ۱۳۸۸ خورشیدی و "استفاده حداکثری از دین و باورهای مذهبی برای مقابله با معترضان" موجب شد تا بیدینی به صورت یک "سونامی" در میان جوانان افزایش یابد، به نحوی که تعداد زیادی از افراد عدم باور خود به دین و یا حتی خدا را به شکلی علنی در شبکههای اجتماعی ابراز میکنند.
نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران در خردادماه سال ۱۳۸۸ با اعتراضات صدها هزار نفری روبرو شد؛ اعتراضاتی که کشتهشدن دهها نفر و حکم زندان طویلالمدت برای برخی از معترضان و فعالان سیاسی منتقد حکومت را در پی داشتند.
سران مذهبی حکومت ایران مخالفان خود را متهم به ضدیت با مبانی دینی و اسلامی میکنند. در همین حال محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی، و برخی از روحانیان نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی در سالهای اخیر از "نزدیکبودن ظهور امام دوازدهم شیعیان" خبر دادهاند؛ امری که با انتقاد برخی از روحانیان سنتی روبرو شده است.
افزایش اینگونه اظهار نظرها موجب شده است که برخی از ایرانیان در فضای مجازی به نقد جدی یا همراه با طنز اعتقاداتی از این دست بپردازند.
از هاله نور تا رمال مخصوص دولت
محمود احمدینژاد نیز از جمله کسانی است که در هفت سال گذشته بارها به ترویج اعتقادات خرافی متهم شده است. پیشتر انتشار فیلم اظهارات وی در دیدار با جوادی آملی، یک روحانی بلندپایه ایرانی، خبرساز شد.
رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران پس از بازگشت از اولین سفرش به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل مدعی شد که یک "هاله نور" در تمام مدت سخنرانی وی را احاطه کرده است. محمود احمدینژاد بعدها بیان چنین اظهاراتی را رد کرد.
در چند سال اخیر و با بالا گرفتن اختلاف میان رئیس دولت و رهبر جمهوری اسلامی، برخی از رسانههای "اصولگرا" از حضور و کمکگرفتن از رمالان در دولت خبر دادند. به گفته مسئولان قضایی جمهوری اسلامی، چند نفری هم در این رابطه دستگیر شدند. برخی از خبرگزاریها نیز اظهارات فردی را منتشر کردند که متهم بود با کمک رمالی ضمن همکاری با برخی از نزدیکان محمود احمدینژاد، از صدها زن سوء استفاده جنسی کرده است.
پیشتر هم میرحسین موسوی، یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم، در تبلیغات انتخاباتی دولت محمود احمدینژاد را "دولت رمالی و کفبینی" خوانده بود؛ ادعایی که با انتقاد شدید رهبر جمهوری اسلامی نیز روبرو شد.
از دامان مذهب به آغوش "الحاد و ارتداد"
به نوشته سایت بازتاب امروز، حوادث سال ۱۳۸۸ خورشیدی و "استفاده حداکثری از دین و باورهای مذهبی برای مقابله با معترضان" موجب شد تا بیدینی به صورت یک "سونامی" در میان جوانان افزایش یابد، به نحوی که تعداد زیادی از افراد عدم باور خود به دین و یا حتی خدا را به شکلی علنی در شبکههای اجتماعی ابراز میکنند.
نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران در خردادماه سال ۱۳۸۸ با اعتراضات صدها هزار نفری روبرو شد؛ اعتراضاتی که کشتهشدن دهها نفر و حکم زندان طویلالمدت برای برخی از معترضان و فعالان سیاسی منتقد حکومت را در پی داشتند.
سران مذهبی حکومت ایران مخالفان خود را متهم به ضدیت با مبانی دینی و اسلامی میکنند. در همین حال محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی، و برخی از روحانیان نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی در سالهای اخیر از "نزدیکبودن ظهور امام دوازدهم شیعیان" خبر دادهاند؛ امری که با انتقاد برخی از روحانیان سنتی روبرو شده است.
افزایش اینگونه اظهار نظرها موجب شده است که برخی از ایرانیان در فضای مجازی به نقد جدی یا همراه با طنز اعتقاداتی از این دست بپردازند.
از هاله نور تا رمال مخصوص دولت
محمود احمدینژاد نیز از جمله کسانی است که در هفت سال گذشته بارها به ترویج اعتقادات خرافی متهم شده است. پیشتر انتشار فیلم اظهارات وی در دیدار با جوادی آملی، یک روحانی بلندپایه ایرانی، خبرساز شد.
رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران پس از بازگشت از اولین سفرش به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل مدعی شد که یک "هاله نور" در تمام مدت سخنرانی وی را احاطه کرده است. محمود احمدینژاد بعدها بیان چنین اظهاراتی را رد کرد.
در چند سال اخیر و با بالا گرفتن اختلاف میان رئیس دولت و رهبر جمهوری اسلامی، برخی از رسانههای "اصولگرا" از حضور و کمکگرفتن از رمالان در دولت خبر دادند. به گفته مسئولان قضایی جمهوری اسلامی، چند نفری هم در این رابطه دستگیر شدند. برخی از خبرگزاریها نیز اظهارات فردی را منتشر کردند که متهم بود با کمک رمالی ضمن همکاری با برخی از نزدیکان محمود احمدینژاد، از صدها زن سوء استفاده جنسی کرده است.
پیشتر هم میرحسین موسوی، یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم، در تبلیغات انتخاباتی دولت محمود احمدینژاد را "دولت رمالی و کفبینی" خوانده بود؛ ادعایی که با انتقاد شدید رهبر جمهوری اسلامی نیز روبرو شد.
از دامان مذهب به آغوش "الحاد و ارتداد"
"بازتاب امروز" در بخش دیگری از گزارش یادشده میافزاید تعداد زیادی از کسانی که در شبکههای اجتماعی در توصیف اعتقادات دینی خود از واژه "غیر معتقد" استفاده میکنند، در خانوادههای مذهبی به دنیا آمدهاند، این روند با وجود این در حال گسترش است. این گزارش همچنین از افزایش تعداد دختران و زنانی خبر میدهد که تصاویر بیحجاب خود را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند.
این وبسایت خبری مدعی است: «برخی افراد نیز با بهرهگیری از زمینه دلزدگی جوانان از سوءاستفاده از دین، به صورت متمرکز و سازماندهیشده به تئوریزه کردن خداناباوری در میان جوانان پرداخته و با ترجمه و طرح نوشتهها و اشکالات وارده از سوی خداناباوران در غرب، سعی در تثبیت این نوع عقیده در میان اعضای ایرانی شبکههای اجتماعی دارند».
اما برخی از جامعهشناسان میگویند این اتفاق واکنش به فضایی است که درون کشور وجود دارد و نسل جوان ایرانی نسبت به آن معترض است. به باور این کارشناسان، ایرانیان در فضای مجازی هویت واقعی و دیدگاهها و سبک زندگیای را به نمایش میگذارند که به آن باور دارند، در حالی که در زندگی روزمره باید این "من واقعی" را به علت فشارهای حکومت انکار یا مخفی کنند.
سایت بازتاب امروز نیز در بخشی از گزارش مزبور به تاثیر عملکرد حکومت جمهوری اسلامی و فضای حاکم بر جامعه ایران به عنوان یکی از دلایل گسترش خداناباوری و بیدینی تاکید میکند: «زدگی از سوءاستفاده از دین و استفاده ابزاری و حداکثری از نفوذ دین در جامعه ایران برای تامین مقاصد سیاسی و اقتصادی در کنار دامنزدن به خرافات از سوی برخی محافل مذهبی و رسمی موجب بروز بستر این گرایش به بیدینی و خداناباوری شده است».
"خداناباوران در حکومت الهی"
نشریه آلمانی "دی تسایت" در اکتبر سال گذشته میلادی (۲۰۱۲) در نسخه آنلاین خود در گزارشی زیر عنوان "به عنوان یک خداناباور در حکومت الهی" به بررسی افزایش آتئیسم در ایران پرداخت. تهیهکننده این گزارش در این باره با برخی از جوانان در ایران گفتوگو کرده که گرچه در خانوادههای مذهبی بزرگ شدهاند، اما دیگر اعتقادی به وجود خالق ندارند.
این گزارش همچنین نگاهی دارد به زندگی دوگانه یک "بیخدا" در کشوری با حکومت اسلامی که در ادبیات قضایی اسلام به عنوان ملحد یا مرتد شناخته میشود و میتواند با مجازات مرگ روبرو گردد.
در بخش دیگری از این گزارش به حضور و فعالیت خداناباوران ایران در فضای مجازی اشاره شده است؛ فضایی که به آنها اجازه میدهد با هویت جعلی و بدون آنکه خطر تعقیب قضایی و مجازاتهای سخت تهدیدشان کند، به بحث در مورد عقاید خود بپردازند. در یک نمونه ذکر شده، صفحهای مختص به ناباوران با عنوان "کانون آگنوستیکها و آتئیستهای ایران" بیش از ۳۸هزار دنبالکننده دارد
.
Monday 7 January 2013
افشای مأموران وزارت اطلاعات و دست اندركاران در قتل و شكنجه
افشای مأموران وزارت اطلاعات و دست اندركاران در قتل و شكنجه | |
آنچه در زير
ميخوانيد ليست و اطلاعات ماموران و زارت اطلاعات و دست اندركاران در قتل و شكنجه
زندانيان و دستگير شدگان و مردم مي باشد كه براي افشا به دست كانون رسيده و براي
اطلاع عموم در سايت منتشر ميگردد , از شما نيز ميخواهيم با انتشار آن در اين اطلاع
رساني كانون را همياري نماييد .
كانون حمايت از خانواده هاي جانباختگان و بازداشتي ها.16 ديماه 91 مأموران وزارت اطلاعات و دست اندركار در قتل و شكنجه: توضيح : واواک ( وزارت اطلاعات و امنيت كشور ) از اصلي ترين ارگانهاي سركوب و نقض حقوق بشر و دستیار سپاه پاسداران، بخصوص در بیرون از مرزهاي كشوراست، اسم و رسم مقامات اول واواک در ليست ذيل گنجانده شده است.: • معاونان و مشاوران: ابراهیمی – هدایت – معاونت امنیت - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – احمد زاده (سید رضا -بخش فرهنگی- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – احمدی - از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات. آخوند زاده بسطی کاردار سابق ایران در لندن که از عوامل ترورهای خارج از کشور و از نیروهای امنیتی بود. آخوند زاده – محمد مهدی معاونت حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه همراهی کننده ترورهای خارجی. آخوندی – معاون وزارت امور خارجه و مرتبط با گروههای تروریستی اطلاعات در خارج از کشور. آزاد از معاونین وزارت اطلاعات – باند امنیتی – اطلاعاتی. اسلامی – رسول – مدیر کل اسیای غربی وزارت امور خارجه – ازاعضای باند ترورهای سیاسی. اسماعیلی – مدیر کل التقاط. در وزارت اطلاعات. آشنا – حسام الدین – حجت الاسلام دکتر –سخنگوی شورای عالی امنیت ملی داماد و رییس دفتر دری نجف آبادی در وزارت اطلاعات. اکبری – علی – از معاونان وزارت اطلاعات در دوره فلاحیان. اکبریان - از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که از سوی احمدی نژاد برکنار گردید. امامی – سعید – اسلامی – معاون امنیت وزارت اطلاعات عامل ترورهای خارجی و داخلی (وی را با داروی نظافت کشتند).- امامی – سعید – مسئول اداره 13 – جاسوسی – در کشورهای خارج و سوئد. امیدی – علیرضا – اطلاعات خارجی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – امینی – مجید – اطلاعات خارجی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – باقریان - از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که از سوی احمدی نژاد برکنار گردید. برزگر – محمد – معاونت امنیت - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – پرورده – مهدی - معروف به مجیدی مدیر کل است در امنیت، دایی مصطفی کاظمی از یاران نزدیک سعید امامی پور فلاح - از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که از سوی احمدی نژاد برکنار گردید. پور قناد – معاون پور محمدی در بخش خارجی و شریک در ترورهای خارجی از مدیران ستادی وزارت اطلاعات پور محمدی – مصطفی – معاون وزیر اطلاعات و وزیر کشور و مسئول ترورهای داخل و خارج .- حجت الاسلام. پور نجاتی – احمد – از صاحب منصبان وزارت اطلاعات – نماینده مجلس – دندانپزشک – معاون ستاد تبلیغات جنگ – اصلاح طلب شده است! تاجیک – محمد رضا – معاون وزارت اطلاعات دوران یونسی که بعد از انتخابات دستگیر گردید. تقوی – از معاونان وزارت اطلاعات و مسئول پرونده شرکت های هرمی. تقوی – محمد مسئول اداره 14 – ضد جاسوسی در سوئد و خارج از کشور. توانا مسعود، مدیر کل عملیاتی حوزه اروپای غربی، عضو محفل قتلهای زنجیره ای. جلالی – حمید -پرسنل معاونت امنيت. اداره کل طرح و بررسی (مسئول سابق کارگزينی امنيت). جلالی جعفری - رشید – از معاونین وزارت اطلاعات . عضو کمیسیون امنیت مجلس که سالها در وزارت اطلاعات بود. حبیبی -حاج حبيبالله»معاون فرهنگی وزیر اطلاعات دوران محسنی اژه ای که توسط احمدی نژاد برکنار گردید عامل مصاحبه های تلویزیونی. حجت – معاونت امنیت - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – حقانی پرسنل معاونت اطلاعات مردمی و مدیرکل پشتیبانی عملیاتی آن معاونت. عضو باند ترور و اطلاعات. خراسانی (شورای هماهنگی اطلاعات- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – خزاعی معاون ضد جاسوسی وزارت اطلاعات که با حبیب الله نامه نوشتند و برکنار شد. خوشکوش – اکبر – نام مستعار اکبر اکبری – مشاور عملیاتی وزیر اطلاعات فلاحیان – از عوامل ترورهای داخل و خارج. دانش معاونت (دانشکده-وزارت از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – دیانت – رضا مسئول اداره 15- اداره جمع اوری اطلاعات در کشورهای اروپایی. راستگو - از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات. راشد - محسن از مدیران رده بالای وزارت اطلاعات. ربیعی،علی، نام مستعار عباد – رییس اطلاعات آذربایجان – معاون وزیر اطلاعات دوران خاتمی که عده ای را در تابوت به قتل رساند – اصلاح طلب شده است. رسولی - حمید پرسنل امنیت و مدیر کل پشتیبانی عملیاتی آن معاونت-عضو باند ترور و اطلاعات .- از دوستان حسین شریعتمداری در قتل های زنجیره ای. روشن - مهدی - مسعود ٬ مدیر کل عملیات استان تهران عامل قتل پروانه اسکندری. رهبر –هاشم – معاون وزارت اطلاعات – رییس دانشگاه تهران. سرمدی – حمید – از معاونان وزارت اطلاعات – سفیر اسبق در پاکستان و گروه سه نفره بررسی قتلهای زنجیره ای سعیدی- ضد جاسوسی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – سلیمی – محمد رضا - با نام مستعار صمیمی مدیر کل سابق طرح و برنامه معاونت امنیت و مدیر کل جدید در معاونت حفاظت. سليمي نمين – عباس – از مدیران وزارت اطلاعات و مدیر مسئول نشریه تهران تایمز و... سنایی – معاونت حفاظت - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – شریف زاده، محمد، معروف به محمدی،از دادستانی اوین در دهه شصت – مسئول بند 209 – مدیر کل امنیت داخلی وزارت دوران یونسی. شریعتمداری - حسین – نام مستعار حسین معصومی عضو معاونت بررسی و رسانه ای وزارت اطلاعات – عضو دفتر سیاسی سپاه پاسداران. شریعتمداری – محمد – وزیر اسبق بازرگانی – معاون وزیر اطلاعات و عضو گروه راهبردی رهبری. شفیعی – محمد – معاونت مردمی وزارت اطلاعات در دوره دری نجف آبادی و یونسی عضو باند ترورهای داخلی و خارجی و معاونت دانشجویی وزارتخانه. شهشهانی مدیر کل ضد جاسوسی عراق. شیدایی - از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که از سوی احمدی نژاد برکنار گردید. صابری – رضا – معاونت عملیات ویژه- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – صادقی – بخش گذرنامه و مرزی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – صالح مدیر کل اطلاع رسانی وزارت اطلاعات. صالحی منش – شیخ محمد – اطلاعات خارجی. صداقت - محمد(مدير کل چپ وزارت اطلاعات – از نیروهای اطلاعات و امنیت و حامی قتل نویسندگان. طاهریان،بهمن، حاج حبیب، از مسئولین اطلاعات آذربایجان غربی و تهران و بعدها سفیر ایران در کشورهای افریقایی. طائب – حسین - حجت الاسلام(مسئول اسبق سپاه قم و خراسان، معاون ضد جاسوسی اسبق وزارت اطلاعات فلاحیان – معاون اطلاعات سپاه. ظهوری – کمال – معاونت عملیات ویژه- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – عارفیان – معاونت فنی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – عالیخانی – مهرداد - با نام مستعار صادق مهدوی معاون عملیات و از عوامل قتل های سیاسی – برادر همسر خسرو براتی. عبودی – بخش گذرنامه و مرزی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – علوی – مجید – اطلاعات خارجی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – علوی – هاشم -قائم مقام وزارت اطلاعات وی بعد از سعید امامی جانشین او شد و در دوران حذف محسنی اژه ای قائم مقام احمدی نژاد گردید. فلاح - از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که برکنار گردید. فلاحیان - ابراهیم (معاونت اقتصادی- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – فلاحیان – حسین -برادر علی فلاحیان از معاونین سابق وزارت. فلاحیان - قاسم (دفتر دار وزارتی)- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – فیروزآبادی - از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که برکنار گردید. قنبری تهرانی – خسرو – از مدیران اطلاعات در دهه شصت که اصلاح طلب شده است!. کاظمی – سید کاظم– از مدیران اطلاعات در گروههای چپ و اطلاعات سپاه که در جنگ کشته شد. کاظمی – مصطفی – معروف به موسوی معاون امنیت دوران دری نجف آبادی و از عوامل قتل های سیاسی خواهر زاده مهدی پرورده. کامیار – مدیر پدیده های التقاط. عضو باند ترورهای داخلی و خارجی. کریمی (اطلاعات مردمی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – کریمی – مدیر کل دفتر وزارت اطلاعات دوره محسنی اژه ای. کلانتری از معاونان اطلاعات مستقر در نیروی انتظامی، سردار سپاه. لاهوتی - کاظم - با نام مستعار احمد کارگر مدیر کل عملیاتی حوزه اروپای مرکزی عضو باند ترورهای داخلی و خارجی. محسنی - احمد – ضد جاسوسی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – محسنی - محمد – از مدیران کل وزارت اطلاعات. محمدی – حسن - مدير کل وزارت اطلاعات در زمان فلاحيان. محمدی گلپایگانی،غلامحسین ، با نام علوی -رییس حفاظت بیت رهبری ، از حکام شرع، معاون وزارت اطلاعات. معصومی – علی - شوهر خواهر علی فلاحیان از بخش اقتصادی وزارت. معین – رییس حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که برکنار گردید. منصوری زاده نام مستعار کریمی - معاون پارلمانی وزارت اطلاعات – موسی خانی – از مدیران وزارت اطلاعات. مهدوی – جواد – اطلاعات خارجی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – میرابوطالبی – مهدی – سفیر ایران در فرانسه وابسته اطلاعات. میردامادی – محسن - عضو واحد امنیت معاونت اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران در دهه شصت اصلاح طلب شده است!. میرزایی – معاونت پشتیبانی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – ناصح – اطلاعات خارجی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات – ناصریان - هاشم – از نیروهای رده بالای وزارت اطلاعات. نریمان - محسن – از نیروهای وزارت اطلاعات- مدیر کل. نیاز – مدیر کل اطلاعات استان مازندران. وحیدی – احمد – وزیر دفاع فعلی از عوامل دخیل در ترورهای خارج از کشور. هدایت – اطلاعات خارجی - از مدیران ستادی وزارت اطلاعات |
افشای مافیای اقتصادی احمدی نژاد توسط سایت وابسته به مافیای رفسنجانی
افشای مافیای اقتصادی احمدی نژاد توسط سایت وابسته به مافیای رفسنجانی | |
او با 64 شرکت
فعال اقتصادی، برند سورینت در لوازم بهداشتی و آرایشی و هتلداری، برج سازی و
معاملات نفتی یکی از کارتل های اقتصادی است که با ارتباطات پشت پرده و غیرشفاف، یک
شبه متولد شده اند...نکته مهم در عملکرد بابک زنجانی آن است که به نظر می رسد وی
بیشتر از آن که یک فعال اقتصادی باشد، پوششی است برای برخی فعالیتها و به جهت آن که
صلاحیت های وی نیز زیر سوال قرار دارد، ...
بازتاب نوشت:در ادامه افشاگری ها درباره دانه درشتهای اقتصادی، از یکی از بزرگترین و ناشناخته ترین پدرخوانده های اقتصاد ایران، یعنی بابک زنجانی که از معاملات نفتی تا هتلداری، هواپیمایی و صنایع بهداشتی – آرایشی دست دارد، رونمایی می کند. به گزارش خبرنگار «بازتاب»، نام بابک زنجانی اگرچه در ایران ناشناخته است، اما به جهت گردش هنگفت اموال و حسابهای وی، اتحادیه اروپا نام وی را در فهرست تحریم های خود قرار داده است و به تازگی پلیس دبی گذرنامه وی را توقیف کرده است. پرداختن به همه اموال و فعالیتهای اقتصادی بابک زنجانی در یک گزارش میسر نیست، اما تلاش می شود به برخی از سرفصلهای ارتباطات وی پرداخته شود. بابک زنجانی که تا قبل از به قدرت رسیدن احمدی نژاد فردی معمولی بود، امروز از گردش مالی چند میلیارد دلاری برخوردار است. او با 64 شرکت فعال اقتصادی، برند سورینت در لوازم بهداشتی و آرایشی و هتلداری، برج سازی و معاملات نفتی یکی از کارتل های اقتصادی است که با ارتباطات پشت پرده و غیرشفاف، یک شبه متولد شده اند. وی از یک سو خود را از نزدیکان مشایی معرفی می کند و از سوی دیگر از پشتوانه و حمایتهای امنیتی سود می برد. از نقش آفرینی به عنوان دلال نفتی در فروش محموله های روی آب نفت ایران با شرکت دولتی نیکو تا خرید و فروش هواپیما از طریق دلالی هواپیما برای هواپیمایی قشم، و همچنین مالکیت تعداد زیادی هتل بزرگ در آسیای میانه، از جمله فعالیت های اقتصادی وی می باشد. اما نکته مهم در عملکرد بابک زنجانی آن است که به نظر می رسد وی بیشتر از آن که یک فعال اقتصادی باشد، پوششی است برای برخی فعالیتها و به جهت آن که صلاحیت های وی نیز زیر سوال قرار دارد، احتمال عدم صداقت در معاملات نفتی و همچنین تخلفات مالی وی نیز می رود. «بازتاب» در گزارش مستقلی به دلالی های خرید هواپیما به نام هواپیمایی قشم که موجب وارد شدن زیان سنگینی به کشور شد، می پردازد. از این رو با توجه به هشدارهای قبلی «بازتاب» درباره ضرورت ساماندهی معاملات پوششی برای دور زدن تحریمها در شرایط حساس تحریم، این گونه ریسک های برخی از مسئولان که چهره های مرتبط با خود را به عنوان پوشش مطرح کرده و معاملات سنگین کشور را به اسم این افراد انجام می دهند، قابل توجیه نیست. همان گونه که بابک زنجانی هم اکنون بخش بزرگی از سرمایه کشور را به خطر انداخته است. دربخشی از آن گزارش آمده بود: بسیاری معاملات دورزدن تحریمها ، محمل خوبی برای رانت خواری است و در قالب این معاملات پول های هنگفتی از بیت المال به حساب «امین اموال» هایی که امین نیستند، منتقل می شود. بویژه آنکه به دلیل وقوع فعالیت های اقتصادی مذکور در خارج از کشور، امکان کنترل حساب ها و ردیابی پول برای دستگاه های نظارتی ایران نیز وجود ندارد. افراد نابابی که در این مسیر معمولا از طریق نزدیکان مقامات ارشد دولتی مورد اعتماد واقع می شوند، اگر بی جنبه باشند، کل وجه معامله شده را در یک مرحله به غارت برده و به ایران باز نمی گردند و اگر حرفه ای تر باشند، مبالغ کلانی در حد ده تا بیست درصد از کنار هر معامله به جیب زده و به کار خود ادامه می دهند. به دلیل اینکه این معاملات به صورت غیر رسمی برای دولت ایران انجام می شود، پیگیری قضایی کلاهبرداری انجام شده توسط این افراد مورد اعتماد خارج از ایران نیز معمولا بسیار مشکل است و دولت نمی تواند علیه آنها اعلام شکایت و جرم کند. در این شرایط نظارت جدی بر فرایند دور زدن تحریم ها و طراحی سازوکاری که بتواند هم نیازهای کشور را تامین کند، هم مانع رانت خورای گسترده برخی نور چشمی ها از شرایط دشوار کشور شود، یکی از وظایف مهم دستگاههای نظارتی وامنیتی است. گفته می شود چند سال قبل که این موضوع در دستور جلسه یکی از نهادهای عالی رتبه کشور قرار داشت، بحث فروش نفت ایران از طریق اشخاص مطرح شده بود که بخشی از محموله های نفت به نام اشخاص شود تا آنها خارج از تحریم ها بتوانند آن را فروخته و پولش را به کشور بازگردانند که در واکنش به این پیشنهاد، روحانی، نماینده خامنه ای در شورای عالی امنیت ملی اظهار کرده بود: من نمی توانم چنین مسئولیتی را قبول کرده و با تحویل محموله های نفتی به یک فرد بدون داشتن تضمینهای قانونی و نظارت موافقت کنم. وی در ادامه با کنایه نظرش را تکمیل کرده و گفته بود: البته اگر زمانی خواستید چنین کاری را انجام دهید، می توانید روی من به عنوان فردی که نفت را تحویلش دهید، حساب کنید. |
وضعیت وخیم رضا شهابی در بیست سومین روز اعتصاب غذا
وضعیت وخیم رضا شهابی در بیست سومین روز اعتصاب غذا | |
ربابه رضایی،
همسر رضا شهابی، فعال کارگری دربند، طی گفتگو با کمیته گزارشگران حقوق بشر از وضعیت
وخیم جسمی، کاهش حداقل ۱۵ کیلوگرم وزن، و فشار خون نگران کننده خبر داده است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، همسر این فعال کارگری گفت: طی ملاقاتی که امروز دوشنبه برابر با ۱۸ دیماه با رضا شهابی انجام داده، این فعال کارگری وضعیت جسمی بسیار بدی داشته به گونهای که غیر از کاهش شدید وزن، صبح امروز نیز به علت وخامت حالش به بهداری اوین منتقل شده است. به گفته ربابه رضایی فشار خون رضا شهابی روی ۹ بوده که به علت خونریزی مداوم بینی ناشی از آن، پزشکان زندان نیز بر مساعدت مسئولین برای صدور مرخصی درمانی به این فعال کارگری زندانی تاکید کردهاند. به گفته خانم رضایی، بر اساس درخواست مقامات قضایی سه شنبه هفته گذشته برای آزادی ایشان سند ملکی به ضبط رساندهاند اما با گذشت یک هفته هنوز مسئولین مربوطه به بهانهٔ مراحل اجرایی صدور مرخصی درمانی، از آزاد کردن ایشان اجتناب میکنند. ربابه رضایی پیشتر در گفتگو با کمیته گزارشگران حقوق بشر گفته بود: رضا شهابی به علت تغییرات فشار خون مرتباً دچار خونریزی میشود و در روز ملاقات هم حتی به کمک همسلولیهایش در حالی که رنگ و روی بسیار پریدهای داست به سالن ملاقات آمده است. وی افزود، از روزی که رضا شهابی دست به اعتصاب غذا زده، میزان درد گردن و کمرش به شدت افزایش یافته ودر طی ملاقات گفته است که این درد به حدی است که وقتی روی زمین نشستهام نمیتوانم بلند شوم، یا وقتی که ایستادهام بدون کمک نمیتوانم بنشینم. وی گفته است که درد به حدی بوده که حتی در هنگام استحمام مجبور است سرش را با یک دست نگه دارد و آنوقت با دست دیگر بشوید. |
لغو پروازهای داخلی ؛ سوخت به هواپیماها داده نمیشود
لغو پروازهای داخلی ؛ سوخت به هواپیماها داده نمیشود | |
شرکت ملی پخش
فرآوردههای نفتی: اول تسويه كنيد
پروازهای تهران امکان برگشت ندارند؛ لغو پروازها بدلیل مشکل سوخت رییس انجمن شرکتهای هواپیمایی گفت: از ساعت 9 دوشنبه 18 دی ماه سوخت به هواپیماهای داخلی داده نمیشود و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی اعلام کرده است که پس از تسویه بدهی و قرارداد جدید به شرکتهای هواپیمایی سوخت میدهیم. ایسنا نوشت: سیدعبدالرضا موسوی اظهار کرد:از صبح 18 دی ماه تمامی شرکتهای هواپیمایی ایرانی برای تهیه سوخت پروازهای مسیرهای داخلی و خارجی خود با مشکل مواجه شدهاند. وی افزود: بنا به گفته شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی از ساعت 9 امروز به بعد سوخت در شرایطی در اختیار شرکتهای هواپیمایی ایرانی قرار میگیرد که بدهی گذشته خود را تسویه کنند و برای دریافت سوخت از امروز به بعد قرارداد جدید با توجه به نرخ جدید سوخت امضا کنند. موسوی با یادآوری این که از آذرماه امسال نرخ سوخت هواپیما برای پروازهای داخلی 700 تومان و برای پروازهای خارجی 2120 تومان شده است، گفت: شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی توقع دارد بدهی شرکتهای هواپیمایی برای سوخت، به طور کامل تسویه شود و پس از آن به فروش سوخت جدید به هواپیماها اقدام کند که این غیر ممکن است. رییس انجمن شرکتهای هواپیمایی خاطرنشان کرد: از 18 دی ماه تمام پروازهایی که از تهران به سمت شهرستانها رفتهاند امکان برگشت ندارند زیرا در فرودگاههای شهرستانها به آنها سوخت داده نمیشود. وی تاکید کرد: پروازهای شرکتهای هواپیمایی ماهان، آسمان، زاگرس و دیگر شرکتهایی که سوخت ندارند لغو شده و مسافران در فرودگاهها سرگردان هستند. موسوی با تاکید بر اینکه امکان پرداخت بدهی به صورت یکجا به شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی وجود ندارد، ادامه داد: قرار بود دولت به شرکتهای هواپیمایی ارز مبادلهای بدهد که این اتفاق نیفتاد و ما امروز ارز با نرخ 3270 تومان تهیه کردیم. رییس انجمن شرکتهای هواپیمایی خاطرنشان کرد: امروز از فرودگاه عراق نامهای داشتیم که اگر یک میلیون و 400 هزار دلار پول به ما ندهید جلوی پروازهای شما به فرودگاه نجف گرفته میشود. اگر ایرلاینها ارز مبادلهای دریافت میکردند بدهی به شرکت خارجی پیش نمیآمد تا در صورت ادامه این روند مجبور به پرداخت جریمه نیز باشیم. وی تاکید کرد: به جای پرداخت جریمه به شرکتهای فرودگاهی در کشورهای دیگر با دریافت ارز مبادلهای، شرکتهای هواپیمایی میتوانند بدهی خود برای خرید سوخت از شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی را پرداخت کنند تا با چنین تصمیماتی فرودگاههای کشور با لغو تعداد بیشماری از پروازها مواجه نشوند. تعدادی از پروازهای شرکت هواپیمایی ماهان در شرایطی که مسافران در فرودگاه حاضر شده و قصد سفر داشتند لغو شد که طبق تایید اطلاعات پرواز فرودگاه بینالمللی مهرآباد این پروازهای شرکت ماهان از تهران به مقصدهای بندرعباس، کیش، عسلویه، بیرجند، ماهشهر و برعکس بودهاند. اپراتورهای اطلاعات پرواز فرودگاه بینالمللی مهرآباد دلیل لغو شدن پروازهای شرکت ماهان را عملیات شرکت ماهان عنوان کردند که در سیستم از سوی این ایرلاین اعلام و ثبت شده است. البته اطلاعات پرواز مهرآباد در این باره گفت: هنوز پروازهای عصر شرکت ماهان طبق اعلام قبلی در برنامه قرار دارد و اعلامی مبنی بر لغو آن از سوی این شرکت وجود نداشته است. ایسنا در گزارش دیگری با یک مقام مسوول در شرکت هواپیمایی آسمان گفتگو کرده است. این مقام مسئول اعلام کرد: برای تسویه بدهی به شرکت ملی پخش و پالایش فرآوردههای نفتی به ازای سوخت هواپیما چک دادهایم اما این شرکت خواهان تسویه نقدی بدهی گذشته و سوختی است که از امروز میفروشد. مصطفوی روابط عمومی شرکت هواپیمایی آسمان اظهار کرد: سه روز پیش شرکت ملی پخش و فرآوردههای نفتی بخشنامهای صادر کرد که طی آن اعلام شده است از صبح امروز، هجدهم دیماه به ازای سوختی که به هواپیماها داده میشود، پول نقدی دریافت میکنیم. وی با غیرممکن خواندن پرداخت نقدی پول سوخت در فرودگاه اظهار کرد: شرکت آسمان برای بدهی قبلی خود به شرکت پخش و پالایش فرآوردههای نفتی چک داده است اما این چک از سوی شرکت نفت مورد قبول واقع نشده و درخواست آنها تسویه نقدی است. مصطفوی تاکید کرد: پولی که از فروش بلیت توسط شرکتهای هواپیمایی از مردم گرفته میشود، یک ماه و نیم بعد در حساب شرکت قرار میگیرد و برای پرداخت پول سوخت هواپیما نیاز به زمان است. این مقام مسوول در شرکت هواپیمایی آسمان به تعداد پروازهای لغو شده شرکت هواپیمایی آسمان که هر لحظه رو به افزایش است اشاره کرد و گفت: 130 خانواده در مشهد برای بازگشت به تهران بلیت تهیه کرده بودند اما به دلیل نبود سوخت از پرواز به سمت تهران بازماندند. وی خاطرنشان کرد: تمامی شرکتهای هواپیمایی جزو شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران با مشکل نبود سوخت برای پروازها مواجه هستند. مصطفوی در پایان تاکید کرد: از صبح 18 دی ماه پروازهای آسمان مقاصد کیش، بندرعباس، بجنورد، بوشهر، بیرجند، یاسوج، تبریز، اصفهان، خارک، همدان و مشهد لغو شدهاند و پروازهای دیگر را نیز در حال لغو کردن هستیم. |
زانیار مرادی:از فکر کردن به مرگ٬ بيزارم٬ نميخواهم با آرزوهايم به زير خاک بروم!
زانیار مرادی:از فکر کردن به مرگ٬ بيزارم٬ نميخواهم با آرزوهايم به زير خاک بروم! | |
نامه زانیار
مرادی از زندان رجایی شهر کرج
به هم سن و سالهاي خودم در سراسر جهان: من اسمم زانيار مرادي است. الان از سلول مرگي در آن سوي دنيا در شهر کرج درکشور ايران نشسته و ميخواهم با شما جوانان در اروپا و امريکا٬ با شما جوانان همسن و سال خودم در ژاپن و استراليا و فرانسه و افريقا و در همه جاي دنيا حرف بزنم. نگذاريد مرا اعدام کنند! آيا دنيا آنقدر بيرحم است که اين صحنه را تماشا کند که من و پسر عمويم در خيابان اعدام شويم و چيزي نگويد و کاري نکند؟ ميدانم که اين ترس من و اين درخواستم از طريق امکانات اينترنتي به گوش شما ميرسد. پس فقط چند دقيقه صبر کنيد٬ چند ثانيه وقت بگذاريد و از من بشنويد که چقدر سخت است در بيست و يک سالگي با مرگ مواجه شدن٬ با کابوس مرگ زندگي کردن و هر لحظه از صداي پاي زندانبانان ترسيدن و بر خود لرزيدن! ما سه سال است که زنداني شده ايم . من زانيار مرادي و هم پرونده اي من لقمان مرادي٬ ۹ ماه را زير شکنجه بوديم. ما را چنان کتک ميزدند که ديگر توان راه رفتن نداشتيم و همين امروز نيز کمرم بشدت درد ميکند و دو مهره کمرم شکستگي دارد. به ما گفتند اگر حرفهايي که آنها ميخواهند را نزنيم٬ به ما تجاوز ميکنند و ما نامه هايي را که آنها آوردند امضا کرديم. و اکنون در يک قدمي مرگ با طناب دار در خياباني در تهران و يا مريوان شهر محل تولدمان ايستاده ايم. اين روزها شنيدم که دارند مقدمات اجراي حکم اعدام ما را فراهم ميکنند و چهار روز است که حالم خوب نيست٬ شبها خوابم نميبرد و فکر کردم شايد با اين نامه بتوانم بخودم کمک کنم. نگذاريد ما را اعدام کنند. بهر طريقي که ميتوانيد ٬ سعي کنيد از ابتکارات جوانانه استفاده کنيد و کاري کنيد که حکومت اسلامي ايران ببيند که ما تنها نيستيم و دنيا به اين حکم ظالمانه اعتراض دارد.صداي اعتراض شما و هر حرکت و اعتراضي که بکنيد به گوش ما فورا ميرسد. منتظر شنيدن اخبار اعتراضات شما همسن و سالهاي خودم هستم. زانيارمرادي – زندان رجايي شهر کرج ۴ ژانويه ۲۰۱٣ خبر قبلی در همین مورد در لینک های زیر http://parsdailynews.com/109669.htm |
در قوانین رژیم اسلامی میتوان دختر پنج ساله را هم به عقد نکاح درآورد
در قوانین رژیم اسلامی میتوان دختر پنج ساله را هم به عقد نکاح درآورد | |
یک قاضی
دادگستری در رابطه با سکوت قوانین در ازدواج کودکان گفت: موضوع ازدواج کودک،که از
آن به عنوان «کودک عروسان»، «کودک مادران» و «کودک نامزدان» یاد میشود متأسفانه
یکی از معضلاتی است که در جامعه ما وجود دارد. در سال 1310 قانونی مبنی بر اینکه سن
18 سال را سن ازدواج برای دختران و پسران قرار داده بود وجود داشت ولی با اصلاحاتی
که در قانون مدنی پدید آمد سن ازدواج تغییر کرد و در ماده 1041 قانون مدنی سن
ازدواج به 9 سال قمری برای دختران و 15 سال قمری برای پسران قرار داده شد و این
مورد مشکلاتی را ایجاد میکرد. علی کاظمی در گفتوگو با «قانون» یادآور شد: به همین
جهت در سال 1381 مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی، بر اساس یکی از فتاوی
که صادر شده بود سن ازدواج را به 13 سال شمسی در دختران و 15 سال شمسی در پسران
تغییر دادند. در واقع تلاش کردند سن ازدواج هر دو جنس بالاتر رود. این حقوقدان با
بیان اینکه با سه شرط حتی زیر این سن را هم میتوان مزدوج کرد ادامه داد: اگر ولی
اجازه بدهد، مصلحت طفل اقتضا کند و یا دادگاه صالح این تشخیص را بدهد امکان ازدواج
وجود دارد. یعنی با این شرایط میتوان دختر پنج ساله را هم به عقد نکاح درآورد.
متن کامل این گزارش را در لینک زیر بخوانید: http://parsdailynews.com/109721.htm | |
|
شکنجه بر ما همچنان ادامه دارد! /ميترا پورشجری
شکنجه بر ما همچنان ادامه دارد! /ميترا پورشجری | |
پارس دیلی نیوز:دلنوشته ای از میترا پورشجری ، فرزند وبلاگ نویس زندانی
"محمد رضا پورشجری" (سیامک مهر) در خصوص آخرین وضعیت پدرش و آنچه که بر وی و
خانواده اش می رود :
شکنجه بر ما همچنان ادامه دارد! تا دو سال و اندی پيش که هم خيلی کم سال تر و کم تجربه تر از امروز بودم و هم اينکه هيچ وقت سر و کارم با پاسگاه و کلانتری و زندان و دادگستری جمهوری اسلامی نيفتاده بود، هرگز نميتوانستم تصور کنم که وقتی کسی در اين رژيم «زندانی سياسی» ميشود، نه تنها خودش، بلکه همهء افراد فاميلش هم شکنجه ميشوند. البته بعضی وقت ها شنيده بودم که رژيم، خانواده زندانيان سياسی را هم اذيت ميکند. اما بقول معروف، (شنيدن کجا و ديدن کجا) و اذيت کردن کجا و انسان را از هستی و زندگی ساقط کردن کجا. آن هم انسان هايی کاملن بی گناه را که تنها جرم آنها، «نسبت فاميلی» داشتن با يک «زندانی سياسی» است! و اين درست، سرگذشت پر از شکنجه و عذاب و درد من و افراد فاميلم در دوسال و چهار ماه گذشته بوده. يعنی از همان روز دستگيری پدرم، محمد رضا پورشجری «سيامک مهر» تا امروز، حتی در همين يک ماه و چند روزی که به خارج گريخته ام و مثلن هم در دنيای آزاد زندگی ميکنم. آنهم پدری که بزرگترين گناه نابخشودنی او در زندگی اين است که چرا در وبلاگ شخصی خودش، به «ابراز عقيده» پرداخته. همان پدری که ديگر نمی دانم در چه وضعی است و اصلن چند وقت ديگر خواهد توانست اين همه درد و عذاب را تحمل کند. زيرا او را هم در داخل زندان آنقدر شکنجه کرده و آزار داده اند که برای راحت شدن از شر اين شرايط زندگی بدتر از مرگ، چند بار با شيشه عينک خود و وسايل برنده ديگر دست به خودکشی زده. بعد از فرار من از ايران هم، نميدانم چه بلايی بر سرش آورده اند که ديگر بکلی ارتباط تلقنی اش را هم با بيرون قطع کرده اند که خبر آن به بيرون از زندان درز نکند. عذاب آورتر از همهء اين که، پس از فرار من از ايران، افراد فاميل و مخصوصن «مادرم» را آنچنان از راه تلفن آزار داده و ميدهند که او در همين مدت کوتاه هم بشدت به بيماری پريشانی و افسردگی مبتلا شده. بطوری که اعصابش بکلی بهم ريخته و مرتب هم با کابوس و ترس دست بگريبان است. آنهم مادری که اصلن در زمان کودکی من از پدرم جدا شده و ديگر هم هيچ تماس و ارتباطی با او نداشته و ندارد. و اين مسئله ای است که بدون هيچ شکی، ماموران رژيم هم آنرا خيلی خيلی خوب ميدانند. زيرا آن موجودات ديوسيرت و ديوانه از عقده های روانی، آنچنان ترسی از زندانيان سياسی خود داشته و بقدری در مورد آنها حساسيت بخرج ميدهند که حتا در باره شخصی ترين مسائل زندگی آنان در موقع کودکی و نوع معاشرت های آنها هم تحقيق ميکنند. به چند تن ديگر از افراد فاميل درجه يک پدرم هم مرتب تلفن زده و از آنها نشانی و شماره تلفن و وضعيت زندگی مرا ميخواهند. خودشان را هم «همبنديان» پدرم در زندان معرفی ميکنند. در حاليکه در آخرين ملاقات کوتاهی که پدرم با فاميل خود داشته، به آنها گفته است که نه همبندی داشته که بتازگی از زندان آزاد شده باشد و نه اصلن تا حالا نام و شماره تلفن فاميل خود را برای کسی از همبندان خود افشا کرده است تا آنها بتوانند تماسی با خانواده ما داشته باشند. از ديد من اين آزار و اذيت و توطئه و دروغگويی ها، هيچ هدفی ندارد جز به سکوت واداشتن من. به همين خاطر بود که من، در شروع اين مقاله، در اولين نوشته و همچنين چند مصاحبه ای که تا کنون در خارج داشتم، نوشتم و گفتم که شکنجه های رژيم بر روح و روان من تمام نشده و آن رنج ها و درد های خردکننده دو سال و اندی، در همين خارج و مثلن دنيای آزاد هم همچنان ادامه دارد. نوشته:ميترا پورشجری ، فرزند وبلاگنویس دربند محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) بشنوید:گفتگوی آقای مهرداد پارسا،با میترا پورشجری بشنوید: گفتگوی آقای قائم مقامی با میترا پورشجری |
Thursday 3 January 2013
نگرانی سپاه از انتخابات آینده
فرماندهان همچنان از فتنه می گویند
نگرانی سپاه از انتخابات آینده
تظاهرات حکومتی دی ماه ۸۸ طی اظهارات مختلفی، از یک سو با محکوم کردن اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری دهم آن را "خطرناک تر از جنگ هشت ساله" دانسته و از سوی دیگر گفته اند برای "برای روزهای توطئه و دخالت دشمنان در انتخابات" آماده می شوند.
فرمانده کل سپاه پاسداران در جریان نشستی با حضور فرماندهان سپاه و بسیج با عنوان"مجمع عالی پیشکسوتان جهاد و شهادت بسیج" با بکار بردن مجدد اصطلاح "فتنه" برای اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری دهم، از این وقایع به عنوان یک "جنگ" یاد کرد.
محمدعلی جعفری در این ارتباط گفت:" ماجرای فتنه ۸۸ واقعاً یک امتحان بزرگ الهی برای مردم مومن ایران اسلامی و خطر آن از خطر جنگ ۸ ساله برای انقلاب و اسلام بسیار بیشتر بود."
او همچنین افزود که "این امتحان و اتفاقی که افتاد مانند جنگ تحمیلی برای انقلاب یک نقطه عطف بود و در فتنه ۸۸، مردم دنیا که دلنگران انقلاب اسلامی بودند از پایداری، استقامت، هوشمندی و بصیرت ملت ایران در مقابل هجمه سنگین دشمنان داخلی و خارجی عبرت گرفتند."
وی با تاکید بر اینکه"درگیری فتنه ۸۸ مقابله انقلابیون و ضد انقلابیون بود" مدعی شد که قیام های مردم کشورهای مختلف منطقه بر علیه حکومت ها پس از سرکوب اعتراضات از سوی جمهوری اسلامی آغاز شد و این موضوع نشانگر" اثرگذاری انقلاب اسلامی" است.
فرمانده کل سپاه پاسداران همچنین ضمن این ادعا که "آزادی به معنی واقعی و با تعریف اصلی در کشور ما وجود دارد" گفت: "برخی فتنهگران تلاش میکنند چهره خودشان را نزد مردم تبرئه کنند ولی بعید میدانم به این زودی ها اینکار صورت بگیرد."
همزمان سرتیپ پاسدار احمد وحیدی وزیر دفاع جمهوری اسلامی نیز در جریان دیدار با اعضای وزارت خانه تحت امرش به اعتراضات پس از انتخابات مناقشه برانگیز ۸۸ پرداخت و اعلام کرد که "روزهای پرالتهابی در انتظار جهان است و نبرد حق و باطل در همه جبهه ها همچنان ادامه دارد."
وی با این ادعا که در جریان وقایع اعتراضات سه سال "دشمن نیز به دنبال سه هدف یعنی رهبری، جوانان و قدرت اقتصادی بود" تاکید کرد: "در رهبری که به هیچ عنوان نتوانستند نفوذ پیدا کنند. در خصوص جوانان هم هرچه کردند موفق نشدند چرا که جوانان ما اگر از نسل اول انقلاب بهتر نباشند کمتر هم نیستند. البته دشمن هنوز ناامید نشده و به تلاش خود ادامه میدهد."
یک روز پیش از این اظهارات وزیر دفاع و فرمانده کل سپاه، معاون اجرایی محمدعلی جعفری نیز از برگزاری انتخابات آتی ریاست جمهوری ابراز نگرانی کرده و گفته بود: "با توجه به دشمنیها علیه جمهوری اسلامی هر آن امکان بوجود آمدن تهدید وجود دارد. قطعا دشمن نمیخواهد ما انتخاباتی آزاد و پرشور داشته باشیم و قصد دخالت و توطئه دارد که ما برای آن روزها آماده میشویم."
سرتیپ پاسدار حمید اصلانی در جریان همایشی موسوم به "گروه های دفاع شخصی بسیج" درباره احتمال دوباره بروز اعتراضات مردمی همزمان با برگزاری انتخابات سال آینده و یا پس از آن نیز از "طرح و برنامه سپاه" در این رابطه خبرداده و گفته بود: "هر کس طرح نداشته باشد، طعمه طرحداران میشود. البته با توجه به شرایط گمان خاصی نداریم."
البته این مقام ارشد سپاه با روایت اینکه در جریان وقایع پس از انتخابات ۸۸ شاهد درگیری معترضان با اعضای بسیج و شکست اعضای این نهاد نظامی از معترضان به دلیل عدم مهارت های رزمی بوده است، به گوشه ای از "طرح و برنامه" مورد اشاره اش پرداخته و گفته بود:" در همان لحظه با خود عهد کردم حال که قرار است با دشمنیهای استکبار این صحنهها را شاهد باشیم، بهتر است به ورزشهای رزمی در میان بسیجیان توجه شود. تلاش بسیجیان در حوزه دفاع شخصی پاسخگویی به شرایطی است که ممکن است مجددا ایجاد شود و «نمایش اقتدار» برای برخورد مجدد و جلوگیری از این وقایع تلخ است."
در همین حال سرتیپ پاسدارعلی محمدنائینی، معاون سابق فرمانده بسیج و از کارکنان اداره سیاسی سپاه که هم اکنون فرماندهی دانشکده اجتماعی دانشگاه امام حسین سپاه پاسداران را برعهده دارد نیز طی اظهاراتی نسبت به انتخابات سال آینده ابراز نگرانی کرد.
وی در اظهاراتی مدعی شد که امریکا با راه اندازی "۷۰ کانون و اتاق فکر" برای مقابله با "نظام اسلامی" تدارک دیده و به این نتیجه رسیده که "با اقدام نظامی، تحریم و شورش نمیتوان نظام اسلامی ایران را برانداخت و تنها راه در این زمینه برنامهریزی در انتخابات ریاست جمهوری است."
وی همچنین ادعا کرد که امریکا "۸ دفتر ویژه برای براندازی جمهوری اسلامی" را به قصد "ارتباط گیری با نخبگان درون کشور"در کشورهای منطقه ایجاد کرده تا در زمان مناسب" نسبت به سازماندهی جامعه توسط این افراد برای اجرای طرحهای براندازانه" اقدام کند.
این مقام ارشد سپاه همچنین گفت: "در شرایط کنونی دشمنان با راهبرد تشدید فشار، تغییر توازن قدرت نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده اند. تهدیدات چند وجهی، پیچیده و در سطوح مختلف است، هدف دشمن با تشدید تحریم ها، بی ثبات سازی سیاسی و اقتصادی و دامن زدن به نارضایتی عمومی و اجتماعی و برانگیختن گروه هایی از مردم قبل از انتخابات است... در انتخابات ۱۳۹۲ سیاست آمریکا باز تولید جریان فتنه است."
اظهارات مقامات ارشد سپاه پاسداران و ابراز نگرانی آنها از تداوم اعتراضات پیش و پس از انتخابات آتی ریاست جمهوری در خردادماه سال آینده درحالی است که پیش از این بارها همین مقامات بارها با بکار بردن جملاتی نظیر"خشکاندن ریشه فتنه"، "کور کردن چشم فتنه"، "کوبیدن آخرین میخ به تابوت فتنه" و... مدعی شده بودند که با نظر و دستور آیت الله خامنه ای اعتراضات به نتیجه انتخابات ۸۸ و نارضایتی ها نسبت به حکومت را پایان داده اند.
با این حال اما به نظر می رسد افزایش اختلافات داخلی در جمهوری اسلامی، گسترش نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی، افزایش تحریم های بین المللی و همچنین بحران مشروعیت رهبر جمهوری اسلامی پس از انتخابات مناقشه برانگیز ۸۸ و عدم توانایی برای رفع این مشکلات موجب نگرانی دوباره فرماندهان نظامی از برگزاری یک انتخابات دیگر و تداوم اعتراضات شده است.
Subscribe to:
Posts (Atom)