Monday 5 December 2011



رفتم بیرون یه دوری بزنم.با خودم گفتم اومدم مردم شناسی کنم که ببینم برای امام حسین چطوری عزاداری میکنند چه باوری رو از واقعه ی عاشورا دارن ؟تو همین فکرا بودم که دیدم عزاداری چیه؟! یه سری fh آخرین مد خودشون رو درست کردن و فقط راه میرن تا یکی رو مثل خودشون پیدا کنن ......البته مهم نیست بالاخره باید از هر کسی به اندازه آ دیدگاهش انتظار داشت .همینطور که راه میرفتم.یه سری از آدمها رو دیدم که خیلی به قول خودشون ارادتمند حسین هستن.اما،اونها هم اونقدر در گیر ادوات دسته عزاداری بودن که یادشون رفته بود برای چی اونجا هستن.خلاصه رسیدم به یه سری آدما که فقط دنبال نذری بودن که ببینن کجا نذری داره،بگیرن بزارن تو صندوق عقب ماشینشون!!
یه مقدار هم گوش دادم بیبینم این دسته های عزاداری چی میخونن اما متاسفانه یه شعر درست هم نداشتن!!وقتی داشتم برمیگشتم با خودم میگفتم ما همون کوفیانی هستیم که امام حسین رو دعوت کردیم و شب عاشورا تنهاش گذاشتیم!!ما هم حسین رو تنها گذاشتیم تا در زندان بمونه با اینکه میگفتیم ایران قیامت میشه!!اما نشد!!حالا مدتهاست در زندان خانگیه و خیلیها از یادش بردن!!ما همان کوفیان هستیم.

No comments:

Post a Comment