Sunday 18 November 2012

رسانه:مرگ بلاگر و تحریک احساسات/ وبلاگ نویسی از طبقه فرودست


   رسانه:مرگ بلاگر و تحریک احساسات/ وبلاگ نویسی از طبقه فرودستarticle picture
گزارش دو رسانه بین المللی از قتل ستار بهشتی

تحلیل پاری مچ از ماجرای ستار بهشتی:مرگ بلاگر و تحریک احساسات

ستار بهشتی، وبلاگ نویس ۳۵ ساله، چهار روز پس از بازداشت اش، در زمان حبس از دنیا رفت. نزدیکان او و همچنین جامعه بین المللی خواستار انجام تحقیقات ازسوی حکومت جمهوری اسلامی و دریافت واقعیت شده اند.

"آنها دیروز مرا تهدید کردند که اگر دهانم را نبندم، مادرم سیاهپوش خواهد شد." این یکی از آخرین جملاتی است که ستار بهشتی در وبلاگ خود که جزو وبلاگ های پرخواننده و تأثیرگذار هم نیست، نوشته است. این مخالف ایرانی روز ۳۰ اکتبر توسط پلیس فضای سایبری ایران، فتا، در آپارتمان خود در رباط کریم دستگیر شد. نزدیکانش تا تاریخ ۶ نوامبر هیچ خبری از او نداشتند. در بیانیه ای که توسط چندین کارشناس سازمان ملل نوشته شده آمده است: "مسؤولان زندان با خانواده آقای بهشتی برای دریافت جسد او تماس گرفته اند. علیرغم اینکه شرایط مرگ او کاملاً مبهم است، براساس برخی اظهارات، گویا او قبل از مرگ و در زمان بازجویی اش شکنجه شده."

کریستف هینز، گزارشگر ویژه در امور اعدام های فراقضایی، فوری و خودسرانه، می گوید در موردی مشابه به این مورد، "مسؤولیت برعهده حکومت است". دولت جمهوری اسلامی در پاسخ به این اظهارات روز چهارشنبه اعلام کرد سه نفر را که مشکوک به دست داشتن در مرگ ستار بهشتی بوده اند دستگیر کرده. به نوشته بی بی سی، هویت این افراد هنوز مشخص نشده است.



خانواده ستار در برابر فشارها تسلیم نمی شوند

سایت اینترنتی رهبر مخالفان، میرحسین موسوی، اولین سایتی بود که به سرنوشت غم انگیز این وبلاگ نویس اشاره کرد و خاطرنشان ساخت که عناصر متعددی حاکی از آن دارد که ایست قلبی او به دلیل شکنجه بوده است. روز ۴ نوامبر، فردای روز مرگ او، چند تن از نیروهای امنیتی با خانواده ستار بهشتی که هنوز از مرگ فرزند خود مطلع نشده بودند ملاقات کردند. به نوشته دیلی بیست، نیروهای امنیتی از آنها پرسیده اند که آیا ستار بهشتی مشکل قلبی داشته یا اینکه تحت درمان پزشکی بوده.

به نوشته این مجله، خانواده ستار تحت فشار قرار گرفته اند تا مرگ او را رسانه ای نکنند و از دولت نیز شکایتی نداشته باشند. ولی به گفته یکی از نزدیکانش، مادر او خواهان "مجازات مسؤولان این قتل" شده است. احمد شهید، گزارشگر سازمان ملل در امور مربوط به حقوق بشر در ایران، در این رابطه می گوید: "لازم است آنهایی که به شکلی بالقوه در چنین جنایت فجیعی دست داشته اند، مورد تحقیق قرار گیرند و محاکمه شوند. هر اقدامی غیراز این نشان دهنده عدم مجازات مجرم و چشم پوشی نسبت به فرهنگ جنایت خواهد بود."



مقالات هشداردهنده در وبلاگ

اگر مقامات جمهوری اسلامی انجام شکنجه در زندان ها را تکذیب می کنند، ولی ستار بهشتی نشانه های این ضرب و جرح ها را روی تن خود داشته. او پس از انتقال از کهریزک در زمان ورود خود به زندان اوین شکایت نامه ای را تنظیم کرده است. احتمالاً او در کهریزک مورد شکنجه قرار گرفته و از مچ دست به صورت قپانی به سقف آویزان شده. سپس او را به صندلی بسته اند، مورد ضرب و جرح قرار داده اند و به زمین انداخته و با پوتین بر سر و صورت او کوفته اند. او طی این مدت چندین بار به مرگ تهدید شده است. تنها خواهر او، دستبند به دست، توانسته در مراسم خاکسپاری اش شرکت کند. دیلی بیست می نویسد: "این مراسم مستقیماً ازسوی مسؤولان زندان اوین سازماندهی شد، بدون اینکه نزدیکانش بتوانند آثار شکنجه ها را روی بدن ستار بهشتی مشاهده کنند."

به نوشته روزنامه گاردین، ستار بهشتی کمی قبل از دستگیری اش نوشته بود: "من به آنها [مسؤولان] گفتم که چیزی غیر از آنچه می بینم یا می شنوم نمی نویسم، ولی آنها گفتند هر کاری خواهند کرد تا دهان من بسته شود و نتوانم این اطلاعات را منتشر کنم. آنها گفته اند به همان شیوه ای مرا ساکت خواهند کرد که دیگر هیچ اسم یا نشانه ای از من باقی نماند."

سازمان ها و نهادهای بسیاری نسبت به مرگ ستار بهشتی واکنش نشان داده اند. سازمان گزارشگران بدون مرز دراین باره می نویسد: "همه چیز باید در مورد دلایل مرگ ستار بهشتی روشن شود. تحقیقاتی که انجام آنها اعلام شده نباید برای سیاه نمایی و نهان کردن حقیقت بکار گرفته شود و یا تنها هدفش کارزاری تبلیغاتی برای نفی روشنگری‌هایی باشد که در این باره در سطح ملی و بین‌المللی انجام شده است."

سازمان عفو بین الملل نیز به نوبه خود با انتشار تصویری از برگه شکایت نامه ستار بهشتی، در بیانیه ای آورده است: "مقامات جمهوری اسلامی باید بلافاصله تحقیقات مستقلی را دراین زمینه، به ویژه برای روشن کردن این موضوع که آیا شکنجه ای صورت گرفته، آغاز کنند. هرکسی که پس از این تحقیقات به عنوان مسؤول این بدرفتاری ها مشخص شود، باید در برابر محکمه ای که اصول و معیارهای بین المللی در آن رعایت شده محاکمه گردد."

منبع: پاری مچ، ۱۶ نوامبر
...............
گزارش گاردین از مرگ ستار بهشتی:وبلاگ نویسی از طبقه فرودست

"چرا در كشور ما زندانيان بايد عمودي به زندان برده شوند و افقي بازگردانده شوند؟" این پرسش احمد بخشایش، یکی از نمایندگان پارلمان است. پرسشی که روز چهارشنبه در صحن علنی مجلس مطرح شد تا عملکرد قوه قضائیه را به خاطر مرگ یک وبلاگ نویس در دوران بازداشت مورد انتقاد قرار دهد.

ستار بهشتی کارگری 35 ساله متعلق به طبقه نسبتا فرودست در شهر رباط کریم زندگی می کرد و به سادگی دلبسته وبلاگستان شده بود. آن را تنها بستر مفید و موجود در ایران یافته بود که می توانست در آن از نقض حقوق بشر در ایران توسط حکومت بنویسد.

پلیس فضای سایبری ایران – فتا – که برای سرکوب فعالیت های مخالفان در فضای آنلاین دایر شده است در ابتدا وی را تهدید کرد تا از فعالیت های خود در فضای مجازی دست بکشد. اما وقتی در ساکت کردن بهشتی ناکام ماند، تعدادی از ماموران خود به خانه وی فرستاد تا او را به اتهام فعالیت علیه امنیت ملی در فیس بوک بازداشت کنند.

یک هفته بعد، در یک تماس تلفنی از خانواده اش خواسته شد تا برای تحویل جسد ستار مراجعه کنند. "او را صحیح و سالم و در حالی که روی پاهایش بود بردند و بعد از ما خواستند تا برای جسدش قبر بخریم."

این ها را خواهرش به یک روزنامه نگار ایرانی گفت. او به بازگویی مصیبتی که بر خانواده اش رفت پرداخت و خبر مرگ برادرش نیز افشا شد.

اعضای خانواده اش، از جمله مادر سالخورده اش که در عکس کنار ستار بهشتی دیده می شود، اجازه حضور در مراسم تدفین وی را پیدا نکردند و فقط یک نفر اجازه داشت در انجا حاضر باشد، همه آن ها این روزها به شدت تحت نظر هستند تا مبادا با رسانه ها صحبت کنند.

دقیقا مشخص نیست در دوران بازجویی چه بر سر ستار بهشتی آماده است. اما گفته می شود در آن هفته وی به زندان بدنام اوین منتقل و چندین جلسه بازجویی شده است. آنچه قطعی است اینکه او در دوران بازجویی به خانواده و وکیل دسترسی نداشته است. بعدها مشخص شد که وی در زندان اوین رسما از بدرفتاری و شکنجه بازجویان شکایت کرده است، کپی شکایت نامه وی به مقامات در سایت کلمه – متعلق به مخالفان – منتشر شده است.

پیش از مرگ ، او در واپسین پست وبلاگش خبر داده که به مرگ تهدید شده است : "دیروز تهدید کردند که مادرم را سیاه پوش خواهند کرد، چرا که من دهانم را نبسته ام." او نوشته است: "آن ها گفته اند مرا طوری خفه خواهند که هیچ نام و نشانی از من باقی نماند."

ستار بهشتی نخستین کسی نیست که در زندان جمهوری اسلامی جان می بازد. در طی 10 سال گذشته دست کم 18 نفر در دوران گذران حبس و به عنوان زندانی عقیدتی مرده اند. افرادی همچون زهرا کاظمی – عکاس ایرانی کانادایی -، امیر جاودان فر – فعال دانشجویی- و در یکی از آخرین مواد هدی صابر که روزنامه نگار بود. در برخی از موارد که در گذشته رخ داده است مسئولان حتی از اعتراف به مرگ افراد سرباز زده اند.

این بار در مورد بهشتی حاکمیت را وادار کرده است که در عرصه عمومی وارد چالش ها پیرامون مرگ افراد در دوران بازداشت شود. پرونده بهشتی همچنین نشان می دهد که وبلاگ نویسان مخالف تنها به طبقه بالا دست تعلق ندارند.

عوامل دیگری نیز در تبلیغات بی سابقه در خصوص مرگ بهشتی دخیل است. به ویژه دعوای داخلی بین محمود احمدی نژاد و مخالفان وی در قوه قضائیه و پارلمان. ماه گذشته ، پس از آنکه احمدی نژاد گفت که به وی اجازه بازدید از زندان اوین – جایی که مشاور مطبوعاتی اش اینک در ان محبوس است - داده نشده؛ مقامات قضائی شدیدا به او تاختند.

پس از مرگ بهشتی، وبلاگ نویسان محافظه کار نزدیک به احمدی نژاد که در حالت معمول پیرامون سو رفتار بازجویان با زندانیان سیاسی سکوت می کنند، دستگاه قضائیه را مورد مواخذه قرار دارند و نوشتند این نشان می دهد چرا رئیس جمهور قصد داشته است تا زندان اوین دیدن کند.

روز پنجشنبه آیت الله صادق لاریجانی به نویسنده این تحلیل حمله کرد و چنین انتقادهایی را "شرم آور" خواند. لاریجانی وعده داده است که درباره مرگ بهشتی به طور کامل تحقیق خواهد کرد و تلویحا اشاره کرده است که موضوع مرگ زیر شکنجه را هم در نظر خواهد گرفت.

منبع : گاردین – 15 نوامبر
برگرفته از روز آنلاین

No comments:

Post a Comment